مالدینی:درسال 2006 به تیم ملحق نشدم و ایتالیا قهرمان شد؛بدترین خاطره ام، فینال جام جهانی 1994 است

مالدینی:درسال 2006 به تیم ملحق نشدم و ایتالیا قهرمان شد؛بدترین خاطره ام، فینال جام جهانی 1994 است

سایت رسمی فوتبالی- پائولو مالدینی مروری بر کارنامه فوتبالی اش در میلان زیر نظر آریگو ساکی، فابیو کاپلوو آنچلوتی داشته و در گفتگوی مفصلی که در فستیوال دلو سپورت انجام داد در مورد مسائل مختلفی صحبت کرد که گفتگوی بسیار جذابی هم از آب در آمد. این گزیده ای از صحبت های اسطوره روسونری است:

*شروع فوتبال: فوتبال را به عنوان مهاجم آغاز کردم. من عاشق توپ بودم و ژنتیک باعث شد تا توپ مثل یک دوست برای من باشد. هیچ وقت در فوتبال به دنبال افتخارات شخصی یا جوایز فردی نبودم. فوتبال یک ورزش تیمی است و با تیم به قهرمانی می رسی. من از کارنامه ورزشی ام راضی هستم. تاریخ خانواده من از دهه 1950 به بعد با پیراهن میلان گره خورده؛ وقتی بازنشسته شدم، پسرم شروع به بازی در آکادمی فوتبال میلان نمود. وقتی من به دنیا آمدم، پدرم کفشهایش را آویزان کرده بود. داستانهای زیادی راجع به فوتبال او می شنیدم وبا خواندن و شنیدن این داستانها فشار را حس می کردم ولی در نهایت همه اینها به من انگیزه داد.

*آموزش سینه به سینه فوتبال: آنچه من از پدرم یادگرفتم و درحال آموزشش به فرزندانم هستم این است که ورزش متشکل از افرادی حرفه ای است که باید در داخل و خارج از زمین، رفتار خوبی داشته باشند؛ نمی توان آن شخص را از شخصیت ورزشکارش جدا دانست. امیدوارم که از من به عنوان یک بازیکن عادل یاد شود. گاهی وقتها شاید خیلی سرسخت بودم. یک بار در یک میهمانی با حضور مارادونا، کلیپی از تکلهای خشن مرا نمایش دادند.من نزد دیگو رفتم و از او عذرخواهی کردم و گفتم که این صحنه ها در یادم نبوده.»

*همکاری با بزرگترین سرمربیان تاریخ میلان: ساکی یک سرمربی حیاتی برای تیم ما بود. او جاه طلب بود و ایده های زیادی داشت و یک سرمربی انقلابی بود که در زمان مناسبی به میلان رسید. او به شدت دنبال ایده آل ها بود. استرس او را از بین برد و این چیزی است که برسر نوابغ می آید. فوتبال تکامل پیدا می کند ولی اصول باقی می ماند. کاپلو با ساکی متفاوت بود ولی او هم مدیرو مربی بزرگی بود. درفینال 1994 لیگ قهرمانان مقابل بارسا او به ما گفت: به زمین بروید و قطعا می بریم. کاپلو مثل ساکی اهل پرس کردن نبود ولی هنوز کابوس او را می بینم. قبل، در جریان و بعد از بازیها، ساکی بی وقفه مثل پتک برسرما می کوبید ولی درسهای زیادی هم به ما داد. درواقع این نیلز لیدهولم بود که به من یادداد تا چطور فوتبال بازی کنم. او را باید به عنوان آغازگر دوره بزرگ میلان شناخت.

*آنچلوتی: کارکردن با او فوق العاده بود. او هم تیمی سابق و دوستم بود. فکر می کنم آنچلوتی در ناپولی موفق خواهد شد. او نقش تاثیرگذاری در شکوفا شدن هرچه بیشتر بازیکنانی مثل لورنزو اینیسنیه و مارک همسیک ایفا می کند.

*میلان گتوزو: خواهیم دید که او چه خواهد کرد. او تعلق خاطر عمیقی به میلان دارد. از نظر تاکتیکی او پیشرفت زیادی داشته و به همین خاطر به او اعتماد زیادی داریم. گتوزو علاقه زیادی داشت تا به میلان بیاید و می داند چه کار می کند وچطور باید با بازیکنان رفتار کند.

* بدترین خاطره: باخت در فینال جام جهانی 1994 و در ضربات پنالتی مقابل برزیل بدترین خاطره فوتبالی ام است. در پایان باید نتیجه را بپذیری به ویژه وقتی تمام توانت را به کارگرفته باشی. 

*126 بازی ملی بدون فتح جام:درسال 2006 به دعوتم به تیم ملی پاسخ منفی دادم ودرهمان سال ایتالیا قهرمان جام   جهانی شد. سرنوشت این بود. بازی ای که واقعا دوست داشتم دوباره تکرار شود، بازی مقابل کره در جام جهانی 2002 بود. من هیچ وقت از داوران عصبانی نمی شوم ولی در آن بازی صادقانه بگویم، غیرممکن بود. همه احساسات درونم را درآن بازی ابراز کردم و از زبان اسپانیایی که از همسرم یادگرفته بودم هم کمک گرفتم.


6363