به گزارش "ورزش سه"، البته سیاستبازهای حاضر به یراق حتماً این دیدار را طور دیگری تفسیر خواهند کرد. به قول آنها تیم ملی حالا باید مورد تشویق قرار گیرد و حمایت شود. مرکل هم خوب میداند که چطور باید خود را از موقعیتهای بحرانی خارج کند.
مدیر تیم ملی آلمان، اولیور بیرهوف میگوید" دیدارهای ما با صدراعظم همیشه راحت و خودمانی بوده ". این بار، این دیدار برای هر دو طرف، یک بازی برد- برد است. تیم ملی آلمان با این دیدار نشان میدهد که جامعهی آلمانی و ملت آلمان همچنان پشت سر تیم ملیشان ایستادهاند و صدراعظم هم با این دیدار، نظر مثبت و همدلی بخشهای مختلف جامعه را برخواهد انگیخت.
مرکل با این سفر کوتاه و دیدار با تیم ملی، حدود دو هفته مانده به جام جهانی، خود را از شر دشواریهای سفر به روسیه رهاند. چرا که همچنان صداهای پرقدرتی در عرصهی عمومی به گوش میرسد که خواهان تحریم جام جهانی توسط سیاستمداران غربی است. دیدار مرکل با تیم ملی نشان میدهد او از چه هوش سیاسی بالایی برخوردار است.
رابطهی مرکل و تیم ملی بسیار قدیمی است. شادی او از روی سکوها در جریان جام جهانی 2006 که در آلمان برگزار می شد، دو سال بعد گفتگو روی سکوها با باستین شوایناشتایگر محروم، و دیدار مرکل با مسوت اوزیل در رختکن که سال 2010 اتفاق افتاد ... اینها همه بخشی از خاطرات ما از رابطهی مرکل و تیم ملی آلمان هستند.
یواخیم لو خطاب به صدراعظم میگوید "من و تیمم همیشه از دیدن شما خوشحال میشویم". عنوان رسمی مرکل، صدراعظم فدرال آلمان و عنوان رسمی لو، سرمربی فدرال آلمان است. این تشابه عناوین، البته کاملاً تصادفی و بیمعنی نیست. ذهنیت و رفتار این دو مسئول آلمانی شباهت بسیار زیادی دارد.
زمانی که لو در سال 2004 به تیم ملی آلمان آمد، گرهارد شرودر صدراعظم بود. او در حالی وارد آخرین سال صدارت خود میشد که نمیدانست قرار است به زودی از صدارت کنار گذشته شده و دیگر هرگز به راس هرم قدرت برنگردد. درست مثل سرمربی وقت آلمان رودی فولر که رهبریاش برای تیم تا سال 2004 ادامه داشت. صدراعظم با ابهت که اگر لازم بود میدانست چطور بر روی میز مشت بکوبد، یک سیاستمدار از مکتب قدیم و یک مربی فوتبال از مکتب قدیم.
مرکل و لو از این لحاظ میانهرو هستند و بنابراین یکدیگر را خیلی خوب میفهمند. هر دو سالها است خود را در حلقهای از مشاورین نزدیک و صمیمی احاطه کردهاند و از بیرون توصیه نمیپذیرند، مگر به اجبار و از روی اکراه. هر دو به گونهای نقش بازی میکنند که از بیرون به نظر میرسد دل درگروی قدرت ندارند و سودای ریاست و سروری در سرشان نیست. هر دو در معرض افکار عمومی، رفتار خود را به دقت زیر نظر دارند و مراقبند بیش از حد در تیررس غول افکار عمومی قرار نگیرند. همانطور که گمانهزنی دربارهی تفکرات مرکل و ذهنیات او به شدت دشوار است، خواندن فکر لو عملاً غیرممکن به نظر میرسد.
آقای سرمربی مسلماً از قرار گرفتن در کنار صدراعظم و دیده شدن با او راضی است ولی همیشه مراقب بوده و هست که این ذهنیت را مخابره نکند که رفتار سیاسی دارد. البته این واقعیت که حزب سبزهای آلمان سال گذشته او را برای کرسی ریاستجمهوری یکی از ایالتهای آلمان نامزد کرده نشان میدهد لو در واقع فعالیت سیاسی دارد. ولی او در این حوزه بسیار با احتیاط رفتار کرده و حاضر نیست ریسکی بپذیرد. تا جایی که در آلمان عملاً کسی نمیداند که لو واقعاً سیاسی است یا نه ؟
این دو چهره، نمادهای یک دوران هستند. دورانی که به پایان نزدیک میشود. همانطور که این دو سیزده چهارده سال پیش کار خود را با هم آغاز کردند، ممکن است پایان کارشان نیز تقریباً همزمان باشد. البته لو قرارداد خود را تا سال 2022 تمدید کرده و این برای حزب رقیب مرکل، سوسیال دموکراتهای آلمان خبر خوبی نخواهد بود.