وبسایت رسمی فوتبالی- مهاجم تیم ملی فوتبال ایران در تازهترین اظهارنظرش درباره جام ملتهای ۲۰۱۹ آسیا گفت که "تیم ملی ایران در این رقابتها حمایت مسئولان و رسانهها را نداشت". او البته تاکید کرد که میتوانستیم بهتر عمل کنیم.
به گزارش فوتبالی و به نقل از MATCHTV، سردار آزمون مهاجم ایرانی بعد از حضور در جام ملتهای آسیا که با زدن ۴ گل بهترین گلزن ایران بود، به زنیت رفت و توانسته است در این تیم خوش بدرخشد. او در مصاحبهای درباره مسائل مختلفی به صحبت پرداخت.
* برای تو کدام یک جالبتر بود؛ بازی در ورزشگاه اولدترافورد یا بازی در ورزشگاه آزادی با حضور ۸۰ هزار تماشاگر؟
وقتی با روستوف در اولدترافورد بازی کردم، فهمیدم که چه جو بزرگ و خوبی دارد ولی در بازیهای ما در تهران ۱۰۰ هزار تماشاگر از ما حمایت میکنند و این فوقالعاده است. برای من بازی در تیم ملی ایران افتخار به مراتب بزرگتری است. شما خودتان باید از نزدیک این جو را ببینید وقتی از یک متری صدای شما به نفر کناریتان نمیرسد.
* هواداران ایران با وسیلههای خاصی در جام جهانی حاضر بودند که صدای زیادی تولید میکرد و شباهت زیادی به ووووزلایی داشت که در جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی دیده بودیم. فکر میکنید ایران با کمک این شیپورها توانست مراکش را در جام جهانی شکست دهد؟
ما به این وسیله در ایران شیپور میگوئیم. من دیدم که اینها بعد از جام جهانی در روسیه نیز معروف شدند. ولی همانطور که گفتم ما هواداران خوب زیادی داریم. البته متأسفانه همچنان زنان در ایران نمیتوانند به ورزشگاه بروند. من دوست دارم بانوان هم این فرصت را داشته باشند تا به ورزشگاهها بروند. خلاصه هر کس مادر دارد، خواهر و همسر دارد و این حق آنهاست که به ورزشگاه بروند و بازیهای تیم ملی را ببینند. این خیلی جالبتر میشود که آنها هم در ورزشگاه باشند و تیم ملی را تشویق کنند.
* شما در جام جهانی برابر مراکش هم در ورزشگاه زنیت بازی کردید. آن را چطور دیدید؟
واقعاً میگویم که فوقالعاده و بینظیر بود. خوشحالم الان که در زنیت بازی میکنم، بازی در این ورزشگاه را تجربه میکنم.
* با گل شما بود که تیم ملی ایران به جام جهانی صعود کرد. درباره آن گل صحبت میکنید؟
به ثمر رساندن هر گلی برای تیم ملی ایران لذت بخش و خوب است و تمام گلهای تیم ملی ایران را دوست دارم. وقتی شما برای ایران گل میزنید میتوانید درک کنید که در آن زمان خیلی از هموطنان شما خوشحال هستند و این فوقالعاده است.
* درست است که شما را مسی ایرانی صدا میزنند؟
واقعاً نمیدانم این لقب از کجا آمده است. من و مسی شباهت زیادی با هم نداریم.
* چطور به زنیت پیوستید؟
وقتی در جام ملتهای آسیا بودم این پیشنهاد به دست من رسید و خیلی خوشحال بودم و افتخار کردم که زنیت تمایل به جذب من دارد. سرگئی سماک سرمربی تیم با وجود سن تقریباً جوان، مربی بسیار خوب و باهوشی است. به خانوادهام گفته بودم که اگر روبین را ترک کنم در روسیه می مانم و به همین خاطر زنیت را انتخاب کردم. خوشبختانه همه چیز اینجا خوب است و رابطه خوبی با سرمربی و سایر نفرات تیم پیدا کردم.
* آیا با قربان بردیف درباره این انتقال مشورت کردید؟
من و قربان بردیف سالها در کنار هم بودیم و زیر نظر او بازی کردم. این طبیعی نیست اگر من چنین پیشنهادی گرفته باشم و با مربی خودم مشورت نمیکردم و صحبت نمیکردم.
