چراغپور و آسیب شناسی تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان

چراغپور و آسیب شناسی تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان

پایگاه خبری فوتبالی- بخشهای مهم مصاحبه روزنامه فرهیختگان با جلال چراغپور درباره نتایج ضعیف تیمهای ایرانی در هفته دوم لیگ قهرمانان آسیا را برایتان انتخاب کردیم:

  •  وقتی پرسپولیس گل می‌زند و جلو می‌افتد، اما حفره‌های تیمی‌اش برملا می‌شود و حریف می‌فهمد که پشت شیری خالی است یا متوجه می‌شود که جلال حسینی نسبت به پشت شیری خیلی فاصله دارد، آن قسمت از دفاع تبدیل به اتوبان می‌شود و آنقدر از آنجا فشار را به پرسپولیس وارد می‌کنند تا به گل برسند. یا پدیده هم همین‌طور یا استقلال وقتی نشان می‌دهد که پشت غفوری حفره وجود دارد، دیگر بازی تیم حریف براساس این قسمت از تیم استقلال برنامه‌ریزی می‌شود و اجازه نفوذ به این بازیکن را نمی‌دهند. وقتی مقابل وریا بسته می‌شود و پشتش هم خالی است، استقلال مثل قایقی می‌ماند که یک سمت آن دو نفر نشسته و طرف دیگرش یک نفر!
  •  تیم‌ها دارای آنالیزورهای باسواد، باامکانات و بابینش عمیق نیستند، لازم است باشگاه‌ها به این مساله توجه کنند. دوم اینکه اطلاعات حریف به موقع مورد استفاده قرار نمی‌گیرد، این یعنی ما گاهی اطلاعات به لحظه می‌خواهیم که فقط در آن زمان به کار تیم می‌آید و بعد از آن دردی از ما دوا نمی‌کند. به نظرم این مربیان جوان به تجربه و کلاس‌های بیشتر نیاز دارند.

  • در بازی پرسپولیس آخر هم کادرفنی نفهمید که سمت راست دفاعی‌اش اشکال دارد و وقتی به آقای شیری می‌گویند یارت را بگیر، جواب می‌دهد: "دیگر چه کار کنم؟ " نه‌ تنها مهدی شیری بلکه وریا غفوری هم به همین شکل بازی کرد و ما وقتی این نمایش را از 2 دفاع راست تیم‌های مطرح کشورمان می‌بینیم، تنها به این نتیجه می‌رسیم که در فوتبال ایران دفاع راست‌های ما درک درستی از این پست ندارند و اینجاست که یاد حرف کی‌روش می‌افتیم که وقتی از او بابت عدم دعوت از وریا انتقاد کردند، گفت من یک دفاع راست می‌خواهم و امروز می‌فهمیم منظورش چه بوده است.
  • پرسپولیس دیداری را که باید با 6 گل ببرد، مساوی کرد، چون زود سیر می‌شود و عقب می‌کشد. این موضوع در فاز هجومی است و ما در فاز دفاعی ایرادمان این است که مدافعان‌مان توانایی خواندن بازی مهاجمان حریف را ندارند و به راحتی مورد تاکتیک قرار می‌گیرند؛ مثال واضح آن گل دومی است که بیرانوند خورد و گل‌هایی که سپاهان خورد. این به دلیل آن است که مدافعان ما قدرت بازی‌خوانی ندارند و مهاجم حریف را نمی‌بندند. یک موضوع هم می‌ماند و آن اینکه فوتبال ما در عرض 60 تا 65 دقیقه تمام داشته‌هایش را خرج می‌کند و برای دقایق پایانی حرفی برای گفتن ندارد و این باعث می‌شود که حریفان ما، ما را یاد می‌گیرند و درست در دقایقی که ما تمام شده‌ایم، آنها تازه بازیکن رو می‌کنند و تاکتیک جدید را به اجرا در می‌آورند. 

  • درمورد مجیدی باید بگویم تیمش تا زمانی خوب است که او دست به آن نزند! این استقلال را یک مربی خوش‌کلاس ایتالیایی دیزاین کرده و بهتر است مجیدی فقط آن را حفظ کند و دستکاری‌اش نکند. یحیی هم تیم خوبی را به ارث برده و کالدرون با اینکه بدقلق و بدقیافه بود و کاریزما نداشت و کج و کوله راه می‌رفت، اما پرسپولیس را درست کرده بود. به‌خصوص روزهای آخر که تیم را به صدر جدول هم رساند، تیمش عالی شده بود
  • وقتی رسن بهترین بازیکن تیم ملی عراق می‌شود و تیم ملی‌اش هم در مقدماتی جام‌جهانی 2 پله از تیم ما بالاتر است، چرا باید بهترین بازیکن تیم ملی‌اش فقط چنددقیقه برای تیم باشگاهی‌اش بازی کند؟
  • مجیدی و گل‌محمدی رفته‌اند بالای سر تیم‌هایی که سرمربی قبلی‌شان در فوتبال ایتالیا در اینتر کار کرده و یکی دیگر هم در تیم ملی آرژانتین فوتبال بازی کرده و مربی تیم‌های آرژانتینی بوده. اینها کم‌ تیم‌هایی درست نکرده‌اند و مجیدی و یحیی درمقابل این افراد حرفی برای گفتن ندارند. ما نمی‌توانیم بگوییم مجیدی که در استقلال و تیم‌های عربی بازی کرده، از استراماچونی ایتالیایی آنقدر جلوتر فکر می‌کند که در هفته دوم حضورش یک آجر به معماری این مربی ایتالیایی اضافه می‌کند و همین‌طور یحیی درمقابل کالدرون هم همین وضع را دارد، اما هم کالدرون سنگ روی بنای برانکو گذاشت و هم استراماچونی روی معماری شفر آجر گذاشت.