یادداشت ویژه/ زنجیرها باز شد؛ خروج از زیر سایه کی‌روش امکان‌پذیر است؟!

یادداشت ویژه/ زنجیرها باز شد؛ خروج از زیر سایه کی‌روش امکان‌پذیر است؟!

وبسایت رسمی فوتبالی - نمایش زیبا و هجومی تیم ملی ایران در بازی با کره‌جنوبی، هواداران تیم ملی و رسانه‌ها را بر سر ذوق آورده است.

به گزارش فوتبالی تیم ملی ایران در دومین تجربه حضور مارک ویلموتس روی نیمکتش رکورد نباختن در مقابل کره‌جنوبی را حفظ کرد. تساوی یک-یک در خاک کره، رکورد شکست ناپذیری ایران مقابل حریف سنتی‌اش را در حالی تداوم بخشید که نمایش هجومی ایران مورد تحسین مردم و رسانه‌ها قرار گرفت. نمایشی که پس از سال‌ها فوتبال محافظه‌کارانه در مقابل رقبای آسیایی بار دیگر طعم شیرین فوتبال هجومی را به هواداران تیم ملی بخشید و امیدها را به موفقیت با ویلموتس افزایش داد.

پس از هشت سال حضور کی‌روش در تیم ملی که با نتایج خوب در دو جام جهانی همراه بود، خارج شدن از زیر سایه این مربی نامدار، کار راحتی برای ویلموتس بلژیکی نیست. اما این مربی با دو بازی اول خود در قامت سرمربی تیم ملی، توانست نظرها را به خود جلب کند تا گامی مهمی برای خارج شدن از زیر سایه کی‌روش بردارد‌. آنچه ویلموتس با هوشمندی متوجه آن شده همین است که او برای شروع دوران جدید در تیم ملی نیاز دارد تا آنچه کی‌روش از فوتبال ایران دریغ کرده بود را دوباره به آن برگرداند. ساده‌انگاری است اگر بخواهیم بازی‌های زیبای تیم ملی در دو بازی اخیر را نتیجه پیاده شدن تاکتیک‌های جدید از سوی ویلموتس دانست. او فرصت کافی برای اینکه بخواهد کار تاکتیکی پیچیده‌ای با بازیکنان انجام دهد نداشته اما اقدام مهم این مربی در تغییر استراتژی بازی تیم ملی بوده است. تنها کاری که ویلموتس کرده برداشتن زنجیر از پای بازیکنان هجومی و خلاق تیمش بوده است. زنجیری که کی‌روش با تلاش چند ساله و با هدف استحکام بخشیدن به سازمان دفاعی تیم ملی به پای بازیکنانش بسته بود باز شد و رهایی خاصی در نوع بازی بازیکنان دیده شد.

ویلموتس تیم ملی را با همان ترکیب بازیکنان مورد اعتماد کی‌روش به مصاف دو حریف تدارکاتی خود فرستاد. حتی مهره‌چینی و آرایش بازیکنان در داخل زمین نیز شباهت زیادی به آنچه کی‌روش در تیم ملی پیاده کرد داشت. اما آنچه ویلموتس انجام داده، خارج کردن بازیکنان از آن وظایف محدوده کننده‌ای بود که کی‌روش برای بازیکنانش تعریف می‌کرد. محدوده حرکتی بازیکنان تحت نظر کی‌روش انگار با خط‌کش تعیین شده بود و انگار اجازه خروج از این محدوده‌ها به بازیکنان داده نمی‌شد. اما ویلموتس این محدوده‌های خط‌کشی شده را پاک کرد و به بازیکنان هجومی‌اش اختیارات حرکتی بیشتری داد.

در زمان کی‌روش بارها پیش آمد که بازیکنانی همچون جهانبخش، طارمی، امیری، انصاریفرد، آزمون، دژاگه و ... که خلاق و هجومی هستند در ترکیب اولیه تیم ملی حضور داشتند اما محصور شدن این بازیکنان در وظایف دفاعی، خلاقیت و جسارت آنها را محدود کرده بود. این شیوه در مقابل حریفان سخت در جام‌جهانی قابل قبول بود اما وقتی همین شیوه بازی در مقابل حریفان آسیایی نیز به کار گرفته می‌شد صدای منتقدانش را در می‌آورد. هر چند نتیجه‌گیری‌های کی‌روش باعث می‌شد تا صدای این منتقدان به جایی نرسد اما همواره در طی سال‌های حضور کی‌روش حسرت بازی زیبا در دل هواداران تیم ملی وجود داشت. حالا ویلموتس به خوبی متوجه عطش ایرانی‌ها برای بازی‌های زیبا و هجومی شده و با تحسین‌هایی که در دو بازی اخیر نیز نصیبش شده، برای ادامه این روند مشتاق‌تر نیز می‌شود.

کی‌روش برای آن سبک بازی مورد علاقه‌اش دلایل خاص خود را داشت. او دیده بود که چگونه سازمان دفاعی ناقص تیم ملی می‌تواند در یک لحظه از هم بپاشد و برای همین اولویت خود را به گل نخوردن اختصاص داد. بینش کی‌روش در مربیگری بر این اصل استوار بود که «اول گل نخور، برای گل زدن فرصت زیاد است». ویلموتس اما ظاهرا حاضر نیست فوتبال هجومی را فدای این اصل کند. اما خود او هم خوب می‌داند که تعادل برقرار کردن بین دفاع و حمله کار سختی است. عمده موفقیت‌های تیم ملی ایران در چهل سال اخیر با فوتبالی به دست آمده که اصل بر دفاع و گل نخوردن گذاشته شده. ولی با این حال اگر به حافظه فوتبالی مردم ایران مراجعه شود آنها بیشتر نسل‌هایی از بازیکنان و دوره‌هایی از تیم ملی را بیشتر دوست دارند که فوتبال را هجومی‌تر بازی کردند. این همه علاقه به تیم ۹۸ به خاطر بازی‌های هجومی این تیم بوده است. تیمی که سازمان دفاعی‌اش تا قبل از جام‌جهانی ۹۸، پاشنه‌آشیلش بود و اگر معجزه ملبورن رخ نمی‌داد، رنگ جام‌جهانی را نمی‌دید. در جام جهانی نیز استحکام و سازمانی که ایویچ به ساختار دفاعی ایران بخشید به کمک تیم آمد تا تعادلی بین دفاع و حمله در آن تیم ایجاد شود. حتی در دوران حضور برانکو در تیم ملی نیز، اندیشه‌های محافظه‌کارانه این مربی بر تفکرات هجومی‌اش می‌چربید. اغلب گل‌های ایران در راه صعود به جام‌جهانی ۲۰۰۶ از روی ضربات ایستگاهی به دست آمد.

اما همین مربی وقتی به خاطر از دست دادن چند بازیکن مجبور به تغییر سیستم بازی تیم ملی شد، ناخودآگاه زنجیر را از پای بازیکنان هجومی‌اش باز کرد و تا پای فینال آسیا هم رفت. اما دریغ دائمی برای فوتبال ایران در این بوده که هیچگاه با فوتبال هجومی‌اش به قهرمانی در آسیا نرسیده است. ویلموتس اگر باهوش باشد که به نظر می‌رسد هست، در جو ستایش فوتبال هجومی غرق نشده و تعادل بین دفاع و حمله را در تیمش برقرار خواهد کرد. هر چند سوال اصلی این است می‌توان از پیله محافظه‌کارانه زمان کی‌روش خارج شد و موفقیت های او در جام جهانی را هم تکرار و یا از او عبور کرد؟

یادداشت از حجت شفیعی/ سایت فوتبالی

1984