خبرگزاری فوتبالی- پیشکسوت پرسپولیس گفت: در شهرآورد سال ۵۲ که با ۶ گل برابر استقلال به برتری رسیدیم، اگر بازی چند دقیقه دیگر ادامه پیدا میکرد توان زدن ۱۰ گل به حریف را داشتیم.
به گزارش فوتبالی، رضا وطنخواه یکی از بازیکنان تاریخساز پرسپولیس محسوب میشود، او از جمله اولین فوتیالستهایی است که با انحلال باشگاه شاهین، پیراهن قرمز را پوشید و سالها برای پرسپولیس به میدان رفت.
وطنخواه حرفهای جالبی را بر زبان آورد، متن این گفتگو بدین شرح است:
فوتبال را چطور آغاز کردید؟
برادر بزرگترم که از فوتبالیستهای بزرگ و خوشنام فوتبال ایران محسوب میشود در راهآهن بازی میکرد و بعد به شاهین رفت. به کمک او راهی راهآهن شدم، آن روزها شاهین زمین نداشت و برای بازی دوستانه مقابل راهآهن به زمین ما آمده بود، من خیلی خوب بازی کردم، هیچ وقت فراموش نمیکنم ۱۶ سال سن داشتم، وقتی این مسابقه دوستانه به
تا روزی که شاهین منحل نشده بود برای این تیم بازی کردم، هیچوقت فراموش نمیکنم سال ۱۳۴۶ بود و با شهباز بازی داشتیم، ناصر حجازی و غلامحسین مظلومی در شهباز بازی میکردند، با اینکه یک بر صفر عقب افتادیم و ابراهیم آشتیانی از زمین اخراج شد، اما در نهایت توانستیم سه گل بزنیم و برنده از زمین خارج شویم. فردای آن روز در کمال تعجب با دستور برخی مسوولان شاهین منحل شد؛ و پرسپولیس تشکیل شد؟
بله، این اتفاق افتاد و ما به پرسپولیس رفتیم، اولین بازی که انجام دادیم مقابل استقلال بود، البته این جدال دوستانه بود و با تساوی بدون گل به پایان رسید.
خیلی زود فوتبال را کنار گذاشتید؟
در سن ۳۱ سالگی فوتبال را کنار گذاشتم، علی پروین وقتی از تصمیم من باخبر شد خیلی تلاش کرد تا مرا منصرف کند، اما تصمیم خودم را گرفته بودم.
علی پروین چرا میخواست شما را از خداحافظی منصرف کند؟
او میگفت برای خداحافظی کردن خیلی زود است و میتوانیم چند سال دیگر در پرسپولیس در کنار هم بازی کنیم. به او گفتم من اینقدر به چمنهای آزادی و شیرودی لگد زدهام که خجالت میکشم. تصمیمی که گرفته بودم جدی بود و رفتم دنبال تدریس در دانشگاه. شاید باور نکنید، اما از فوتبال بازی کردن خسته شده بودم و میخواست معلمی کنم.
از این تصمیم هیچ وقت پشیمان نشدید؟
نه! آن موقع در فوتبال پولی نبود، شاید اگر پولی میدادند چند سال دیگر بازی میکردم و بعد خداحافظی میکردم.
چه خاطرهای در تمام این سالها در ذهن شما نقش بسته است؟
بدون اغراق میگویم ورزش کردن پر از خاطره است چه آن روزها که برنده از زمین خارج میشوی و خوشحالی و چه در روزهای شکست که از فرط ناراحتی حوصله هیچ چیز و هیچ فردی را نداری. اما من میخواهم از دکتر اکرامی مرد بزرگ نام ببرم که با دانشگاهی کردن من و خیلیهای دیگر سرنوشت زندگیمان را به خوبی تغییر داد و همیشه گفتهام و باز تاکید میکنم تا آخرین روزی که نفس میکشم مدیون خوبیهای او هستم.
شما در شهرآورد ۵۲ بازیکن پرسپولیس بودید، یک نتیجه عجیب و رویایی را رقم زدید؟
همیشه در فوتبال جهان چنین اتفاقاتی رخ میدهد، در یک بازی تیمی رقیب سنتیاش را با گلهای زیاد شکست میدهد، اما این نتیجه هیچوقت دیگر تکرار نمیشود، شهرآورد سال ۵۲ استثنا بود.
به طور حتم فکر نمیکردید با گلهای زیاد برنده از زمین خارج شوید؟
نه من بلکه هیچ کس دیگری باور نمیکرد بتوانیم در آن مسابقه۶ گل به استقلال گل بزنیم، آلن راجزر مدام در رختکن میگفت، چه اتفاقی در این بازی افتاده است. من یک خاطره دیگری هم دارم.
چه خاطرهای؟
وقتی برای گرم کردن وارد زمین شدیم غلامحسین مظلومی را دیدم، او گفت تیمسار خسروانی به ما وعده داده است اگر شما را شکست دهیم ۳ هزار تومان پاداش خواهد داد. بعد از اینکه بازی تمام شد و به رختکن رفتیم من این ماجرا را برای علی پروین تعریف کرد و او به اطلاع مدیران باشگاه رساند و در نهایت بابت پیروزی ۶ بر صفر مقابل استقلال، ۳۰۰ تومان پاداش گرفتیم.
واقعا چه شد که در آن مسابقه ۶ گل به استقلال زدید؟
پرسپولیس در آن بازی کاملا هجومی بود. وقتی گل دوم را به استقلال زدیم علی جباری برای جبران گلهای خورده به بازیکنان میگفت حمله کنید و توانستیم با استفاده از ضد حملات چهار گل دیگر به استقلال بزنیم. بازی از دست استقلال خارج شده بود و اگر داور سوت پایان مسابقه را به صدا در نمیآورد و چند دقیقه دیگر ادامه داشت، تعداد گلهایمان را به عدد ۱۰ میرساندیم.