گواردیولا- ساری؛ رویارویی ذهن های زیبا

گواردیولا- ساری؛ رویارویی ذهن های زیبا

به گزارش "ورزش سه"، در بلندمدت، اینکه پپ گواردیولا حالا یک دهه از مربیگری‌اش گذشته، خبر مهمی است.

مربی‌های تحول گرا که گواردیولا را باید یکی از آنها بدانیم، بعد از یک دهه کنار می‌روند؛ یا زیر بار سنگین استرس مربیگری کمر خم می‌کنند مثل آریگو ساکی یا از متدهایشان الگوبرداری می‌شود یا بهتر از خودشان عمل می‌کنند مثل آرسن ونگر.

گواردیولا بعد از یک دهه همچنان از بهترین مربی‌های اروپا محسوب می‌شود چون بعد از دوران سنگین مربیگری در بارسلونا یک سال استراحت کرد و مثل ساکی نشد و به مشکل ونگر دچار نشد چون دیدگاه‌هایش را اصلاح می‌کند و رقبا همواره به این فکر می‌کنند چه ایده نویی دارد.

از دو سال قبل که به منچسترسیتی آمده، دو رقیب اصلی‌اش شامل ژوزه مورینیو نمی‌شود که رقابت سختی با او داشته. اولی، آنتونیو کونته مربی چلسی بود که در فصل اول کارش در لیگ برتر روی گواردیولا سایه انداخت و با سیستم 3-4-3 قهرمان لیگ برتر شد، در اتحاد هم به پیروزی 3 بر یک دست یافت.


دومی یورگن کلوپ مربی لیورپول بود که سیستم «گگن پرسینگ» او دردسرهای زیادی در تقابل‌های مستقیم برای گواردیولا درست کرده نمونه بارزش پیروزی 3 بر صفر در لیگ قهرمانان در آنفیلد. بر خلاف مسائل قبلی با مورینیو، روابط دو مربی بزرگ شهر منچستر کاملا حرفه‌ای و خوب بوده. گواردیولا برای کونته و کلوپ احترام خاصی قایل بوده.


اما او قطعا یکی از کسانی است که مربی جدید چلسی، مائوریتزیو ساری –که اصلی‌ترین رقیبش برای ارائه فوتبال زیبا بوده- را تحسین می‌کند.

سیستم تدافعی کونته در تقابل آشکار با عشق گواردیولا به فوتبال مالکانه است مثل فوتبال جسورانه و پرانرژی کلوپ البته به شکلی کاملا متفاوت اما شیوه بازی ناپولی ساری یادآور بارسلونای گواردیولا بود، پاسکاری ساختاری و نافذ آنها تکرار تیکی تاکا بود.

او از بازیکنانش می‌خواهد تیم رقیب را وقتی که مالکیت توپ را در اختیار دارد، «تحریک» کنند، مدافعان با حریف بازی می‌کنند و ناگهان با توپ‌ربایی از دفاع به حمله تغییر حالت می‌دهند بدون اینکه از توپ‌های بلند استفاده کنند. ناپولی اگر چه نتوانست از یوونتوس سبقت بگیرد اما فوتبال کاملا تاثیرگذاری ارائه کرد.


ساری و گواردیولا فلسفه فوتبالی مشابهی دارند. فصل قبل که سیتی و ناپولی با هم روبه‌رو شدند، گواردیولا گفت تیمش با بهترین رقیب بازی کرده. وقتی ساری به‌عنوان مربی جدید چلسی معرفی شد، گواردیولا را «باکلاس، قهرمان و نابغه» توصیف و اعتراف کرد جبران فاصله 30 امتیازی چلسی با سیتی در فصل قبل بی‌نهایت سخت است.

سیتی دو سال تجربه کار با روش گواردیولا را دارد، چلسی کمتر از یک ماه با ساری بوده. سیتی ترکیب اصلی و در مجموع تیم بهتری دارد با تنوع تاکتیکی بیشتر. چلسی چه دارد؟ ژرژینیو.


