به گزارش "ورزش سه"، برخلاف انگاره قدیمی فوتبال و همچنین مربیانی نظیر مورینیو که قدرت بدنی را در کنار تاکتیک های دفاعی مورد استفاده قرار می دهند، دالیچ در تیم کرواسی قدرت بدنی و مالکیت توپ را در کنار هم تبیین نموده است.به همین دلیل است که ما شاهد هستیم تیم در هر سه بازی مرحله حذفی نسبت به حریف مالکیت توپ بیشتری داشته، در هر سه بازی روی گل خوردن و عقب افتادنش کامبک نموده و البته در هر سه بازی مشکلی با صدوبیست دقیقه بازی کردن نداشته و حتی در بازی سوم انگلیس را نیز در وقت اضافی از پای درآورده است. ضمن اینکه مودریچ در پست ده این تیم با سی و یک کیلومتر دوندگی، بیشترین میزان دویدن یک بازیکن را در جام ثبت نموده است. بله این توضیحات به ما می گویند که این نتیجه خوب حاصل خلاقیت و شجاعت دالیچ می باشد و برای فوتبال دنیا یک درس بزرگ دارد: "می توان هم قوی بنیه بود و هم با توپ بازی کرد" .
در سوی مقابل فرانسوی ها روی تخریب و ضدحمله حساب ویژه ای باز کرده اند. آنها به حریف اجازه نمی دهند به راحتی بین وضعیت های مختلف یک حمله، بین طراحی حمله با توسعه حمله و در نهایت تمام کنندگی حمله ارتباط از نظر توپ و فضا برقرار کنند. دشان ژیرو را با آمار صفر درصد شوت در چهارچوب در جلوترین ایستگاه تیم چینش می کند تا باعث نقص در کانال های ارتباطی خط دفاع و پست شش شود. کمی عقب تر کانته را نیز بین دو خط تهاجمی حریف به کار گرفته و با حربه هوشمندانه دیوار سازی بین خطوط، حریف را به دردسر جدی می اندازد و توپگیری های پرتعدادی در قلب یونیت تهاجمی حریفان به دست می آورند. توپگیری هایی که سریعا به ایستگاه پوگبا و ام باپه شیفت می شوند و بر اساس سرعت و قدرت حمل توپ این دو نفر، تیم ضدحملاتش را طراحی و اجرا می کند.
*در ده دقیقه اول دیدار فرانسه برابر بلژیک ما شاهد مالکیت توپ فرانسه بودیم و این سوال پیش آمد که آیا دشان در قبال "توپ" رویکرد جدیدی را اتخاذ نموده است! اما پاسخ منفی بود چون بلافاصله تیم به سمت بازی تخریبی- واکنشی سوییچ نمود و همان بازی همیشگی خود را به نمایش گذاشت. به همین دلیل شکی نیست که در بازی با کرواسی نیز تیم دشان رویکرد دفاعی _ احتیاطی خود را به نمایش خواهد گذاشت و البته آقای دالیچ هم مطمئنا به قدرت بدنی و مالکیت، دو عنصری که تیم را به فینال رسانده اند خیانت نخواهد کرد و شکل بازی خود را حفظ خواهد نمود.
*پس ما با یک تقابل نوین از کلاسیک ترین شکل مبارزه فوتبالی یعنی حمله _ دفاع روبرو هستیم. نوین به این علت که فرانسه با وجود اینکه یک تیم واکنشی است اما بر مبنای ایده های بازی "احتیاطی" رفتار کرده و دفاع صرف فشرده را در یک سوم دفاعی خودی در تمام تایم بازی اجرا نمی کند و از تاکتیک های پرسینگ در جلوی زمین نیز استفاده می کند. همچنین نوین به این علت که تیم کرواسی تعریفش را از فوتبال کنشی در تهاجم سراسری و اردویی در زمین حریف پیاده نکرده است و بر مبنای داشتن توپ و حفظ "مالکیت"، بازی روبه جلو اش را سامان داده است. خوب با توجه به این تقابل نوین و بازی های گذشته دو تیم در جام، دو نکته اصلی و مهم برای تاکتیک های دو فینالیست وجود دارند. "مسئله توپگیری _ضدحمله فرانسه در اولین لحظه انتقال از دفاع به حمله" و "مسئله عقب افتادن کرواسی در بازی و عواقب آن".
