یادداشت ویژه/ برای تتلو و آرات؛ بگذارید علی کریمی و فوتبال برای ما بماند!

یادداشت ویژه/ برای تتلو و آرات؛ بگذارید علی کریمی و فوتبال برای ما بماند!

پایگاه خبری فوتبالی- همین که به هر قیمتی می‌خواهی دیده شوی، همین که شهوت در کانون توجه قرار گرفتن اسیرت می‌کند، همین که اعداد بالای صفحه اینستاگرامت به تو توهم داشتن چند میلیون ارتش را می‌دهد می‌شوی یکی مثل تتلو. یکی مثل بابای آرات. یکی مثل همه آن‌هایی که به پشتوانه یک فضای مجازی به «خودبزرگ بینی» سلام می‌کنند و عاقبتش می‌شود به هر دری چنگ زدن.

اگر پیروان خردسال و نوجوان امیرحسین مقصودلو که نمی‌دانند قالب ترانه چیست و گوش فرا می‌دهند به این خزعبلات خوانده شده رعشه‌انداز به تن بنان و علی نقلی وزیری و هرکسی که موسیقی را به ایران رساند، کمی انتقاد کنیم به این اسطوره «بی‌حد و مرزی در وقاحت».  سلطانشان به مادرش بی‌حرمتی می‌کند، هر اراجیفی را به زبان می‌آورد، هیچ سقفی برای بالارفتن هنجار شکنی‌هایش متصور نیست و آن‌قدر ادعایش سر به فلک می‌گذارد که بگوید فوتبالیست شدن که کاری ندارد.

چند بار سالن می‌روم و «تتیلیتی» جماعت را علم می‌کنم تا آویزان فوتبالیست‌ها شوم و هکذا! ای خدا لعنت کند آن کس که پای تو را به دنیای فوتبال باز کرد. چند سال مایه عذاب پرسپولیسی‌ها بودی و حالا استقلالی‌ها باید به هر دری بزنند و بگویند شما را به خدا تتلو را از ما ندانید!

حالا اما «بوم نقاشی متحرک» پا را فراتر از حد گذاشته و کم‌کم توهین به اهالی فوتبال را شروع کرده. علی کریمی... تو چرا کامنت نمی‌گذاری برای آرات؟ چقدر بخیلی؟ چقدر؟ و کسی نیست که بر دهان او بکوبد، تو که حتی شایستگی مورد خطاب قراردادن نیمکت‌نشین‌های تیم‌های پایه را هم نداری، حالا در و گوهرهایت را طرف کریمی نشانه گرفتی؟ بی‌غیرت؟ بی‌غیرت آن کسی است که پس از هر کلمه‌ات تف بر صورتت نمی‌اندازد.

 تو که شرم و حیایی نداری تا صورتت از خجالت خیس شود لااقل این‌گونه آبی به صورتت بخورد تا خجالت بکشی و بی‌حرمتی‌هایت سمت فوتبال نیاید. یک‌بار آمدی (و ما بابت همان بار نباید به هیچ وجه وجید شمسایی و فرهاد کاظمی را ببخشیم. صادقیان هم اگر هم‌پیاله تو شد، مقصر خودش بود) و دیدی این‌جا، در حوالی زمین چمن، آدم‌ها حتی با ذات بد هم حرمت نگه می‌دارند و تو با «چهارتا شوت در و دیواری» به قصد تولید محتوای اینستاگرامی فوتبالیست نمی‌شوی و باید بچسبی به همان گوشی فکستنی که اگر نبود، تو هم هیچ نبودی. دیگر نیا. بگذار همین فوتبالمان که با هزارتا مشکل دلخوشی ماست، به لجن کشیده نشود. برو روی قرنیه‌ات را هم نقشی، نگاری، چیزی بکش تا وقتی چشمانت را باز کردی، دنیایت همان‌ها باشد. مثل دنیای کوچک حالایت!

از هرچه بگذریم اما صحبت دوست مانده. همان دوستی که به پشتوانه اهالی رسانه مشهور شد اما حتی «هویت شخصی» ندارد و هنوز هم او را به جای اسمش به نام «بابای آرات» می‌شناسند.

 پدر آمرزیده! فرزند پاک‌تر از نورت را سیبل تبلیغاتی کردی نوش جانت، بچه را از بچگی و لذت‌هایش دور کردی به ما ربطی ندارد اما دیگر چرا پا روی دم شیر می‌گذاری؟

یک پست تبلیغاتی منتشر کردی، به اندازه «سوراخ سوزن» خودت را کوچک کردی تا مسی و بارسلونا کامنت بگذارند. باشد. لذتش را ببر. دیگر چرا تا التماس می‌کنی و جوابی نمی‌گیری جار می‌زنی که کریمی اسطوره بود و فلان کرد؟ مرد حسابی... علی کریمی به اندازه موهای سر تو که نه اما موهای سر آراتت دریبل زده اما آن زمان‌ها که فالوری نبود تلاش کرده و سال‌ها بعد نتیجه‌اش را دیده. تو که بچه ۶ ساله (ولله که اینیستا هم در این سن کارتون فوتبالیست‌ها می‌دید)‌ را اجیر کردی تا سیکس پک دربیاورد و رونالدو بشود و یک کامنتی... چیزی دست و بالت را بگیرد دیگر چرا حسرت کامنت کریمی را می‌خوری؟ چون برخی در ذهنشان سیگنال «سواستفاده» برانگیخته شده عصبانی شده‌ای؟ پس اشکال این‌جاست. هزاران نفر از چنین استعدادهایی آمده‌اند و رفته‌اند و ما هم برایشان قلم‌فرسایی کردیم و از صمیم قلب مه امیدواریم آرات افتخار ایران شود اما یک نکته. مطمئن باش باران به‌به و چه‌چه حالا نثارت می‌شود اما پس فردا آرات بزرگ می‌شود و می‌گوید پدر من! این دریبل‌ها که به درد من نخورد. عکسی یادگاری از دوستان کودکی‌ام داری؟

آن‌وقت تو می‌مانی و حوضت!

یادداشت از علی رضایی/ پایگاه خبری فوتبالی

1101