به گزارش “ورزش سه”، بدون تردید یکی از مودبترین، باکلاس ترین و البته دوست داشتنیترین بازیکنان تیم ملی، امید ابراهیمی است. هافبک جنگنده این تیم میگوید هنوز شکست چهار سال پیش برابر عراق را از یاد نبرده است و در انتظار بازی انتقامی با این تیم به سر میبرد.
من و ملیپوشان میخواهیم به مهمترین هدفمان برسیم
خداراشکر از نظر بدنی در وضعیت کاملا مناسبی هستم. قبل از اینکه به اردو بیایم در تیم شرایط خوبی داشتم که این روزها و با حضور در تمرینات تیم ملی بهتر از قبل هم شده است با این حساب من هم مانند همه بازیکنان مشغول تمرین هستم تا خودم را آماده یکی از مهمترین رقابتهای فوتبالی کنم. با تمریناتی که من و سایر بازیکنان انجام می دهیم دنبال این هستیم تا بتوانیم به مهمترین هدف مان برسیم.
هفت سال پیش کیروش برای اولین بار من را به تیم ملی آورد
من در سال 91 برای اولین بار توسط آقای کی روش به تیم ملی دعوت شدم. من از دوران کودکی رویاهایی را در سر می پروراندم و در کنار تمرینات فراوانی که داشتم خداوند هم کمک می کرد تا بتوانم به اهدافم برسم. تیم ملی یکی از مهترین هدفهایم بود. در سال 91 من برای اولین بار به لیگ برتر آمده بودم و به همین دلیل اصلا انتظار این را نداشتم که بتوانم خودم را در تیم ملی ببینم اما آقای کی روش در دو اردو من را دعوت کرد. او بازی های من را کاملا زیر نظر داشت و دیگر از سال 92 به عنوان پای ثابت اردوهای تیم ملی بودم تا اینکه پیش از جام جهانی اتفاقی افتاد که فرصت حضور در آن بازی ها را از من گرفت.
شرایط سپاهان به گونهای بود که به تیم ملی نرسیدم
آن زمان شرایط تیم سپاهان به گونه ای بود که در بازی پلی آف لیگ قهرمانان آسیا ما با تیم الهلال عربستان بازی داشتیم، همان زمان تیم ملی هم اردوهای نهایی خود برای جام جهانی را انجام می داد، بهرحال زمانی بود که برای آقای کیروش مهم بود که بازیکنان را ببیند و از طرفی هم بازی مهمی در لیگ قهرمانان داشتیم. واقعا شرایط عجیبی بود ولی بهرحال من با سپاهان قرارداد داشتم و طبیعی بود که باشگاه هم نیاز داشت من به تیم کمک کنم، در نهایت باید برای بازی الهلال آماده می شدم و پس از آن نتوانستم در تیم حضور داشته باشم.
آن ۱۸ ماه من را دلسرد کرده بود
خدمت سربازی من خارج از فوتبال انجام شد و من 18 ماه نتوانستم فوتبال بازی کنم. اهداف فراوانی داشتم که با تلاش می خواستم به آنها برسم اما این 18 ماه نمی توانستم بازی کنم و من را کاملا دلسرد کرده بود. هر از گاهی به صورت انفرادی و یا تیمی تمرین می کردم (آلومینیوم هرمزگان). البته با تیم آلومینیوم قرارداد نداشتم که بخواهم برای آنها بازی کنم اما به دلیل اینکه با بازیکنانش همبازی بودم می رفتم برای تمرین اما ابدا انگیزه کافی برای اینکه بتوانم خودم را به همه نشان بدهم نداشتم.