اگر چلسی این فصل سیتی را کنار بزند، تصمیم ژرژینیو برای انتخاب آبی پررنگ به جای آبی آسمانی قطعا موثر بوده. گواردیولا مصمم بود این برزیلی ایتالیایی شده را بگیرد و از او به‌عنوان یک بازیساز از عقب زمین استفاده کند اما ژرژینیو تصمیم گرفت به دنبال مربی‌اش به استمفوردبریج برود. درک او از سبک کار ساری چلسی را متحول می‌کند. بازیساز عقب زمین در سیستم 3-3-4 برای دیکته بازی تیم حیاتی است و برای همین تحول ذهنی سریع چلسی با نرمی انجام می‌شود.


یک بازیساز عقب زمین باکیفیت چیزی است که سیتی ندارد. فرناندینیو فوق‌العاده است و گواردیولا هم قدر او را می‌داند اما در اندازه سرخیو بوسکتس یا ژابی آلونسو نیست که گواردیولا وابستگی زیادی به آنها داشت. او بیشتر یک کارگر و سرباز پیاده است. ژرژینیو اما می‌تواند در پست خودش بهترین دنیا باشد، بازیکنانی در این پست در حدود 30 سالگی اوج می‌گیرند، او 26 سال دارد.


برای چلسی هم سرمایه غریبی است. سال‌ها اتکای این تیم به هافبک‌های دفاعی بوده که در قلمروشان حکمرانی می‌کردند، تکل می‌زدند و توپ پخش می‌کردند. از دیدیه دشان تا کلود ماکلله، جان اوبی میکل و انگولو کانته، هافبک‌های چلسی بیشتر دفاعی بودند تا خلاق.

چلسی در دوران مالکیت رومن آبراموویچ هرگز به فوتبال زیبا مشهور نبوده که شاید دلیل اصلی‌اش نداشتن هافبک‌های طراح و بازیساز بوده.

ژرژینیو اقتدار و آرامش را به بخش پاسکاری از عقب چلسی می‌آورد. بی‌انصافی است اگر گفته شود چلسی با این مفهوم بیگانه است چون سزار آسپیلیکوئتا بخصوص فصل قبل در این بخش فوق‌العاده بود و داوید لوییز هم بیش از وظایف و مهارت‌های دفاعی دوست دارد خود و تیم را به خطر بیندازد و در حمله مشارکت کند؛ اما سطح شجاعتی که ساری از تیمش طلب می‌کند قبل از این در لیگ برتر دیده نشده حتی از سیتی گواردیولا.

بازیکنان چلسی خیلی زود می‌فهمند جورجینیو همیشه کنار توپ است، همیشه از اینکه از سوی حریف تحت فشار باشد، لذت می‌برد و همیشه می‌تواند خودش را در موقعیتی قرار دهد که با یک ضرب هم‌تیمی‌اش را صاحب توپ کند. او گواردیولای جوان را به ذهن متبادر می‌کند که ریتم پاسکاری بارسلونا در دهه 90 دستش بود.


سوپرجام یک بازی دوستانه باشکوه است و رنج بسیاری دارد برای تیم‌هایی که ترجیح می‌دهند در سراسر جهان بازی‌های پول درآور انجام دهند. بعد از آنکه کونته قهرمانی جام حذفی را در ویمبلی به دست آورد، چلسی مجبور شد تمام برنامه پیش‌فصل خود را تغییر دهد اما این بازی بین گواردیولا و ساری جذاب است. گواردیولا حال است و شاید سبک کار ساری نماینده آینده باشد. از بدشانسی او است که گواردیولا موردتوجه‌ترین و البته زحمتکش‌ترین مربی اروپا محسوب می‌شود که مثل همه بازی‌های چلسی را به دقت زیر نظر دارد برای استعدادیابی، برای الهام گرفتن و برای لذت بردن. سوپرجام معمولا پیش درآمدی برای شروع فصل است اما این یکی را می‌توان یک نمایش کاملا هیجان‌انگیز و پرجاذبه دانست.

منبع: ایران ورزشی


مترجم: سیدعلی بلندنظر