پایگاه خبری فوتبالی- یک باخت غیرقابل دفاع در مقابل عراق تردیدها را در مورد امکان موفقیت تیم ملی با ویلموتس افزایش داده است.
به گزارش فوتبالی، باخت در مقابل عراق آن هم با ارائه یک فوتبال به معنای واقعی «بد» از تیم ملی، جای هیچ دفاعی را از عملکرد ملیپوشان ایرانی نگذاشته است. هر چند اگر سهلانگاری مدافعان تیم ملی روی گل دوم عراق نبود، مساوی نتیجه عادلانهای برای جدال ایران و عراق میشد، اما فوتبالی که ایران ارائه داد با خود بارقههای امیدی به همراه نداشت.
پس از اولین حضورهای ویلموتس روی نیمکت تیم ملی، امیدها به اینکه پس از سالها، بازی زیبا و هجومی به نتیجهگیریهای زمان کیروش اضافه شود افزایش یافته بود و بازی با کامبوج همه را امیدوار کرده بود اما آن تحولی که انتظار میرفت ویلموتس در تیم ملی ایجاد کند با دو باخت مقابل بحرین و عراق رنگ واقعیت به خود نگرفت و حالا تیم ملی در موقعیتی سخت و دشوار برای صعود به جام جهانی و حتی جام ملتهای آسیا قرار گرفته است.
ایرادها در بازی تیم ملی آن قدر زیاد است که هر بیننده عادی نیز میتواند لیستی از آنها را ارائه دهد. در کل میتوان گفت که تیم ملی در دو بازی اخیر خود فاقد استراتژی مشخصی در سبک بازی خود بوده. این تیم نه المانهای لازم برای یک فوتبال مالکانه را داشته و نه شاخصههای لازم برای ارائه یک فوتبال پسیو. تیمی که تکلیفش با خودش مشخص نیست.
تیمی که اقتدار دفاعی اش را از دست داده و در عوض هم نتوانسته به زورش در حمله بیفزاید. البته بازیکنان، اغلب همان بازیکنان دوره کیروشاند اما اصلا قادر به ارائه کیفیت آن زمان خود نیستند. جالب اینکه بازیکنانی چون نوراللهی و محبی که توانستهاند بعد از کیروش و در زمان ویلموتس به ترکیب تیم ملی راه پیدا کنند، عملکرد بهتری نسبت به سایرین داشتهاند. ویلموتس هنوز نتوانسته سایه کیروش و ترکیب ایدهآلش را از سر تیم ملی بردارد چرا که ظاهرا وقتی برای این کار ندارد و نمیگذارد. آن جدیتی که کیروش در مطالعه روی تواناییهای بازیکنان و تربیت تاکتیکی گلخانهای آنها داشت را ویلموتس ندارد. اصرار کی روش برای برگزاری اردوهای گلخانه ای درست نبود و باعث اعتراض باشگاهها می شد اما به خاطر جو حاکم بر فوتبال ایران و خوب تمرین نکردن بازیکنان، اردوهای کی روش جواب می داد و حداقل تیم ملی به جام جهانی صعود می کرد هر چند در جام ملتهای آسیا ایران با کی روش به جای خاصی نرسید.
ویلموتس البته اعتقاد زیادی به اردوهای گلخانه ای ندارد و شاید زیادی به لیگ اطمینان کرده است. حتی میتوان گفت او انرژی فکری لازم برای آنالیز حریفان را نمیگذارد و دوریاش از ایران مزید بر علت شده تا ارتباط چندانی هم با دستیارانش در ایران نداشته باشد.
تقریبا میتوان گفت که تیم ملی بدون تمرین تاکتیکی خاصی به مصاف عراق رفت. حتی میتوان گفت کادر فنی تیم ملی انسجام فکری لازم را برای آنالیز عراق و طراحی تاکتیک مناسب برای بردن عراق به خرج نداده بود. نداشتن تمرین مناسب باعث شده تا ویلموتس شناخت کافی از میزان آمادگی بدنی و ذهنی بازیکنانش هم نداشته باشد و همین میشود که میزان دوندگی بازیکنان ایران نسبت به عراق به وضوح کمتر باشد.
با این تفاسیر آنچه از این به بعد اهمیت دارد، حضور بیشتر ویلموتس در ایران و دادن زمان بیشتری به او برای انجام اردو و تمرینات است. نه آن اردوهای طولانی و تعطیلیهای بیش از حد لیگ در زمان کیروش منطقی بود و نه این میزان دوری ویلموتس از ایران و تمرینات کم. باید این فرصت به ویلموتس داده شود تا تیمش را با شناخت بیشتر از بازیکنانش بسازد. ویلموتس ناچار است تیم ملی را به دوران پساکیروش ببرد و بذر تفکر و اندیشه خود را در تیم ملی بکارد. نمیشود که با همان بازیکنان دوران کیروش بازی کرد و در عین حال سبک بازی تیم ملی را تغییر داد. ویلموتس میراث دار هشت سال حضور کیروش در ایران است. او بازیکنانی ارتقایافتهتر نسبت به زمان ورود کیروش به ایران در اختیار دارد. اما هنوز نتوانسته کاریزمای خود را بر این بازیکنان اعمال کند. دو صعود تیم ملی به جام جهانی و رسیدن به رنک یک آسیا در زمان کیروش تنها به دلیل مسائل فنی نبود بلکه او با نوعی دیکتاتوری خاص خود و مسایلی که بعدها تیم ملی را به حاشیه برد تیم را از نظر ذهنی هم آماده و مهیای جدالهایی همچون جدال با تیمهای عربی میکرد اما ویلموتس با حضورهای کوتاه مدتش در اردوها هنوز نتوانسته خود را به عنوان پدری دلسوز و البته مقتدر در تیم تحمیل کند. فرصت برای جبران هست به شرطی که ویلموتس بخواهد قهرمانانه خود را اثبات کند. نظیری همان کاری که کیروش پس از باخت مقابل لبنان و ازبکستان و کره جنوبی در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ کرد و حتی با وجود کنار گذاشتن سید مهدی رحمتی و هادی عقیلی، ایران توانست به عنوان تیم اول گروهش به جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل صعود کند.
یادداشت از حجت شفیعی/ پایگاه خبری فوتبالی
1984