وب سایت رسمی فوتبالی- در اینکه برانکو شدیدا به دنبال جذب یک مهاجم در نیم فصل است شکی نیست. برانکو خوب میداند که برای فتح لیگ و سپس آسیا به یک مهاجم دیگر هم نیاز دارد. گادوین منشا آن مهاجمی که بتوان همیشه به او تکیه کرد نیست و علیپور هم آن مهاجم فرصت شناس فصل قبل.
گزینههای مطرح شده برای پست خط حمله پرسپولیس، اسامی دهان پر کنی دارند؛ چه مهاجمان خارجی مدنظر برانکو که قیمتهای بالایی دارند و چه دو گزینه ایرانی. در این بین به نظر می رسد باشگاه پرسپولیس توان خود را بر روی جذب مهدی طارمی و رضا قوچاننژاد گذاشته و تمایلی به جذب مهاجم خارجی ندارد. کاملا هم مشخص است که از بین طارمی و گوچی حداقل یکی قرمزپوش می شود و جایی برای هر دو در تیم برانکو نیست.
به احتمال زیاد نتیجه یک نظرسنجی از هواداران پرسپولیس در مورد جذب گوچی یا طارمی، نتیجهای به نفع مهاجم مشهدیالاصل سابق تیم ملی دارد. طارمی که روزهای شیرینی را در پرسپولیس تجربه کرد، جدایی شیرینی از پرسپولیس نداشت و مصاحبهاش با عادل فردوسیپور در برنامه نود به شدت محبوبیت این بازیکن را در بین هواداران پرسپولیس کاهش داد. با این حال این هواداران به چشم خود تاثیر نبودن طارمی در تیم خود را دیدهاند. درست است که علیپور در غیاب طارمی، جور گلزنی خط حمله پرسپولیس را کشید اما زور خط حمله پرسپولیس در غیاب طارمی نسبت به زمانی که طارمی در ترکیب پرسپولیس بازی می کرد کاهش یافته بود. روزهایی که هواداران پرسپولیس از بازیهای تیم خود که به زیبایی و هیجانانگیزی فصل قبل نبود شاکی بودند، نام طارمی به عنوان یکی از عاملان قدرت تهاجمی پرسپولیس در لیگ های پانزدهم و شانزدهم برده می شد. پرسپولیس با طارمی فرصت های گل بیشتری نسبت به دوران پس از طارمی داشت. هر چند نمی توان تفاوت موقعیتهای گل پرسپولیس در لیگهای شانزدهم با هفدهم را تنها به حضور و عدم حضور طارمی ربط داد و چه بسا تغییر سیستم بازی پرسپولیس عامل اصلی این موضوع بود اما نمی توان از جدایی طارمی به عنوان یکی از عوامل این تغییر تاکتیک هم یاد نکرد. درست از زمانی که دیگر طارمی برای پرسپولیس بازی نکرد، برانکو سیستم لوزی مورد علاقه هواداران را کنار گذاشت. چرا که دیگر مهاجمی با توانایی های طارمی که قدرت حمل توپ، یا خالی کردن فضاهای مهم برای خود و دیگران را داشت در ترکیب نبود و برانکو مجبور شد بخش اعظم بار حملات تیمش را از عمق به کناره ها ببرد. خود برانکو به نقش طارمی در تغییر سیستم بازی تیمش بیش از دیگران واقف است و به همین دلیل هم واکنشی منفی به بازگشت این بازیکن نشان نداده است.
از آن طرف گوچی نیز گزینه ای وسوسهکننده برای هر مربی و هواداری در لیگ ایران است. بازیکنی که شبیهترین بازیکن به فرشاد پیوس در طی سالهای اخیر بوده است. نه جنگنده است، نه تکنیکی نه فانتزی باز و نه بلندقامت اما به معنای واقعی یک تمامکننده است، یک مهاجم قاتل، کسی که کمتر در دهانه دروازه موقعیت از دست میدهد. از نظر تمامکنندگی و موقعیتشناسی، گوچی از تمامی مهاجمان تیم ملی در دو سه دهه اخیر بالاتر میایستد. اما سوال اصلی این است که آیا او در تاکتیک و سیستم بازی برانکو تا چه حد کارایی دارد؟ گوچی در سیستم بازی کیروش در تیم ملی یک مهاجم موفق نشان داد اما او قادر است نقش تدافعی مدنظر برانکو را هم انجام دهد؟ برانکو برای بازپسگیری توپ از حریفان بر روی قدرت تدافعی مهاجمانش در جلوی زمین هم حساب باز میکند و گوچی چندان در پرسینگ قوی نیست. با این حال گوچی، شادابی و جنگندگی طارمی را در خط حمله ندارد اما از نظر رفتاری به مراتب حرفهای تر از طارمی است و احتمالا مشکلات حاشیهای خاصی از سوی او پرسپولیس و برانکو را تهدید نمیکند.
شاید اگر برانکو حق انتخابی در این زمینه داشت،دچار سرگیجه می شد. انتخاب از بین گوچی و طارمی کار سادهای برای هیچ مربیای نیست. اما آنچه احتمالا موجب انتخاب یکی از این دو میشود خواستههای مالی انها و فراهم شدن شرایط ترانسفرشان از باشگاههای فعلیشان است.
7655