دروازه بان و کاپیتان تیم ملی فرانسه بعد از ده سال حضور در این تیم و نزدیک به صد بازی ملی، رابطهای قوی با جایگاه خود برقرار کرده و در انتظار تجربهای جدید در جام جهانی است.
من دوست ندارم زیاد ضربه بخورم. دوست دارم ضربات را قطع کنم. برای من مثل یک پایان است. علاوه بر این فکر میکنم که یک نوع حس مسئولیت دارم. سومین ویژگی این است که روح بازی را حفظ کنی. خطرناکترین چیز برای دفاع این است که بیش از حد فکر کنی تو باید بازی را زندگی کنی! نباید مردد باشی. این اتفاق میتواند رخ بدهد اما این همان جایی است که خطر آغاز میشود. باید احساسات خودمان را حفظ کنیم و وقتی برنده شوی این حس خوبی است. تو باید برای ضربه نخوردن فعال باشی. "
ما دستکشهای خوبی داریم و لباسهای یکسان نمیپوشیم. این همه چیز را توضیح میدهد. ما بیشتر با دست بازی میکنیم حتی اگر بازی با پا مهم و مهمتر شود. دروازه بان با سایر بازیکنان تفاوت دارد. حتی در تمرینات روزانه نیز تحوه تمرینات ما با یک تمرین دهنده متخصص و خاص متفاوت است. اما این مهم است که ارتباط خود را با تیم قطع نکنی و با آنها در تماس باشی.
من فکر میکنم بعضی دروازه بانها امروزه در سطحی هستند که حتی میتوانند در زمین بازی کنند. بعضی با هر دو پای راست و چپ به یک اندازه راحت هستند. کسی که بیشتر از همه در این زمینه مرا تحت تاثیر قرار داده است، ادرسون از منچسترسیتی است که میتواند به راحتی دروازه را ترک کند. او همچنین قدرت پرتاب باور نکردنی دارد و به همین دلیل میتواند پاسهای حساسی ارسال کند. چنین چیزی ده سال پیش در زمین وجود نداشت. "
من تنها یک پوستر در اتاقم دارم: پت سمپرس! او همچنین الگوی من در تنیس است با اینکه من فددر، نادال یا ژوکوویچ را دوست دارم. اما سمپرس بدون شک الگوی من است. من زمان او را دوست داشتم هرچند با یادآوری آغاسی و کافلنیکو یاد ایام قدیم میفتم. "
من در واقع خیلی کوچک نبودم که جام جهانی 1994 را دیدم. خاطرات و تصاویر ذهنی من به این جام جهانی در آمریکا برمیگردد. تافارل برزیلی و دروازه بان سوئد ( به دنبال نام او میگردد )، بلوند بود و یک چیز غیر معمول در خود داشت ( توماس راولی ). اما اولین کسی که واقعا مرا جذب کرد اشمایل در منچستر یونایتد بود و بعد از آن بدون شک فابین بارتز! "