آنالیز نفر به نفر بازیکنان و سرمربی ایران با امیر هاشمی مقدم؛ چرا و چگونه به عراق باختیم؟

آنالیز نفر به نفر بازیکنان و سرمربی ایران با امیر هاشمی مقدم؛ چرا و چگونه به عراق باختیم؟

پایگاه خبری فوتبالی- پیشکسوت فوتبال ایران به طور کامل راجه به عملکرد بازیکنان و سرمربی تیم ملی در بازی با عراق صحبت کرد و دلایل این باخت تلخ را مورد واکاوی قرار داد. 

به گزارش فوتبالی و به نقل از ایرنا، تیم ملی فوتبال ایران در دیدار حساس خود مقابل عراق در چارچوب دور دوم رقابت‌های انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر و جام ملت‌های ۲۰۲۳ چین شکست خورد و با ۶ امتیاز در رده سوم گروه قرار گرفت. امیر هاشمی مقدم ستاره سابق باشگاه استقلال و تیم ملی ایران در گفت و گو با ایرنا درباره عملکرد تک تک بازیکنان تیم ملی در دیدار روز پنجشنبه صحبت کرد که در ادامه می خوانید.

وی در ابتدا درباره کلیت مسابقه با عراق اظهار داشت: فوتبال سه اصل بسیار مهم دارد. این سه اصل را ساده‌ترین مربیان هم می‌دانند. دفاع، حمله و برگشت به حال اولیه. یعنی وقتی توپ را از دست دادی به دفاع برگردی و زمانی که صاحب توپ شدی به جلو حرکت کنی و سپس به حالت اولیه مجددا برگردی. در حمله کردن باید بازی‌سازی داشته باشی و به گل برسی. در دفاع باید حریف را تحت فشار بگذاری و توپ را بازپس بگیری. همچنین باید بدانی که چگونه ضد حمله بزنی و اجازه ندهی که تیم حریف به تو ضد حمله بزند. متاسفانه این سه اصل ساده فوتبال را نتوانستیم به نمایش بگذاریم. موقع حمله بازیسازی باید از عقب شروع می‌شد اما این اتفاق رخ نداد. عراق ۲-۴-۴ بازی می‌کرد و بازیکنان ما در خط دفاع را تحت فشار گذاشته بود.

پیشکسوت فوتبال ایران در ادامه افزود: هافبک‌های ما نیز اجازه برگشت به دروازه حریف را نداشتند و مسعود شجاعی مجبور می‌شد تا این کار را انجام دهد. تنها بازیکنی که مقداری آزادی در عمق حریف پیدا می‌کرد محبی نبود که یکی ۲ بار بیشتر اتفاق نیفتاد. با توجه به پتانسیلی که داریم اگر نتوانیم بازیسازی کنیم و حفظ توپ نداشته باشیم بسیار تاسف برانگیز است. به هیچ عنوان توپ سالمی به سردار آزمون و مهدی طارمی نرسید. اگر کل بازی را تماشا کنید یک ضربه آزاد به تیر دروازه حریف زدیم. یک گل روی حرکت فردی خوب محبی به ثمر رساندیم که با شوت خوب نوراللهی همراه شد. اما موقعیت‌های ما در طول ۹۰ دقیقه دردآور بود. یک زمان شما موقعیت خلق می‌کنی اما به گل نمی رسی. این مساله کمتر شما را آزار می‌دهد تا زمانی که اصلا فرصتی نتوانید خلق کنید.

وی همچنین گفت: در دفاع هم مشکل داشتیم. در همان دقایق ابتدایی به تیم حریف ۲ فرصت گلزنی دادیم. گلی که خوردیم باور نکردنی بود. بازیکن عراق ۲۰ متر در زمین ما با توپ حرکت کرد و توپ را ارسال کرد. در محوطه جریمه هشت بازیکن ایرانی حضور داشتند و ۲ بازیکن عراقی اما آنها موفق به گلزنی شدند. هیچ حمایتی از طرفین صورت نگرفت. تمام چشم‌ها متوجه توپ بود نه بازیکن حریف. مشخص بود که استرس خاصی داشتیم و تمرکز نداشتیم. ایران تیمی بوده که همیشه خوب دفاع کرده است. ما برگشت به دفاع ضعیفی هم داشتیم و عراق چند بار روی این مساله به ما ضربه زد. تیم‌های قدرتر و با واکنش قوی‌تر می‌توانند ضربه‌های بزرگتری به ما بزنند.

