خاطرات معدنچی از گل‌محمدی و علی کریمی

خاطرات معدنچی از گل‌محمدی و علی کریمی

خبرگزاری فوتبالی- بخشهای مهم مصاحبه روزنامه خبرورزشی با مهرزاد معدنچی را برایتان انتخاب کردیم:

  • بعد از پرسپولیس طرفدار استقلالم و دوست دارم این تیم به جز بازی مقابل پرسپولیس سایر بازی‌هایش را ببرد. ولی استقلال و بقیه تیم‌ها نمی‌توانند خودشان را گول بزنند و قدرت پرسپولیس و شایستگی‌هایش برای قهرمانی را زیر سؤال ببرند. البته کاملاً طبیعی است که آن‌ها همه زورشان را بزنند تا جلوی قهرمانی پرسپولیس را بگیرند ولی این کار شدنی نیست.
  •  وقتی من در تیم ملی بودم یحیی به همراه علی دایی و چندنفر دیگر جزو بزرگتر‌های تیم بودند. با علی دایی به دلیل شخصیتش نمی‌شد گرم گرفت ولی ارتباطم با گل‌محمدی بسیار خوب بود و در واقع او خیلی هوای ما جوان‌تر‌ها را داشت. یحیی همیشه در تیم ملی الگوی من بود ولی وقتی مربی شد رفتارش کلاً تغییر کرد و یک یحیی دیگر شد. من زمانی که از امارات برگشتم در آخرین روز‌های نقل و انتقالات به پرسپولیس آمدم و خودم قبول دارم در آن سال آماده نبودم ولی یحیی با من خیلی بد رفتار کرد و باعث شد کلاً از فوتبال زده شوم.
  • یحیی در فوتبال درون‌تیمی به من می‌گفت برو پشت دروازه گرم کن یا اجازه تمرین گروهی به من نمی‌داد و با این کار جلوی جوان‌تر‌های تیم به نوعی مرا خراب می‌کرد. ببینید وقتی بازیکنی که سابقه خوبی داشته یا در جام جهانی بازی کرده، حالا شرایط خوبی ندارد و از اوج فاصله گرفته را باید درک کرد نه اینکه تخریبش کنند تا کلاً نابود شود. 
  • همین الان در پرسپولیس یحیی هیچ وقت به خودش اجازه نمی‌دهد با سیدجلال این کار را انجام دهد، چون سید بزرگتر و کاپیتان تیمش است و سعی می‌کند هوایش را داشته باشد. من مطمئنم یحیی تغییر کرده و دیگر آن اشتباهات را تکرار نمی‌کند.  
  • تیم ٢٠٠٦ فوق العاده بود و کلی ستاره داشت که در اروپا بازی می‌کردند. اگر منظورتان اختلاف بین دایی و کریمی بود که بله آن‌ها خیلی با هم اختلاف داشتند ولی تفرقه در تیم نداشتیم یا اینکه هیچ وقت ندیدم کریمی یا هر بازیکن دیگری به دایی پاس ندهد. به هر حال دایی بیشتر با سهراب بختیاری‌زاده، یحیی گل‌محمدی و ابراهیم میرزاپور بود ولی علی کریمی بیشتر با ما جوان‌تر‌ها ارتباط داشت. مثلاً من، مسعود شجاعی، جواد کاظمیان، طالب‌لو و مجتبی جباری. انصافاً ما هم با او خیلی راحت بودیم. من واقعاً این موضوع پاس ندادن را ندیدم کما اینکه اگر مثلاً یکی تکل بدی روی پای دایی می‌زد علی کریمی پشت او در می‌آمد و حتی اگر لازم بود دعوا هم می‌کرد.
  • اگر یادتان باشد بعد از رفتن دایی و آمدن قطبی علی کریمی دوباره به تیم ملی برگشت. بعد از آن بازی کذایی جلوی کره که باعث شد به جام جهانی نرویم در هتل من روی تخت بودم و جواد نکونام و مسعود شجاعی در اتاق کنار من بودند و مشغول صحبت شدیم در حالی که علی در حمام بود. همه ما خیلی از تساوی مقابل کره ناراحت بودیم. ناگهان کریمی از حمام آمد بیرون و همان‌طور که با حوله خودش را خشک می‌کرد زیر لب آهنگ اگر بار گران بودیم و رفتیم را می‌خواند. من هم گفتم علی خفه‌مان کردی اگر می‌خواهی خداحافظی کنی خب بکن. بعد از حرف من کریمی آنچنان لگدی به من زد که پرت شدم بغل جواد نکونام. بعد که دیدم علی قضیه را جدی گرفت من گفتم شوخی کردم ولی تا چند ساعت علی با من قهر بود.


    1984