شش ماهه رسیدم به سطح لیگ برتر
بنابراین من به مانند همه کسانی که به خدمت مقدس سربازی می روند به سربازی رفتم و به همین دلیل 18 ماه کاملا از فوتبال حرفه ای و اهدافم دور بودم. بعد از آن اما با تیم شهرداری بندرعباس که یکی از تیم های لیگ یکی بود قرارداد بستم با تلاش هایی که کردم، خداوند من را دوست داشت که پس از شش ماه یکی از بهترین تیم های لیگ برتر، یعنی تیم سپاهان اصفهان خواستار من شد و به عضویت این تیم در آمدم. سال دوم آقای قلعه نویی، خواستار من شدند.
یک مربی من را از هجومی به دفاعی آورد
قبل از اینکه حرفه ای فوتبال بازی کنم در پست هافبک نفوذی بودم اما در تیم بانک ملی، آقای قاسم سیانکی سرمربی من بود. او بازیکن بزرگی بود و در استقلال هم بازی کرده بود. او آن موقع من را یک خط عقب کشید و به من گفت با توجه به خصوصیت هایی که داری قطعا در هافیک دفاعی می توانی موفق شوی. از آن روز به بعد با راهنمایی به موقع و کاملا درست آقای سیانکی، دیگر در هافبک دفاعی به میدان رفتم.
من هم دوست داشتم در تیمی بزرگ به میدان بروم
چهارسال برای سپاهان به میدان رفتم. پس از آن هم به استقلال پیوستم. من همیشه استقلال را دوست داشتم، بهرحال تیم بزرگ و پرافتخاری است و من هم مانند هر بازیکن دیگری دوست داشتم در تیم استقلال به میدان بروم که خداراشکر این امر محقق شد. بعد از آن هم دیگر برای استقلال به میدان رفتم تا اینکه در همین فصل از این تیم جدا شدم و در قطر و تیم الاهلی به بازی پرداختم.
به دنبال حضور در لیگ قهرمانان هستیم
الان وضعیت تیممان خوب است اما در ابتدای فصل اوضاع مناسبی نداشتیم و مصدومیت هایی که وجود داشت باعث شد تا تیم هماهنگی لازم را دیر به دست بیاورد و به همین دلیل امتیازاتی را از دست دادیم اما در حال حاضر هم من در شرایط خوبی به سر می برم و هم تیم روزهای خوبی را پشت سر می گذارد. ما اکنون با تیم سوم جدول تنها دو امتیاز فاصله داریم و تمام بازیکنان به این برداشت رسیده اند که می توانیم حتی سهمیه آسیایی بگیریم.
قراردادم با قطری ها دو ساله است نه یکساله
برخلاف اخباری که در برخی از رسانه ها بیان شد قرارداد من با تیم الاهلی قطر دو ساله است و پس از پایان بازی های این فصل باید یک سال دیگر نیز برای این تیم به میدان بروم. برای بعد از آن هم از الان نمی توان چیزی گفت. باید ببینیم قسمت چیست و انشالله هر اتفاقی که می افتد خیر است.
با وجود آقا جواد و آندو در ترکیب نبودم
بعد از خطر خوردنم از تیم ملی پیش از جام جهانی 2014 من این باور را داشتم که می توانم به تیم ملی کمک کنم اما بازیکنان بزرگی هم در آن زمان در پست من بازی می کردند. آقای جواد نکونام و آقای آندو تیموریان بازیکنان بزرگی بودند که نمی شد از نام آنها گذشت. خیلی سخت بود که من بخواهم جای کسانی به میدان بروم که 10، 12 سال عضو تیم ملی بودند. البته در زمان حضور آنها من به تیم ملی رسیدم اما گه گداری به میدان میرفتم تا اینکه آقای نکونام خداحافظی کردند و من توانستم به ترکیب اصلی راه پیدا کنم. البته من همیشه این باور را داشتم که می توانم در تیم ملی به میدان بروم. در آن زمان من و سعید و آندو در تیم ملی بودیم ک هر از گاهی یکی از ما بیرون می ماند و دو نفر دیگر به میدان می رفتند.