* چطور بردیف اجازه داد که شما به تیم دیگری بروید. آخر همیشه در تیمهای او بازی میکردید؟
شاید بردیف از من خسته شد که اجازه داد من به تیم دیگری بروم. او به من گفت که نمیخواهم دیگر در تیم من باشی و باید به تیم دیگری بروی (با خنده). هم من و هم بردیف میدانستیم که زنیت تیم بزرگ و خوبی است و او هم این انتقال را تأیید کرد. او خواهان رشد و پیشرفت من بود و به همین خاطر موافق بود. سخت است با مربی خیلی خوبی که ۷-۸ سال در کنار او کار کردید، خداحافظی کنید ولی این به هر حال جزئی از فوتبال است و به همین خاطر کنار آمدم. او برای من آرزوی موفقیت کرد و عنوان کرد میتوانم در زنیت پیشرفت کنم و به بازیکن بهتری تبدیل شوم.
* درباره جام ملتها صحبت کن. چقدر این رقابتها برای تو سخت بود؟
خیلی سخت بود. هر بازی سخت و تعیین کننده بود. متأسفانه نتوانستیم در جام ملتها به چیزی که میخواستیم برسیم. میتوانستیم در جام ملتها بهتر عمل کنیم ولی دلایلی برای این نتیجه بود. متأسفانه ما به خوبی برای این رقابتها از سوی مسئولان و روزنامه نگاران حمایت نشدیم. نمیدانم چرا. شاید این مسئله تأثیرگذار بود. ما میخواستیم هوادارانمان را خوشحال کنیم ولی متأسفانه به فینال نرسیدیم.
* پدر و خواهر شما والیبال بازی کردند و مادر شما هم مربی والیبال بوده است. چطور از فوتبال سر در آوردید؟
وقتی ۱۲-۱۳ ساله بودم خیلی سخت بود که بین فوتبال و والیبال یک رشته را انتخاب کنم ولی در نهایت با توصیه خانوادهام فوتبال را انتخاب کردم. من از ۹ سالگی فوتبال بازی کردم. خیلی زود به تیمهای پایه ایران دعوت شدم. یادم میآید بنا بر دلایلی دوباره سراغ والیبال رفتم ولی بار دیگر فوتبال را در پیش گرفتم.
*شما اصلیت ترکمن دارید درست است؟
بله. ولی وقتی بستگانم فوتبال بازی میکردند نمیدانستم چرا اینقدر فوتبال من خوب است. والیبال را هم در سن خیلی کمی شروع کردم و فکر میکنم خیلی از بازیکنان تیم اصلی زنیت چنین کارنامهای نداشته باشند (با خنده)
* چطور در ۱۷ سالگی لژیونر شدید و به روسیه آمدید؟
من برای مسابقاتی در سن پترزبورگ همراه تیم جوانان ایران بودم که در نهایت توانستم آقای گل شوم. استعدادیاب هایی آنجا بودند که کار من را پسندیدند و من راهی فوتبال روسیه شدم. از همان ابتدا میدانستم که سن پترزبورگ چه شهر بزرگ و معروفی در روسیه است. حتی در سینمای ایران هم یک فیلم به نام سن پترزبورگ ساخته شده است. دوستانم در این فیلم بازی کردند. البته متأسفانه اینجا هوا خیلی سرد و برفی است. بلافاصله بعد از تورنمنتی که در روسیه داشتم، پیشنهادی از اینتر و روبین کازان به دستم رسید. پیشنهاد روبین جدیتر بود و من این تیم را انتخاب کردم. بردیف را میشناختم و در نهایت این تیم را انتخاب کردم.
* با خانوادهات به روبین کازان رفتی درست است؟
نه تنها روبین بلکه در جاها و تیمهای دیگری هم که بودم خانوادهام و البته خواهرم کنار من بودند. همیشه حمایتهای بی دریغ خانوادهام بوده که باعث شده من نه تنها در زندگی بلکه در فوتبال هم پیشرفت کنم. در سن پترزبورگ هم همینطور خواهد بود و خانواده کنارم هستند.
* در تیم روبین دوران خوبی با بردیف داشتید و آن تیم موفق بود درست است؟
بله رمز موفقیت ما اتحاد تیمی بود که داشتیم. همه بازیکنان حامی هم بودند و ما برای هر توپ تلاش میکردیم و میجنگیدیم. در روبین دوران خیلی خوبی داشتیم و نتایج خوبی هم به دست آوردیم. من خودم تمام تلاشم را میکردم که مربی هر چه از من میخواهد را در زمین بازی نشان دهم.
* درباره بازی با اتلتیکومادرید و گلزنی در این بازی صحبت کن.
دیدار بزرگی بود که با روستوف داشتم. قبل از این دیدار توجه رسانهها خیلی روی من بود و خیلی خوشحال شدم که توانستم در آن مسابقه برای تیمم گلزنی کنم.
