یادداشت: درباره خسرو

یادداشت: درباره خسرو

وبسایت رسمی فوتبالی -  اگر خسرو سينما را با آن بازيهاى دلبرانه و صداى خشدار پراحساس به ياد مياريم ، اگر خسرو موسيقى با  شيرين سخنى اش   در خاطرمان مانده ، براى خسرو فوتبال چه بگوييم كه لايق اينهمه سال شخصيت  و احترام باشد.

انگار ناف دفاع راستهاى استقلال را با نجابت بريده اند: از منصورخان و حسن نظرى و شاهين بيانى و جوادزرينچه بگيريد تا همين خسرو حيدرى. 

پسر خوب باشگاه استقلال كه ثمره تيم جوانان و اميد اين باشگاه در اواخر دهه هفتاد و اوايل دهه هشتاد بود در اولين چالش مهم فوتبالى اش از مشهد سر درآوردو ابومسلم جذاب ميثاقيان. اولين تصويرى كه از او در خاطرمان ماند ضربه والى زيبايش به استقلال در چاله چوله هاى تختى مشهد كه واكنش استثنايي طالب لو را به دنبال داشت. پاس و پيكان آزمونهاى بعدى خسرو حيدرى بود كه هنوز سرى در سرها در نياورده بود. 

خداحافظى نوازى از استقلال در سال ٨٧ پاى خسرو حيدرى را به تيم امير باز كرد آنهم در سن ٢٥ سالگى. خيلى زود خسرو تبديل شد به محور حملات و گلهاى استقلال. 

نفوذ و فرار از جناح راست ، سر توپ زدنهاى متوالى و تاكسى خالي رفتنهاى مدافعان حريف و يك سانتر خط كشى شده روى سر فورواردهاى آبى و گل و يا يك موقعيت خطرناك.

رفتن يك ساله به سپاهان اورا با هواداران آبى دچار يك چالش جدى كرد ، اما بازگشت دوباره به استقلال باعث شد كدورتها از بين برود و دوباره به چهره محبوب آبيها بدل شود. 

فتح الله زاده يكى از سخت ترين كارهاى دوران مديريتش را تمديد با خسرو مى دانست اما حيدرى ارزش چانه زدنهاى نيمه شب خيابان لارستان را داشت.

پيستون راست، مدافع راست، هافبك راست و يا بال راست محبوب همه مربيان استقلال در اين سالها كه نقش پررنگش در نتايج اين تيم هميشه نمود داشت. 

اگرچه در اين يكى دوسال درخشش سالهاى قبل را نداشت و بيشتر يا مصدوم بود و يا نيمكت نشين اما شخصيت و پرستيژش همچنان همانى بود كه از او سراغ داشتيم. 

آرام، باشخصيت، موقر و بى حاشيه كه هميشه عصاى دست مربيان استقلال بود.

وقتى خبرداد اين پنج شنبه لحظه وداع است بغض گلوى همه را گرفت.  همانقدر محترم رفت كه آمده بود.

خداحافظ پسرخوب استقلال.

یادداشت از پیمان خنافری

1984