وب سایت رسمی فوتبالی- علی دایی از این فوتبال چه میخواهد؟ این سوالی است که جوابش را شاید خود دایی هم نداند. شاید اگر یک روانکاو حرفهای دایی را به پای حرف بکشاند باز هم نتواند از درون و ناخودآگاه او چیزی بیرون بکشد.
به گزارش فوتبالی اخراج دایی از سرمربیگری یک تیم که برای سومین بار رخ داده، یک خبر جنجالی و مهم بوده است. اخراج کردن دایی که نامی بزرگ در فوتبال ایران است تصمیمی آسان برای هیچ مدیری نیست. نه اینکه دایی در مربیگری شقالقمر کرده باشد و یا اخراج او سیل علاقمندان به تیم های تحت هدایتش را عصبی کند بلکه بدین خاطر که دایی ذاتا یک چهره پر حرف و حدیث است. در روزهای اخیر اخراج او از سایپا، موجی از تعجب را برانگیخت. عجیب از این نظر که سایپا در طی همه این سالها خانهی امن دایی بوده است. او در سایپا بدون هیچ واهمهای از بازخواست شدن به خاطر نتایج جلو رفته و تا قبل از این خبر اخراجش، هیچ اصطکاکی بین او و مدیران سایپا دیده نشده بود. حالا دایی اخراجش از سایپا را به مسائل غیرفوتبالی ربط داده و معتقد است که هر سه بار اخراج او توسط غیرفوتبالیها رخ داده. اما این ادعای او هر چند که کاملا صادق باشد اما چقدر نافی تاثیرگذاری عوامل فنی در این صدور این سه حکم اخراج بوده است؟
دایی طوری در سایپا مربیگری کرده که انگار کار در این باشگاه برای او اولویت چندم زندگی است. او حتی در پرسپولیس هم به گونه ای مربیگری نکرد که انگار تمام وقت و هم و غمش را برای این تیم گذاشته. هواداران پرسپولیس یادشان نمیرود روزهایی را که حضور دایی در تمرینات پرسپولیس تنها محدود به خواندن روزنامه و صحبت با دستیارانش شده بود! وقتی وضع در پرسپولیس با این همه چشم رسانهای این بوده، تکلیف سایپا که روشن است!
سایپا و تیمهای تهرانی بدون تماشاگر در سالهای اخیر انگار آمده بودند تا دایی هم به نوعی در فوتبال ایران حضور داشته باشد. این نوع مربیگری عافیتطلبانه در تیمهای تهرانی چندان همخوانی و تقارنی با آن چه از روحیه جنگجویی و برتریطلبی دایی میگویند ندارد. اصولا این سوال مطرح است که دایی مربی خوبی است یا نه؟ عایدی دایی از مربیگری برای فوتبال ایران چه بوده است؟ او که مطمئنا یکی از بالاترین دستمزدها را در بین مربیان ایرانی میگیرد چه گام بلندی برای فوتبال ایران در عرصه مربیگری برداشته و تا چه حد دستمزدش با کاراییاش تناسب داشته؟ اصلا دایی از مربیگری در فوتبال ایران چه میخواهد؟ اینکه عصر روزهای تعطیل در یکی از استادیومهای ایران و در فضای هیجانی در کنار زمین بالا و پایین بپرد و در اتمسفر فوتبالی ایران حضور داشته باشد؟ آیا دایی با مربیگری در تیمهای تهرانی چیزی بالاتر از این را نشان داده؟ کجاست آن جاهطلبیای که همه از آن حرف میزنند؟
فرض کنیم دایی امسال سرمربی سایپا نبود و همه وقتش را بر روی فعالیتهای اقتصادیاش میگذاشت. آیا در این صورت فوتبال ایران و لیگ تفاوت زیادی با امروزش داشت؟ این برای دایی یک نکته منفی است که حضور و عدم حضورش در لیگ ایران چندان توفیری در کیفیت لیگ ایجاد نمیکند و او هم تبدیل به یک مربی مشابه اغلب مربیان متوسط لیگ شده است. آیا دایی خود متوجه این موضوع نیست که دیگر نمیتوان بین او و سایر مربیان تفاوتی گذاشت و او همان چیزی را ارائه میدهد که مربیان محکوم به سنتی بودن؟ البته با این تفاوت که قیمت خدمات دایی بالاتر از بقیه است اما کیفیت آن تفاوت چندانی ندارد.
اگر امروز قرار باشد که برانکو از پرسپولیس برود هواداران پرسپولیس ترجیح میدهند یحیی گلمحمدی سرمربیشان باشد یا علی دایی؟ این سوالی است که دایی باید از خود بپرسد و با فهمیدن جوابش خواهد فهمید که چند سال چگونه درجا زده است. شاید لازم باشد یکی به او یادآوری کند که این برند دایی است که برای او تیم میگیرد نه تواناییاش در مربیگری. حتی این روزها که نام او برای سرمربیگری تراکتورسازی در فصل بعد مطرح شده باز این نام و تبار دایی است که او را همچنان در صف مربیان مورد اقبال نگه داشته است. دایی برای اینکه در مربیگری همچون دایی دوران بازی موفق باشد، جاهطلبی لازم دارد. اتفاقا داییِ مربی آنچنان جاهطلب نیست که اگر بود به حضور در تیمهای متوسط و کسب نتایج متوسط رضایت نمیداد. عادت به متوسط بودن دایی را تهدید میکند. مردی که در دوران بازی نمیخواست متوسط باشد و متوسط نماند حالا دارد به متوسط بودن در مربیگری عادت میکند.
یادداشت: حجت شفیعی / وب سایت فوتبالی
7655