* همان زمان بود که گاردین مدعی شد لیورپول به شما علاقهمند است. درباره آن پیشنها د و این اخبار صحبت کنید.
من آن زمان ۲۱ سال سن داشتم و زیاد به این اخبار و حواشی توجه نمیکردم. نمیدانم تمایل لیورپول به جذب من درست بوده است یا خیر. من تمام تمرکزم روی تیم بود و این اخباری بود که پشت در باشگاه رخ میداد و دوست نداشتم وارد آن شوم.
* برگردیم سراغ شیپور. آیا همه هواداران ایرانی در ورزشگاه آزادی از آن استفاده میکنند؟
از ۱۰۰ هزار نفر تقریباً نیمی از تماشاگران آن را همراه خود دارند. ما راضی هستیم چون شیپور فشار زیادی روی تیم رقیب ایجاد میکند. البته بعضی مواقع خیلی اعصاب خرد کن میشود.
* در جام جهانی و در خلال آن کارلوس کیروش بیش از یک بار از نبود امکانات و اسپانسرها گلایه کرد. توضیحی برای این مسائل دارید؟
کیروش کاملاً به درستی درباره این مسائل صحبت کرد. فوتبال نباید با سیاست قاطی شود ولی در زندگی متأسفانه اینطور نیست. ما متأسفانه نمیتوانستیم با یک شرکت معتبر قرارداد امضا کنیم و اسپانسری داشته باشیم. حتی با عربستان نمیتوانستیم بازی کنیم. عربستان بازیهای خودش را با ما در کشور دیگری برگزار میکند. بازیکنان فوتبال برای جنگ کردن کنار هم نیستند. این یک ورزش است و نباید با سیاست قاطی شود. با وجود همه سختیها ما توانستیم بازیهای خوبی برای مردم کشورمان انجام دهیم. قبل از جام جهانی درباره ما لطیفه ساخته بودند. آنها میگفتند که ما ۵-۶ گل از حریفانمان دریافت میکنیم. وقتی شما به خودتان و تیم ملی کشورتان باور نداشته باشید اتفاق خوبی نیست. ما برای کشور و مردممان بازی میکردیم. میدانستیم حتی کسانی که علیه ما لطیفه گفتند هم ما را دوست دارند و رفتار خوبی با ما دارند.
* شما در اینستاگرامتان ۳ میلیون دنبال کننده دارید و جزو افراد مشهور هستید. میتوانید خیلی راحت در ایران به سوپرمارکت بروید؟
در شهر خودم یعنی گنبدکاووس خیلیها من را از بچگی میشناسند و آن شور و شوق نیست. در شهرهای دیگر شرایط فرق میکنید. ما میدانیم اینها تمام ابراز علاقه و لطف و محبت مردم است.
* ویکیپدیا نوشته که علاقه زیادی به اسب دارید درست است؟
بله من ۱۳-۱۴ اسب دارم و بعضی وقتها نمیدانم که اسمشان چیست. من علاقه زیادی به اسب دارم.
* امانوئل مامانا حیوان خانگی مورد علاقهاش که سگ بود را به سن پترزبورگ آورد.
یعنی من اسبهایم را به اینجا بیاورم؟
* در زندگی هیچ چیز غیر ممکن نیست…
اگر این طور است اسبهایم را به اینجا خواهم آورد.
* شما الان به سن پترزبورگ آمدید. چه توصیهای برای کسانی دارید که میخواهند به ایران بروند.
ما فرهنگ خیلی خوب و غنی داریم. مردم ایران بسیار مهماننواز و خوب هستند. با وجود اینکه مردم شرایط اقتصادی سختی را تجربه میکنند، مردم ایران بسیار دست و دل باز هستند. آنها با خوش رویی از هم استقبال میکنند. ولی جدیت داریم و روحیه قوی برخورداریم. دیگر میدانید غذاهای ایران چقدر خوب هستند. وقتی جوانتر بودم و به ایران میرفتم همیشه با کیلوهای اضافه به روسیه برمیگشتم. همیشه از من انتقاد میکنند. البته در ۳،۴ سال گذشته من خودم را روی فرم نگه داشتم. در ایران شرایط خیلی خوب است و همه چیز آرام پیش میرود و هیچ درگیری نیست. خودتان بیایید و ببینید. از نظر من ایران برای توریسم بهترین گزینه است. ایران کشور فوق العادهای است. میتوانید به اسبهای زیبای ایران هم نگاه کنید. (با خنده)
9697