دنیزلی: آمده ام تا کار «نیمه تمام»را «تمام» کنم !

دنیزلی: آمده ام تا کار «نیمه تمام»را «تمام» کنم !

وبسایت رسمی فوتبالی - بخشهای مهم مصاحبه مصطفی دنیزلی با مجله کیهان ورزشی را برایتان گلچین کرده‌ایم:

*  زندگی من سرشار از قهرمانی هاست اما همان طور که شما گفتید متاسفانه در ایران نتوانستم قهرمانی کسب کنم .این دفعه هم آمده ام که در تراکتور یک فوتبال تماشاگر پسند را به نمایش بگذارم . من هر موقع به تیم جدیدی نقل مکان می کنم قصدم یک چالش جدید است . الان که روبروی شما نشسته ام پیشنهاد سه تیم از سوپر لیگ ترکیه را رد کرده ام .

* فوتبال برای من عشق است چه در ترکیه باشم چه در هرجای جهان، قصد دارم از امکاناتی که در اختیارم قرار می گیرد به بهترین نحو ممکن استفاده کنم . شاید در ۲۴ ساعت شبانه روز تیم ما ۲۰ ساعت مشغول کار و برنامه ریزی هستند . سعی داریم تا با کمک آقای زنوزی و بازیکنان، بهترین نتایج ممکن و البته تاکید می کنم یک فوتبال خوب و چشم نواز را ارائه دهیم .به قول شما می خواهم کار نیمه تمامم را تمام کنم .

* انگیزه بالا در 69 سالگی: مردم تبریز من را برای فوتبال بازی کردن که به اینجا نیاورده اند .همین جوان ها به من انگیزه زیادی می دهند . کار کردن به من انگیزه زیادی می دهد . من هم از مغزم و هم از بدنم بیشترین استفاده را برای موفقیت تیمم خواهم کرد. وقتی با بشیکتاش مقابل منچستر یونایتد بازی می کردیم ، سرالکس (فرگوسن) هم ۷۰ ساله بود.این بر می گردد به تجربه و احساسات درونی یک مربی .

* زمانی که مربی گالاتاسرای بودم در دیدار با فنرباغچه و ۹ دقیقه که از زمان بازی گذشت ما یک اخراجی دادیم . فنرباغچه یک گل به تیم ما زد و مسابقه را عقب افتادیم . ۸۰ دقیقه را ۱۰ نفره بازی کردیم و در ۱۰ دقیقه آخر موفق شدیم آن ها را ۲ بر یک شکست دهیم . همین طور جلوی استقلال ۲ بر صفر عقب بودیم و ۱۰ نفره با هت تریک ایمون زائد برنده شدیم .یادم هست که ۴،۵ هزار نفر از تماشاگران پرسپولیس ورزشگاه را ترک کرده بودند و بعد از گل دوم برگشتند . بازی جذابی بود. بعد از بازی شاید ۵۰۰ هزار نفردر خیابان ها بودند و تا چند ساعت نتوانستم به خانه بروم .

* خاطره‌ای از تیم تراکتور دارم و آن مربوط به زمانی است که سرمربی تیم پرسپولیس بودم.در آن زمان تراکتورسازی در لیگ برتر حضور نداشت و ما در جام حذفی با هم مسابقه‌ای داشتیم . تا به آن روز نه تیم تراکتور را می‌شناختم و نه به تبریز آمده بودم از این‌رو از مسئولان پرسپولیس سوالاتی در مورد تراکتور پرسیدم.آنها به من گفته بودند که تراکتور تیمی با طرفدار کم است و نهایتا ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر در ورزشگاه خواهند بود و من خوشحال بودم که بازی بدون استرسی خواهیم داشت. اما کنجکاو شدم و قبل از رفتن به رختکن وارد چمن ورزشگاه شدم . راستش شوکه شده بودم ؛ به قدری جمعیت زیاد بود که من فکر کردم هواداران روبروی من هستند و واقعا در یک دره آتشین با هواداران تراکتور روبرو شدم.از آن روز به بعد معتقدم تراکتور بزرگترین و بهترین هواداران را دارد و حتی به مسئولان تیم پرسپولیس هم گفتم که به چه دلیل این همه جمعیت را ۵۰۰ یا ۶۰۰ نفر می‌دانستید.با اینکه من سرمربی پرسپولیس بودم ولی به محض ورود به ورزشگاه تبریز مورد تشویق هواداران تراکتور قرار گرفتم . خیلی خوشحال بودم و فکر کردم که در ورزشگاهی در استانبول هستم چراکه آنها من را برادر تُرک خود می‌دانستند.

* فوتبال برای من معنای عشق، رقابت، احساسات، آرزو و اشتیاق برای پیروزی می‌دهد. فوتبال ما را وارد ماجرا می‌کند. همه ما با هم تفاوت داریم و گاهی دیدگاه‌هایمان درباره فوتبال مقابل یکدیگر قرار می‌گیرد؛ مثل وقتی که مردم مختلف یک نمایش را از صحنه تئاتر می‌بینند. فوتبال گستره وسیعی دارد که مردمی از تمام کشورهای دنیا و در تمام سنین می‌توانند دیدگاه‌هایشان را درباره بازی‌ها با یکدیگر سهیم شوند. فلسفه فوتبال من مشخص است، تیم تهاجمی می‌سازم که از دریافت گل نترسد. معتقدم به‌جای برتری یک بر صفر، بهتر است پیروزی سه بر دو و یا چهار بر دو داشته باشیم تا هواداران از بازی تیم لذت ببرند. هیچ‌ کس علاقه‌ای به تماشای بازی تیم تدافعی ندارد و هدف هواداران از حضور در ورزشگاه‌ها تماشای فوتبال خوب و تهاجمی است.

* از زمانی که ویلموتس بازی می‌کرد وی را می‌شناسم، او فوتبالیست خوب و قابلی بود، اما او را در زمان مربیگری خیلی دنبال نکرده ام با این وجود از آنجا که ایران را کشور دوم خودم می‌دانم امیدوارم ایشان در کارشان موفق باشند و با نتایج و بازی‌های خوبی که تیم ملی ایران انجام خواهد داد بتوانند مردم ایران را خوشحال کنند.

1984