یادداشت ویژه/ لیست مجله فورفورتو و تلنگری به نیمکت‌های فوتبال ایران؛ هیچی به هیچی!

یادداشت ویژه/ لیست مجله فورفورتو و تلنگری به نیمکت‌های فوتبال ایران؛ هیچی به هیچی!

پایگاه خبری فوتبالی- مجله ۴۴۲ در جدیدترین شماره خود یک پرونده ویژه برای ۱۰۰ مربی برتر تاریخ فوتبال منتشر کرده است.
به گزارش فوتبالی، این پرونده شامل افسانه‌های مربیگری از بدو تاریخ فوتبال است. از هربرت چاپمن بزرگ تا کرایف افسانه‌ای. از رانیری شگفتی‌ساز تا اسطوره‌ای به نام فرگوسن.
با خوش بینی لیست را بررسی می‌کنیم. چیزی که باید به آن غبطه خورد حضور حسن شحاطه مصری و فاتح تریم ترک در این لیست و عدم حضور یک نفر از ایران است که اگر کلاه خود را قاضی کنیم هم به آن‌ها باید حق بدهیم. هرچقدر در داخل استعداد داشته باشیم و قربان صدقه ساق‌های «پرفالوئر» لیگ برتری برویم اما از دانش روز آن‌قدر عقبیم که در تاریخ‌مان به اندازه انگشتان یک دست مربی به خارج صادر کرده‌ایم. آن‌قدر در فرصت دادن به استعدادهای مربیگری داخلی غرقیم که آخرین افتخار بین‌المللی‌مان (اگر برانکو و تیم امید را در نظر نگیریم) متعلق به فیروز کریمی و پاس و قهرمانی سه دهه پیش در آسیا است. آن قدر مغروریم که اصلا توتال فوتبال و تاکتیک روز پشیزی برایمان ارزش ندارد. سانتر هست بابا... گیگن پرس دیگر می‌خواهیم چکار!

خونسرد باشید. هنوز قست بد ماجرا مانده. در تمام این لیست، حتی یک نفر هم در یک جام رسمی روی نیمکت ایران ننشسته است. می‌دانید یعنی چه؟ یعنی این همه سال که مرغ‌های همسایه را غاز در نظر گرفتیم هم سراغ جوجه زردها رفته‌ایم! یعنی حتی کی روش که با با او در جام جهانی بردیم و پرتغال و کریس را اسیر کردیم و مساوی گرفتیم (او هم جامی به فوتبال هدیه نکرد)، یعنی استراماچونی که دانش روز آورد و یعنی برانکو که هرچه جام را درو کرد و حتی ویلموتسی که می گفتند با تیم ملی بلژیک هم کولاک کرده هم جزء این لیست نیستند. پدر آمرزیده‌ها! پس پول‌ها خرج چه مربیانی شده؟

حالا بیشتر خونسردی خود را حفظ کنید. قسمت بدتر ماجرا فرارسید. تنها یک نفر از این جمع صدنفره پایش را به ایران گذاشته اما ما او را اصلا سرمربی نمی‌دانستیم و پوزخندمان به بازی‌ها و اردوهای تدارکاتی‌اش باعث شد دمش را روی کولش بگذارد و برود. شماره ۶۰ این لیست. تومیسلاو ایویچ. کسی که هنوز هم همه معتقدند اولین نمایش دل‌چسبمان در جام‌های جهانی را مدیون او هستیم اما یک بازی تدارکاتی شوم و مشکوک باعث جدایی‌اش از نیمکت شد. یعنی حتی در واردات ویچ‌ها هم ضعیفیم. این‌ همه از بالکان واردات داشتیم و بیشترشان به لعنت خدا هم نمی‌ارزیدند!

دردهای ما به اندازه تعداد نفرات همان لیست است. اصلا بیشتر نه نماینده‌ای داریم، نه کسی از آن‌ها روی نیمکتمان نشسته، نه همین الان بهترین مربیان داخلی‌مان توانایی مقابله با ضعیف‌ترین‌‌های اروپا را دارد، نه دنبال دانش می‌رویم و نه اصلا عمق ماجرا را درک می‌کنیم. یک سفره‌ای پهن است است و ۱۶ نفر (پیشتر ۱۸ و خیلی پیشتر هم ۱۲نفر!) دور آن نشسته‌اند. جا به جا می‌شویم و این وسط یکی قهرمان می‌شود. آخرش هم یک خارجی را می‌آوریم تا سرمربی تیم ملی شود. به او گیر می‌دهیم تا برود یکی دیگر بیاید.
خودمان بنشینیم روی نیمکت و در آسیا بدرخشیم؟ شوخی نکنید... آسیا امکانات می‌خواهد... زیر ساخت می‌خواهد...دانش روز؟ گران است! کی‌حوصله دوره و کلاس دارد. یک تمرین اروپایی را از پشت فنس می‌بینیم بس است دیگر. اصلا سیاه نمایی نکنید! باید از استعدادهای جوان مربیگری داخلی حمایت کرد. ولله!

یادداشت از علی رضایی/ پایگاه خبری فوتبالی