پایگاه خبری فوتبالی- وقتی علی دایی مراسم ابتدایی بازی را به همراه رافا مارکز مکزیکی و داور ایتالیایی بازی ایران و مکزیک به جا می آورد، احتمالا در اندیشه زدن اولین گلش در جام جهانی بوده است و هرگز به ذهنش خطور نمی کرد که از دو ساعت دیگر یک اعتراض عمومی علیه بازی کردن او در ایران شکل بگیرد.
به گزارش فوتبالی، او احتمالا هیچ گاه تصور این را نداشت که متهم اصلی باخت ایران برابر مکزیک شناخته شود. ساعتی پس از بازی خبر اعتراض هایی که در آن زمان به شکل پیام های کوتاه از طریق تلفن های همراه بین مردم در ایران شکل گرفته بود به گوش دایی رسید. اعتراضی که مطابق معمول از طریق ارسال جوک های تمسخر آمیز و با ته مایه طنز صورت گرفت. دایی از این که او متهم اصلی باخت معرفی شده بود، به شدت متعجب شده و مثل همیشه آن را به توطئه ای پشت پرده ربط داد.
برای او قابل هضم نبود که وقتی هیچ فرصت گلزنی نداشته که بخواهد از دست بدهد و وقتی هیچ کدام از گل های خورده تقصیر او نبوده پس چرا نام او برای این باخت مطرح شده است. اما او متوجه نبود که این اعتراض، به خاطر همین یک بازی شکل نگرفته بود. این اعتراض حاصل انفجار خرده اعتراض هایی بود که از چهار سال قبل به بعد نسبت به بازی کردن او صورت گرفت.
اعتراض به خاطر فیکس بازی کردنش آن هم در شرایطی که کارکرد سابق را نداشت. در جام ملتها او دو گل غیر حساس زده بود که یکی از روی نقطه پنالتی بود در حالی رضا عنایتی هم با نیم بازی هم یک گل زده بود. او در مقدماتی جام جهانی هم تنها یک گل در بازی آخر مقابل ژاپن که جنبه تشریفاتی داشت، از روی نقطه پنالتی زد تا عملکردش کاملا مناسب انتقاد باشد.
اعتراض مردم دایی را در بازی دوم نیمکت نشین کرد. آن هم به بهانه کمر درد و مصدومیت. اما بازی سوم دوباره با حالتی پیروزمندانه و شاید خوشحال از باخت تیم ملی مقابل پرتغال و عدم گلزنی جانشینانش به میدان رفت و دست خالی جام جهانی و بازی در تیم ملی را تمام کرد.
پس از این اتفاقات دایی به نوعی کینه افکارعمومی را به دل گرفت و این کینه در عدم بازگشتش به ایران همراه بازیکنان دیگر و نحوه تقابلش با هواداران تیم های مختلف در بازیهای سایپا خود را نشان می داد و البته با قهرمانی همراه با سایپا در لیگ برتر سال بعد از جام جهانی به افکار عمومی نشان داد که در جام جهانی دایی مقصر حذف نبود. دایی پس از جام جهانی در گفت و گویی اعلام کرد برخی بازیکنان تیم ملی در چشم او نگاه می کردند اما به او پاس نمی دادند!
7413