بازوبند تیم ملی افتخار است، افتخار
در یک بازی دوستانه توانستم بازوبند کاپیتانی تیم ملی را به بازو ببندم. این افتخار بسیار بزرگی است که نصیب هرکسی نمی شود. من همیشه در خلوت خودم به این موضوع می بالم که توانستیم بازوبند کاپیتانی تیم ملی را ببندم. تیم ملی بسیار بزرگتر از هر باشگاهی است و وقتی شما کاپیتان تیم ملی شوید، یعنی نماینده اول 80 میلیون ایرانی در آن میدان هستید. از دورافتاده ترین روستاها و آبادی ها تا شهرهای بزرگ و این حس فوق العاده ماندگاری دارد.
حرفم را در زمین میزنم نه مطبوعات
همیشه به چیزهایی در زندگی ام پایبند هستم. یکی از آنها این است که یک فوتبالیست باید هر چه دارد در زمین پیاده کند. من هیچ موقع نه ادا در آوردم و نه دنبال این بودم که خودم را محبوب کنم. با هواداران استقلال که سال ها با آنها زندگی کردم، اما یکی از دلایلی که حتی هواداران پرسپولیس هم مشکلی با من نداشتند به خاطر این بود که من همیشه معتقدم باید به عنوان یک فوتبالیست در زمین حرفم را بزنم. اصلا به این اعتقاد نداشته و ندارم که باید در رسانه ها صحبت کنم و محبوبیتم را جور دیگری به دست بیاورم. من می گویم فوتبالیست در زمین باید از حق خود و تیمش دفاع کند. سر خود را برای تیمش جلوی توپ بگذارد. من آنقدر جدی در زمین حضور دارم که گاهی اوقات بازیکنان حریف فکر میکنند من اصولا آدمی عصبی هستم.
در بازیها هم با رامین و مرتضی محلی حرف میزنیم
من بچه نکا هستم. همشهری در تیم ندارم اما هم رامین و هم مرتضی مازنی هستند. البته نوراللهی و آزمون هم یک جورایی مازندرانی هستند که حالا تبدیل به استان گلستان شده است. ما چون به خوبی زبان همدیگر را می فهمیم و به همین دلیل حتی در زمین هم عادت کردیم به زبان محلی با هم صحبت کنیم. اصلا وقتی رامین و مرتضی باشند من اصلا نمی توانم با آنها فارسی صحبت کنم. از اول ما به زبان محلی حرف زدیم و به همین موضوع هم عادت کردیم. اتفاقا خیلی هم خوبه، چون خیلی ها متوجه نمی شوند ما چه می گوییم.(باخنده)
به خودمان اعتقاد زیادی داریم
تورنمنت سختی در پیش داریم. تیم های سختی در جام ملت ها حضور دارند. موفقیت در این بازی ها کار بسیار سختی است اما اعتقاد و اعتماد کامل به خودمان داریم. بازی های ما در جام جهانی این اعتماد به نفس را به ما داده که اگر همان طور به میدان برویم، می توانیم به موفقیت برسیم. انشالله با تلاش بچه ها و کادر فنی و دعای خیر مردم می توانیم این پتانسیل را آزاد کنیم و برای کشورمان افتخارآفرینی کنیم.
ژاپن و استرالیا از همه خطرناک ترند
درباره رقبای ما در این جام، من تصور می کنم تیم های ملی ژاپن و استرالیا از همه خطرناک ترند و در حقیقت رقبای اصلی ما محسوب می شوند. تیم هایی که هم پرافتخار هستند و هم توانایی بالایی دارند.
چهار سال در انتظار بازی با عراق بودم
بزرگترین حس انتقامی من در جام ملت های آسیا به دیدار با تیم عراق بر می گردد.
این تیم در جام ملت های قبلی فوتبالی نتوانست بر ما چیره شود و آن شکست و آن حذف هنوز در دل من باقی مانده. قطعا بیشترین تلاشم را می کنم تا بتوانیم انتقام آن حذف را از عراقی ها بگیریم.
مصاحبه از علیرضا هاشمی