وب سایت رسمی فوتبالی- فعالیت سعید فتاحی در سازمان لیگ به دلیل بروز بینظمی در برگزاری فینال جام حذفی تعلیق شد آن هم به دست کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال!
به گزارش فوتبالی، بینظمیهای ایجاد شده در برگزاری فینال جام حذفی به شدت خبرساز شده و احتمالا تا مدتها نقل محافل فوتبالی و حتی غیرفوتبالی است.
امروز مهدی تاج در کنفرانس مطبوعاتی اش ناکارآمدی ها را تایید کرد و گفت که اتفاقاتی خوبی در اهواز نیفتاده است.
ناکارآمدی در برگزاری منظم فینال حذفی بار دیگر نوای تکراری و تاریخی «نبود مدیریت» را بلند کرده است. مقایسه نحوه برگزاری فینال جام حذفی با برگزاری فینال لیگ اروپا در باکو هم بارها در فضای مجازی صورت گرفته است. این در حالی است که فوتبال ایران تجربه موفق برگزاری فینال لیگ قهرمانان آسیا را به شکلی منظم و آبرومند در همین فصل تمام شده فوتبال ایران دارد. پس چه اتفاقی میافتد که از برگزاری آن فینال به برگزاری بینظم فینال حذفی رسیدهایم و چقدر در این موضوع سعید فتاحی مقصر است؟
فتاحی مقصر است اما نه صد در صد!
تقلیل دادن عوامل قصور در برگزاری فینال جام حذفی به یک عامل و شخص، باعث نمیشود که از بروز چنین اتفاقاتی در آینده جلوگیری شود. فتاحی و تیم همکارش در سازمان لیگ بخشی از فرایند تصمیمگیری در مورد برگزاری یک بازی را بر عهده دارند. اما چرا از مقصران دیگری که قدرت و اختیار بالاتری هم نسبت به تیم اجرایی سازمان لیگ دارند صحبت نمیشود؟ مقصرانی که قادرند با یک حکم زمان و مکان و نحوه برگزاری یک بازی را تغییر دهند و هیچکس هم آنها را در مقابل دوربین و در مقام پاسخگویی نمیبیند. زمانی که نیروی قهاری همچون کنفدراسیون فوتبال آسیا الزامات برگزاری فینال لیگ قهرمانان را مشخص و تهدید کند که در صورت عدم اجرا، فینال به جای تهران در کشوری دیگر برگزار میشود، همه مجموعههای اجرایی به شکلی منظم در جهت برآورد این الزامات عمل میکنند و فینالی درخور و آبرومند در آزادی برگزار میشود اما زمانی که عنان کار به خودمان سپرده شود آنقدر متغیرهای تصمیمگیری و متولیان تصمیمگیر زیاد میشوند که دیگر خبری از نظم نخواهد بود. فتاحی و تیم اجرایی سازمان لیگ به عنوان حلقه ارتباطی این متولیان تصمیمگیر نقش مهمی در بینظمی بازی اهواز داشتهاند اما آنها تنها مقصران این ماجرا نیستند.
تصمیم خنده دار و گریه دار در فولاد آرهنا
باید این سوال را از مدیران و متولیان برگزاری مسابقات پرسید که تا کی قرار است که با یک سیستم سنتی بلیت فروشی کارها را پیش برد؟ اما میتوان این نکته را هم مطرح کرد که چگونه میتوان در سیستم بلیت فروشی مکانیزه هم بین هواداران دو تیم تفاوت قائل شد و چگونه این سیستم قادر است تا هواداران هر تیم را شناسایی کند؟ اینکه هواداران پرسپولیس سهمیه هواداران داماش را با خرید بلیت پر کردهاند تقصیر کیست؟ کار خنده دار سعید فتاحی و تیمش این بود که از هواداران پرسپولیس می خواستند از جایشان بلند شوند تا هواداران داماش جایشان بنشینند. از بیرانوند و سیدجلال هم خواستند که با هواداران صحبت کنند. اصلا شما فکر کنید لیونل مسی و کریستیانو رونالدو از هواداران می خواستند این کار را انجام دهند. مگر قبول می کردند؟ کدام هوادار دو آتشه پرسپولیس حاضر است فینال جام حذفی را از دست بدهد یا اینکه جایش را به هوادار تیم مقابل بدهد؟ اصلا آن چندصد نفر هم از جایشان بلند می شدند، کجا می توانستند بنشینند؟ کجا می خواستند بروند؟ چه کسی می توانست آنها را از ورزشگاه بیرون کند؟ این تصمیم خنده دار، باعث شد بازی نزدیک به دو ساعت و نیم با تاخیر آغاز شود! نمی دانیم باید به این تصمیم بخندیم یا گریه کنیم؟
دیگران کجا هستند؟
سوالهای زیادی اینجا مطرح می شود. یکی از این سوالها این است که آیا نمیتوان این ایراد را به باشگاهها هم وارد کرد که هنوز موفق به شناسایی هواداران خود نشده و هنوز سیستمی برای باشگاهسازی از هواداران خود تنظیم و اعمال نکردهاند؟ وقتی ورزشگاهی تقریبا مدرن در اهواز ساخته میشود چرا نباید به زیرساختهای آن برای اختصاص هر صندلی به یک نفر مشخص اقدام شود و اصولا تا چه حد خود هواداران این موضوع را رعایت میکنند. اگر امروز بلیت فروشی به باشگاهها سپرده شود آیا قادرند نظم سیستماتیک در روند توزیع بلیت برقرار کنند؟ پاسخ این سوال نه است. سوالاتی از این دست نشان میدهد که مقصر دانستن تنها یک نفر در بروز بینظمیهای فینال جام حذفی، باعث نمیشود تا مشکلات اساسی در راه برگزاری منظم مسابقات ورزشی برطرف شود.سوال مهم تر اینکه چرا جایگاه هواداران داماش محصور نشد؟ مگر همین سعید فتاحی، فینالهای جام حذفی و بازیهای لیگ برتر را برگزار نکرده است؟ چرا ابتدایی ترین اصول برگزاری بازی رعایت نشد؟ پاسخ این سوالها مهم است و تعیین کننده!
گزارش از حجت شفیعی/ سایت فوتبالی
1984