هاشمی مقدم در ادامه تصریح کرد: خیلی ساده بگویم. تیم ما بازی را باخت چرا که به هیچ عنوان آماده بازی با عراق نبودیم. همه چیز از آماده سازی آغاز شد. سه چهار روز قبل از بازی تصمیم گرفته می‌شود که به اردو برویم. هیچ بازی دوستانه‌ای وجود نداشت. ما اصلا آمادگی نداشتیم و دردناک است که بگویم اصلا مستحق پیروزی نبودیم. وقتی آماده نباشید خود بازیکن این مساله را حس می‌کند. وقتی بازیکن به چنین چیزی پی ببرد به تمام نفرات متنتقل می‌شود و این لغزش ها و اشتباهات را پدید می آورد. باعث می‌شود تا به جای کار منطقی، احساساتی رفتار کنیم و آرامش از بین ببرد.

عملکرد تک به تک بازیکنان و سرمربی تیم ملی:

علیرضا بیرانوند: موقعیت زیادی روی دروازه علیرضا بیرانوند حادث نشد. صحنه خاصی نبود که بتواند تفاوت خود را با بقیه رقم بزند. با این گویا او تمرکز زیادی نداشت و انگار به خط دفاعی‌اش اطمینان نداشت. در زمان بازیسازی و پرتاب‌هایی که داشت انتخاب‌های کمی برای وجود داشت چرا که بازیکنانش یارگیری شده بودند و همین مساله باعث شد تا اشتباهات افزایش پیدا کند.

رامین رضاییان: رامین مانند بازی‌های دیگرش عمل کرد و تفاوتی وجود نداشت. یکی از مسائلی که در تیم ملی به چشم می‌خورد این است که مدافع راست ما به تنهایی به سمت دروازه حریف حمله می‌کند. رامین به تنهایی هجوم می‌آورد. یک دفاع راست باید قبل از خروج توپ از کنار زمین به آن برسد و ارسال داشته باشد اما یکی ۲ ارسال رامین در مناطقی ارسال شد که تیم حریف کاملا فضا را بسته بود. در فاز دفاعی هم روز پرفروغی برای رامین نبود. این مساله دلیل داشت. او مقابل بازیکنان حریف خصوصا در نیمه دوم تک به ۲ می شد و بازیکنی که جلوی او بازی می‌کرد(محمد محبی) در امور دفاعی در کار دفاعی یاری رسان او نبود.

میلاد محمدی: شاید روز خوبی نداشت اما بازهم بی دلیل نبود. یکی از دلایلی که دفاع چپ و راست می‌توانند خوب بازی کنند این است که آنها به هافبک های چپ و راست جلوی خود بسیار وابسته هستند. اگر آنها بتوانند حفظ توپ داشته باشند ۲ مدافع کناری می‌توانند نفوذ کنند و کارهایی نظیر اوورلپ را انجام دهند. در بازی با عراق شاهد این اتفاقات نبودیم. بعد از ۱۵ دقیقه در نیمه نخست نبض مسابقه از دست رفت و در نیمه دوم نیز کل حملات از روی ارسال‌های هوایی بود. به جای فوتبال شاهد پینگ پنگ بودیم و بازیکنان مدام در رفت و آمد بودند.

محمدحسین کنعانی زادگان: انتظار داشتم و دوست داشتم که مجید حسینی در کنار مرتضی در زمین حضور ‌می‌داشت. حسین کنعانی زادگان در بازی تک به تک و به اصطلاح "مارک کردن" حریف بازیکن بسیار خوبی است اما جزو بهترین بازیسازها نیست. او از عقب نمی‌تواند بازیسازی داشته باشد. این مساله طبیعی است و هر مدافع وسطی سیستم خاص خود را دارد. نحوه بازی عراق هم به گونه‌ای بود که نمی‌شد بازیکن خاصی را در میانه میدان در فضایی مناسب پیدا کرد.

مرتضی پورعلی گنجی:  مرتضی شب آرامی داشت. مشکلی که برای کنعانی زادگان بود برای پورعلی گنجی هم وجود داشت. او نیز نمی‌توانست بازیکن مورد نظر خود را در میانه میدان پیدا کند. مرتضی اجازه حرکت پا به توپ و حرکت به سمت عمق حریف را نداشت.

