ابراهیم تهامی: به جای فوتبال در آژانس املاک کار می‌کنم

ابراهیم تهامی: به جای فوتبال در آژانس املاک کار می‌کنم

خبرگزاری فوتبالی- بخشهای مهم مصاحبه روزنامه ایران‌ورزشی با ابراهیم تهامی را برایتان انتخاب کردیم:

  • حدود دو سال است در خانه نشسته‌ام و از فوتبال دور هستم.اینروزها در بنگاه معاملات ملکی که متعلق به یکی از دوستانم است مشغول فعالیت هستم.
  • حاضرم قسم بخورم بالای چهار هزار نفر به تمرین استقلال ‌اهواز می‌آمدند تا حرکات مرا ببینند. البته آن زمان که استقلال ‌اهواز، استقلال ‌اهواز بود. نه دوره شفیع‌زاده‌ها و پس از آنکه تیم افت کرد و به دسته‌های پایین‌تر رفت. البته زمانه است دیگر و کاری هم نمی‌توان کرد. فعلاً که سرنوشت من اینگونه رقم خورده، شاید در آینده و با گذشت زمان اتفاقات دیگری رخ بدهد. 
  • در دوران فوتبالم نباید بیش از حد به تیم‌های خوزستانی بها می‌دادم. باید می‌رفتم و در تیم‌های دیگر هم بازی می‌کردم. زمانی قدرت‌های بزرگ فوتبال ایران دنبال من بودند و همه ساله پیشنهاد می‌دادند تا شاید بتوانند جذبم کنند. استقلال، سپاهان، تراکتورسازی، پرسپولیس و خیلی از تیم‌های بزرگ دیگر دوست داشتند در تیم‌شان بازی کنم اما من هیچ‌وقت استقلال ‌اهواز را رها نکردم. 
  • پرسپولیس سراغ من می‌آمد اما خودشان هم می‌دانستند که جواب من منفی است. دوست ندارم به نسل جدید بر بخورد اما زمان ما غیرت و تعصب بیشتر از حالا بود. پول آنچنانی در فوتبال وجود نداشت و بازیکنان هم به تیم‌های خود وفادار می‌ماندند. 
  • استقلال، استقلال است و اهواز و تهران فرقی ندارد. من در اواخر فوتبالم به استقلال‌ تهران هم رفتم، البته همراه با سیروس نعمتی‌نژاد و به عنوان یار کمکی. قرار بود آنجا بمانیم و البته مقابل یک تیم هم در آسیا بازی کردیم. جالب اینکه تیم هم به نیمه‌نهایی رسید اما ناصرخان حجازی که آمد از ما استفاده نکرد.  
  • درباره کم بودن تعداد بازیهای ملی: این موضوع دلایل مختلفی داشت، بخصوص که از من درست استفاده نمی‌کردند. مثلاً محمد مایلی‌کهن در مقطعی که سرمربی تیم ملی بود تعصب پرسپولیسی خود را داشت و علاقه‌ای به استفاده از من نداشت چون من همیشه مقابل پرسپولیس خوب بازی می‌کردم و گل می‌زدم، مایلی‌کهن از من خوشش نمی‌آمد.
  •  یادم می‌آید که با تیم ملی در قطر دیداری تدارکاتی پیش رو داشتیم. مایلی‌کهن از دقیقه 25 یا 30 مرا از نیمکت بلند کرد تا گرم کنم و به زمین بروم. باور می‌کنید مرا آخرین نفر به زمین فرستاد. جالب اینجاست که من در همان دقایق کوتاه گل زدم و بازی را یک بر صفر بردیم. بعد از آن گل هر چقدر با من حرف می‌زد جوابش را نمی‌دادم. 
  • من در ایران حرف اول را می‌زدم. حتی یک دوره بهترین بازیکن را انتخاب کردند که من، علیرضا منصوریان و کریم باقری گزینه بودیم اما منصوریان را انتخاب کردند. می‌دانید چرا؟ چون بچه تهران بود وگرنه حق من بود بهترین بازیکن ایران شوم. 
  •  یادم هست قبل از بازی با استرالیا که یازده بازیکن می‌خواستند گرم کنند تا به زمین بروند، من به مهرداد میناوند و حمید استیلی که کنارم بودند، گفتم شما وارد بازی می‌شوید و بازی را می‌بازید ولی بعد من به زمین می‌آیم و کاری می‌کنم که شما در جام جهانی هم بازی کنید. 
  • زمان ما که پول نبود. تازه قرارداد من در استقلال ‌اهواز بهتر از بقیه بود و به حدود دو میلیون تومان می‌رسید. 700 تا 800 هزار تومان را به صورت اقساط به ما می‌دادند و بقیه‌اش هم هیچ. همان پول را خرج زندگی سه چهار خانواده می‌کردیم و چیزی در پایان نمی‌ماند.
  • یک پیشنهاد از سپاهان و آقای کربکندی داشتم و عبدالله ویسی هم شاهد است. 16 میلیون برای یک فصل به من می‌دادند اما در استقلال‌ اهواز ماندم.حتی فولاد به من 17، 18 میلیون می‌داد اما باز هم از استقلال ‌اهواز دو میلیون گرفتم و ماندم.


    1984