پایگاه خبری فوتبالی- اوضاع مدیریتی امیرحسین فتحی در استقلال بسیار پیچیده و مبهم است و با رویهای که هواداران این باشگاه در پیش گرفتهاند و در روزهای پیروزی هم به وی اعتراض میکنند روشن نیست که این مدیر با استقلال به انتهای فصل برسد یا خیر.
به گزارش فوتبالی و به نقل از ایرانورزشی، وقتی امیرحسین فتحی در آرمانیترین روزهای استقلال در لیگ که حاصل بردهای پی در پی است باز هم با انتقادها و شعارهای گسترده هواداران مواجه میشود این وضعیت نشان میدهد که اگر در آینده استقلال احیاناً نتایجی بگیرد که باب میل هواداران نباشد، اعتراضها و شعارها بیشتر هم خواهد شد و شاید آنگاه راهی جز اعمال تغییرات پیش روی تصمیمگیران باشگاه استقلال باقی نماند؛ سیاستگذارانی که تا کنون حمایتی تمام قد از عملکرد منصوب خود داشتهاند و کوشیدهاند مدیر منصوب خود را از ترکشهای انتقادها و اعتراضها مصون نگه دارند.
اوج نگرانی از آن نقطه نشأت میگیرد که میبینیم هیچ یک از عناصر فعال در باشگاه استقلال به حمایت صددرصدی از امیرحسین فتحی نمیپردازند که این میتواند یک پیام یا یک نشانه تلخ برای مدیرعامل باشگاه استقلال باشد. در تمام روزهایی که هواداران استقلال را نسبت به سیاستگذاریهای امیرحسین فتحی معترض دیدیم، اعضای هیأت مدیره این باشگاه رویه سکوت درپیش گرفتند و آن طور که انتظار میرفت به حمایت از مدیر خود نپرداختند در حالی که سلسله مراتب ایجاب میکند که در چنین مواقعی از مدیری که تحت فشار قرار گرفته، حمایت شود.
شاید همان دلایلی که باعث اعتراض هواداران استقلال به فتحی شده، عاملی است بازدارنده در راستای حمایت از مدیرعامل باشگاه استقلال از سوی همین افراد و دیگر مسئولان تأثیرگذار باشگاه. شاید آنها نیز دایره وعدههای عمل نشده را بیشتر از وعدههای عمل شده میدانند که دم نمیزنند. برای مثال میتوان به ماجرای جدایی اللهیار صیادمنش اشاره کرد. بازیکنی که هواداران استقلال عمیقاً دوست داشتند در ترکیب این فصل تیمشان حضور داشته باشد اما به تیمهای ترکیهای فروخته شد تا استقلال عنصری مهم را از کف بدهد. در تمام روزهایی که بحث انتقال صیادمنش مطرح بود، مدیرعامل باشگاه استقلال به هواداران این تیم وعده میداد که صیادمنش در استقلال خواهد ماند اما سرانجام اتفاقاتی رقم خورد که برخلاف تمام وعدههای آقای مدیر بود. دیگر موضوعی که خشم هواداران استقلال را از سیاستگذاریهای فتحی برانگیخت ماجرای جدایی تیام بود که آقای مدیر هرگاه درباره این بازیکن صحبت میکرد با صدای رسا میگفت: «اجازه نمیدهیم این بازیکن از استقلال جدا شود.»
وعدههای توخالی یا به عبارت تلختر عدم شفافیت و فقدان روراستی آقای مدیر او را در نازلترین سطح از اعتماد فیمابین با هواداران قرار داده است. ضمن اینکه نباید از یاد ببریم که در همین روزهای آغازین فصل نیز قرار بود یک مهاجم از لیگ انگلیس به استقلال بیاید که به دلیل برخورداری از یک مدیربرنامه اسرائیلی اساساً این موضوع منتفی شد تا یکی دیگر از وعدههای فتحی عمل نشده باقی بماند.
شاید اگر فتحی درباره تمام این موارد قولهای بیهوده نمیداد و با هواداران روراست برخورد میکرد با چنین فضای مکدری مواجه نمیشد اما مدیرعامل باشگاه استقلال انگار هنوز نمیداند که بازخورد رفتارها و تصمیمهایش در چنین باشگاهی تا چه اندازه بزرگ و عظیم است و در واقع این باشگاه مانند آئینه عمل میکند.
فتحی اکنون نه فقط از جانب هواداران استقلال بلکه از سوی بازیکنان این باشگاه هم تحت فشار است؛ به این دلیل که نتوانسته مطالبات آنها را سر وقت پرداخت کند و روشن نیست که اگر در این راستا نیز کمکها و حمایتهای وزارت ورزش نبود چه سرنوشتی در استقلال داشت.
به هرحال راه برای ادامه کار فتحی در استقلال بسیار سخت و دشوار است و آقای مدیر هر قدر هم خودش را به ندانستن بزند و چشمهایش را به روی تمام این مشکلات ببندد و به قول معروف بیخیالترین مدیر تاریخ باشگاه استقلال هم باشد اما طی طریق با این شرایط هرگز ممکن نیست و او برای بقا در چنین باشگاهی و البته بازگرداندن اعتماد هواداران استقلال باید در نقل و انتقالات پیش رو در راستای جذب بازیکنان جدید اقدامهای تازهای انجام دهد تا شاید قدری اعتبار از دست رفته را بازگرداند.
1984