امید ابراهیمی: متاسفانه امید شب بزرگی نداشت. هافبک‌های ما به شدت تحت فشار بودند و اجازه کار پیدا نمی‌کردند. انتقال توپ از دفاع به هافبک سخت بود. امید زحمات زیادی را کشید اما نمی‌توانست بچرخد و به سمت دروازه حریف کار خو را پیش ببرد.

احمد نوراللهی: او بیشتر از امید ابراهیمی صاحب توپ شد و توانست در زمین حریف کار کند. نوراللهی یکی از فوتبالیست‌های مدرن به حساب می‌آید و بازیکن خوبی است. او روز بدی نداشت اما می‌توانست خیلی بهتر باشد اگر ما می‌توانستیم از دفاعهای خود هم کمی جلوتر بهره می‌بردیم.

مسعود شجاعی: مسعود بیشتر گرایش به چپ داشت و محبی به سمت راست. وقتی که صاحب توپ بودند هر ۲ عملکرد قابل قبولی داشتند اما ایراد بزرگی که وجود داشت این بود که مسعود باید توپ‌ها را در زمین خودمان می‌گرفت. کاری که وظیفه نوراللهی و ابراهیمی بود اما مسعود به خاطر احساس مسئولیتی که داشت به داخل زمین خودمان می‌آمد و توپ گیری می کرد. این مساله فضای بیشتری را در عمق به عراقی‌ها می داد. آنها از این نحوه بازی ما خسته نمی‌شدند. گاهی اوقات می‌دیدیم که چند بازیکن ما در فاصله‌ای چند متری با یکددیگر قرار داشتند. همه فکر می‌کنند باخت به خاطر اخراج مسعود بود اما اصلا هیچ ربطی نداشت. ما بازی را از قبل باخته بودیم و این عصبانیت و استرسی که در تیم بود در همه بازیکنان وجود داشت. تیم ما خشونت زیادی داشت و پنج، ۶ بازیکن دیگر نیز می‌توانستند کارت بگیرند.

محمد محبی: تنها هافبکی که به عنوان گوش راست کار می‌کرد محبی بود. او موقع حمله خوب بود و یکی ۲ صحنه خوب در هر ۲ نیمه خلق کرد اما مهمترین مشکل این جوان آن بود که باید به دفاع کردن هم فکر می‌کرد. زمانی که رامین رضاییان به مشکل برمی‌خورد موقعی بود که محبی به اندازه کافی برنمی‌گشت تا رامین تک به ۲ یا تک به سه نشود.

 مهدی طارمی: مهدی طارمی بازیکن آسیب دیده‌ای بود. او در باشگاه خود نیز در یکی ۲ هفته اخیر چندان به میدان نرفت. او بازیکن ۱۰۰ درصدی نبود ولی با این حال بازی کرد. او نتوانست کیفیت خود را نشان دهد و مفید باشد. توپ‌های بلند زیادی ارسال شد. در این گونه مواقع باید برای گرفتن توپ بعدی حمایت کننده‌هایی وجود داشته باشند اما هیچ کس اضافه نمی‌شد. متاسفانه این اتفاق از سوی هافبک‌ها و مدافعان ما رخ نداد. کمبود حمایت از ۲ مهاجم ما باعث شد تا آنها کارایی لازم را نداشته باشند.

سردار آزمون: سردار زحمت خود را کشید. او اصلا تغذیه نشد. حتی یک توپ سالم حتی در بیرون از محوطه ۱۸ قدم نیز دریافت نکرد. این مساله ناراحت کننده بود. سردار سعی کرد کارهای دفاعی خود را انجام دهد.

محمد نادری: گویا میلاد محمدی دچار آسیب دیدگی شد و محمد نادری به زمین آمد. نادری چیز خاصی به تیم اضافه نکرد. متاسفم که این اتفاق برای نادری افتاد و او نتوانست مقابل بازیکن عراق ایستادگی کند و ضربه شماره ۹ عراق وارد دروازه ما شد. او زمین خورد و توپ وارد گل شد. نادری بازیکن هجومی خوبی است اما در کارهای دفاعی میلاد از او بهتر است.

