محمدی علیه آذری؛ ذوب آهن را با 100 میلیارد بدهی تحویل گرفتیم

محمدی علیه آذری؛ ذوب آهن را با 100 میلیارد بدهی تحویل گرفتیم

پایگاه خبری فوتبالی- بخشهای مهم صحبتهای جواد محمدی، مدیرعامل باشگاه ذوب‌آهن با خبرگزاری میزان را برایتان انتخاب کردیم:

  • منصوریان کاملا با توافق و تفاهم جدا شدند و خدایی نکرده جدایی او دال بر این نشود که باشگاه ذوب‌آهن، منصوریان را اخراج کرده است. پس از بررسی‌ها در نهایت تصمیم بر این شد تا با منصوریان قطع همکاری کنیم.
  • همه می‌دانند که باکر و کریسانتوس چقدر بی‌کیفیت هستند. این بازیکنان با قیمت گزافی به ذوب‌آهن تحمیل شدند. مبلغ قرارداد کریسانتوس ۲۰۰ هزار دلار و باکر ۲۲۰ هزار دلار است که قرارداد باکر دو ساله است. در این بین برخی به دنبال آن هستند که بگویند منصوریان قرارداد آنها را بسته، اما اینطور نیست و منصوریان فقط آنها را از نظر فنی تایید کرده است. برخی به دنبال ایجاد هجمه علیه منصوریان هستند، اما سابقه و کارنامه او مشخص است.
  • از روزی که من به باشگاه آمدم یکی از پرونده‌های مهم باشگاه همین موضوع حق رشد شکاری بود. خداراشکر ما پیگیری و رسیدگی‌های لازم را انجام دادیم و رای هم به سود ما صادر شد. متاسفانه در این میان برخی به دنبال این بودند که ماجرا را به نفع خود تمام کنند، اما خداراشکر پیگیری و مکاتبات باشگاه ذوب‌آهن باعث شد تا در نهایت رای به سود ما صادر شود.هرچند که شکاری هم اعلام کرده بود از همان اول می‌شد بدون دعوا این مبلغ را از باشگاه روبین‌کازان گرفت حالا اینکه چرا باید این داستان اینقدر طول بکشد و وکیل خارجی استخدام شود خودش جای سوال دارد. ما بعد از اینکه پیگیری‌های لازم را انجام دادیم مشخص شد باشگاه روبین‌کازان مخالفتی با پرداخت این مبلغ ندارد. مکاتبات برای دریافت پول در حال انجام است و به زودی این مبلغ به باشگاه می‌رسد. البته حقوق وکیل خارجی را هم باید بدهیم.

  • روزی که ما به ذوب‌آهن آمدیم این باشگاه بالغ بر ۱۰۰ میلیارد بدهی داشت. خداراشکر در ۴ ماهی که اینجا هستیم همه تیم‌های ما دریافتی داشته‌اند و بخش زیادی از بدهی‌ها هم پرداخت شده است. در زمان مدیرعاملی من هم تعهد جدیدی پیش نیامد و سعی کردیم کنار اجرای تعهدات جاری بدهی‌ها را هم پرداخت کنیم. امیدواریم میراث گرانبهایی بدهکاری که از دوران قبلی مدیریت باقی مانده را به سرانجام برسانیم و همه را پرداخت کنیم تا دوباره ذوب‌آهن را به روز‌های اوج خود برگردانیم.


    1984