وبسایت رسمی فوتبالی- جهانگیر کوثری مجری با سابقه و از همکاران سابق مرحوم بهرام شفیع یاداشتی در خصوص دوران همکاری و تجربه مشترک شان در سال های دور نوشت.
✍️جهانگیر کوثری
انگار دچار یک بیرحمی تاریخی شده ایم! چه کرده ایم که هر روز برگی از این درخت خزان های ناباور زندگی فرو می افتد و کسی را حق اعتراض نیست! عطاء بهمنش و محمد اینانلو نیز زود فرو افتادند و مرگ هیچکدام را باور نداشته ایم. حالا بهرام شفیع نازنین، افتاده، آرام و بدون هراس، این روزها حال و احوال خوشی نداشت، آن چشمان براق و درشت که تمام حجم نماهای درشت را پُر می کرد این اواخر دیده نمی شد، انگار رنج و سختی را فریاد می زد، کلامش نرم و آرام شده بود، مهربان شده بود و انتقاد نمی کرد. آرام تر از همیشه با دوربین حرف می زد و حوصله جمله های طولانی را نداشت.
دهه شصت آمد، جوانی قبراق و تپل و تشنه ورزش که فکر می کرد به دریای بزرگی رسیده است.
مجید وارث رفت، بهرام شفیع ورزش و مردم را که جواد محققی بعد از انقلاب برپا کرده بود اجرا می کرد. سادگی عجیبی داشت و بلند پروازی نداشت، قانع شده بود به اینکه ورزش و مردم را اجراء کند. بعدها به جمع ما گزارشگران پیوست، دو جام جهانی را به فاصله هشت سال با هم گزارش کردیم. قبل از جام جهانی ۱۹۹۴ و در فینال یک ساعت قبل از بازی به پخش رسید و شامی خوردیم و گفت : اسامی را با شماره ها به من بده و بقیه پای تو!
گزارش دو نفره خوبی از کار درآمد و تجلیل شدیم و سکه و کتاب گرفتیم. در دو شبکه با هم در امر مجری گری رقیب بودیم، اما در گزارش دو رفیق خوب بودیم که صادقانه به اتفاق گزارش می کردیم.
ورزش شبکه یک را با نام بهرام شفیع پیوند زده اند، بنام او می شناسند. بطوریکه این سال ها که او دچار عارضه های ریز و درشت شده بود برنامه ورزش و مردم نیز کم رنگ و کم تاثیر شده بود.
چهار نسل از جامعه او را می شناسند و به گونه ای تاریخ ورزش را با او جلو برده اند و نبودن او ... را چه می شود و ورزش و مردم به کجا می رود.
شوخ طبعی های او را نمی توانم فراموش کنم، در جدی ترین بحث ها، طنز و مزه های کلامی را هرگز نمی توانم از یاد ببرم.
روحش شاد و یادش گرامی