*همان طور که اشاره شد قوی ترین ویژگی فرانسه توپگیری آنها در قلب الگوی تهاجمی حریفان و انتقال سریع آن برای ضدحمله زدن بوده، که طبق آن تمام حریفانش را به شدت اذیت کرده است. اما با توجه به توانایی فیزیکی کروات ها در پرس کردن سریع و درگیر شدن مداوم، تیم دشان ممکن است در این بازی به دردسر بیفتد. توپگیرترین بازیکن فرانسه انگولو کانته می باشد که در جلوی خط دفاع تیم بازی می کند و خوب با توجه به این ویژگی تبدیل به نفراصلی تیم در طراحی ضدحملات نیز شده است زیرا همواره به توپ نزدیک است. از پنج ضدحمله فرانسه در برابر بلژیک تا قبل از جلو افتادن، سه ضدحمله با توپگیری مستقیم کانته و در یک ضدحمله نیز واران به محض توپگیری به کانته پاس داد.
*دالیچ در این جام لوکا مودریچ، بدون شک بهترین توپگیر و قطع کننده حملات و ضدحملات حریفان در دنیا را در پست ده تیم قرارداده است. یعنی جلوترین ایستگاه خط میانی و دقیقا جایی که هافبک دفاعی حریف قرار دارد. دلیل این امر نیز استفاده از توانایی توپگیری لوکا در همان جلوی زمین می باشد تا هم از ضدحملات حریف جلوگیری نماید و هم در صورت توپگیری با یک پاس بتوانند وارد محوطه جریمه شوند. بدون شک این اصلی ترین دلیل این بوده که کرواسی در هر سه بازی حذفی وقتی عقب افتاده و مجبور به بازی تهاجمی تر شده، اسیر ضدحملات حریف و خوردن گل های بعدی نشده است. این مورد مخصوصا در برابر انگلیس متکی به حملات سریع به خوبی توضیح دهنده است. خوب تلفیق قدرت توپگیری مودریچ دقیقا روی دست کانته و قدرت پرسینگ بقیه اعضای تیم و اینکه کرواسی برخلاف رقیبان قبلی فرانسه یک تیم تماما فانتزی نبوده و عدالت خصوصیات تکنیکی _جسمانی در تیم وجود دارد، می تواند یک زنگ خطر بسیار جدی در اولین لحظات انتقال از دفاع به حمله برای تفکرات دشان باشد.
* یک زنگ خطر و البته دو طرفه. این بار اگر کرواسی عقب بیفتد برابر بهترین تیم ضدحمله ای دنیا عقب افتاده است و برخلاف آنچه که در بالا گفته شد که تیم دالیچ توانایی جلوگیری از ضدحملات حریف را دارد، به خاطر دو نکته وضعیت تفاوت جدی پیدا می کند. ابتدا اینکه در صورت عقب افتادن، کرواسی به سمت بازی تهاجمی تر رفته و این تهاجمی تر شدن یعنی بازتر شدن و ایجاد فاصله بین بازیکنان و این ایجاد فاصله یعنی حذف دامنه و پوشش و دفاع کردن در تقابل های یک برابر یک و شکی نیست که این به شدت به ضرر تیم دالیچ بوده چون حریف چند درجه از لحاظ تکنیکی بهتر است و تخریب آنها در وضعیت یک برابر یک خیلی خیلی سخت. نکته دوم مهم تر است. فرانسه در برابر بلژیکی که یک سره فشار و فشار ایجاد می کرد نشان داد که در صورت نیاز قابلیت تغییر انعطافی وابستگی اجرای ضدحملات از روی دوش پوگبا و سپس ام باپه را دارد و به خوبی می تواند طراحی و توسعه ضدحملاتش را به کل تیم بسط دهد و با این شرایط اگر کرواسی عقب افتاده فضای بازی را بزرگتر کند بدون شک کنترل سریع ترین تیم ضدحمله ای دنیا که بسیار منعطف و متنوع هم در صورت نیاز می شود سخت و سخت و سخت و سخت خواهد بود.
*دراینکه ما با یک بازی به شدت تاکتیکی روبرو هستیم شکی نیست و حتی شاید به مانند بازی فرانسه _ بلژیک، یکی از تاکتیکی ترین بازی های دهه اخیر. یک بازی تاکتیکی که روی مدارهای خیلی خیلی ظریفی جریان خواهد داشت و اینجا فقط خلاقیت مربیان است که اجازه نخواهد داد آنها پاره شوند. شاید اینجا وقت آن است که این ضرب المثل روسی را یادآوری کنیم که "تا وقتی پوست خرس را نکنده ای، برای کشتنش خوشحالی نکن" . هر لحظه هر تغییری، هر انعطافی، هر خلاقیتی می تواند یک پنجره جدید باز کند.
مجتبی مرشد نژاد