وحید امیری: وحید دوران ایده‌آلی را پشت سر نمی‌گذارد. این مساله برای هر فوتبالیستی ممکن است رخ بدهد و طبیعی است. همه فوتبالیست‌ها دورانی را دارند که از فرم اصلی خود دور هستند. امیری در پرسپولیس نیز عملکرد او چندان خوب نیست و این بار هم شاهد چنین کیفیتی از او در برابر عراق بودیم.

کاوه رضایی: نمی‌دانم حضور کاوه رضایی آماده در دقیقه ۹۰ چه چیزی به فوتبال ما اضافه می‌کرد.این مساله را نمی‌فهمم. نوک را با نوک تعویض کردن برایم غیر قابل هضم است. نمی‌توان کاوه را آنالیز کرد چرا که فقط ۲، سه در زمین حضور داشت.

مارک ویلموتس: ترکیب اولیه ویلموتس عجیب بود. ما باید برای برد می‌رفتیم نه مساوی. مساوی یک امتیاز دارد و این درست است اما برای تیمی چون ایران خوب نیست که مقابل عراق برای یک امتیاز به میدان برود. انرژی لازم را در میانه میدان نداشتیم که بخواهیم از محوطه جریمه خودی تا محوطه حریف را برود و بیاید. در جناحین نیز کار روز به جلو انجام می‌شد اما در امور دفاعی آنها شرکت نمی‌کردند. تعویض‌ها هم برای ما جای سوال داشت. سرمربی برای خودش ایدئولوژی دارد و قانونی گذاشته که بازیکنی که در تیم باشگاهی‌اش به میدان نرود را به تیم ملی دعوت  نکند. منظورشان این است که وقتی بازیکن در تیم باشگاهی‌اش به میدان نمی‌رود آمادگی لازم را ندارد. حال برای من سوال به وجود آمده است. مهدی طارمی بازیکن شایسته‌ای است و شکی در این مساله وجود ندارد اما او به تازگی از بند مصدومیت رها شده و در تیم باشگاهی‌اش نیز کامل به میدان نمی‌رود. چطور باید در دیدار برابر عراق از ابتدا در زمین حضور داشته باشد؟ ما در مقابل عراق بازیکن ۹۰ درصدی نمی‌خواهیم و باید همه ۱۰۰ درصد باشند. درثانی وقتی فلسفه شما این است که بازیکن آماده باید به میدان برود چرا کاوه رضایی و علی قلی زاده که در اوج آمادگی هستند به میدان نمی‌روند و به جای آنها بازیکنی به میدان می‌رود که آمادگی بالایی ندارد. ما کریم انصاری فرد را هم داشتیم. مهدی ترابی دیگر بازیکنی بود که بسیار آماده بود اما در عین تعجب او هم بازی نکرد. وریا غفوری در دفاع و حمله فوق العاده خوب و آماده است اما برایم جای سوال دارد که چرا به او اعتماد نمی‌شود.

هاشمی مقدم در پایان گفت: چیزی که در تیم ما وجود نداشت رهبریت بود. کسی که بتواند بقیه بازیکنان را کنترل کند و بازیکنان حرف او را گوش کنند. ما ابزار لازم را داشتیم اما استفاده نکردیم. ما خیلی بهتر و ساده تر می‌توانستیم از نفرات خو بهره ببریم و با مشکلات کمتر بازی کنیم. خودمان خواستیم با این نفرات شروع کنیم و این تعویض‌ها صورت بگیرد و یک سری بازیکن دعوت نشوند. نمی‌دانم چرا در ایران مشاوره‌های صحیحی داده نمی‌شود. روزی که به بحرین باختیم، پایه ریزی باخت به عراق بود اما این تجربه نشد. با بازیکنان ناقص و سه چهار روز مانده به بازی برابر عراق دور هم جمع می‌شویم و تمرین می‌کنیم. مگر ما کمک مربی خوب در ایران نداریم؟ چرا آنها تمرینات را زودتر با پنج یا ۶ بازیکن کار را آغاز نمی‌کنند. یادم است در زمان کی روش با ۲ یا سه بازیکن تمرین انجام می شد. ما ۲ بازیکن خوب هم داشته باشیم کافیست. جوری مقابل عراق کار و تمرین کردیم انگار یک بازی تدارکاتی است. امیدوارم این مسائل درسی بشود تا در ادامه جبران مفات کنیم چون هنوز فرصت داریم.

4344