خورشید در تورین پایین آمده و نورش بی رمق شده. سکوهای استادیوم یوونتوس خالی شده اند. راه راه پوش ها با سه گل کروتونه را شکست داده و برای هفتمین بار پیاپی قهرمانی سری آ را جشن گرفته اند. جام را داده اند و مدال ها را بر گردن ها آویزان کرده اند. همه بازیکنان راهی رختکن شده اند تا جشن را جور دیگری ادامه دهند. همه رفته اند جز او، جز بوفون که ایستاده و با همان مدال آویزان شده بر گردنش با چند پسر بچه توپی را رد و بدل می کند. سال 2018 است و بوفون سی و نه ساله شده. از زمانی که پا میدان گذاشته بیست و شش سال گذشته. از جوانان پارما به تیم اصلی پارما آمده و از پارما به یوونتوس. در تیم های ملی زیر شانزده، هفده، هجده، بیست و یک و بیست و سه سال به میدان رفته. با هشت قهرمانی سری آ بالاتر از همه ایستاده و با بیش از ششصد بازی در سریآ آن بالا قرار گرفته. رکورد نهصد و هفتاد و سه دقیقه بسته نگه داشتن دروازه اش در سال 2016 را ثبت کرده. در مارچ 2017 رکورد صد بازی را با پیراهن ایتالیا برابر آلبانی بر جای گذاشته. قهرمان جام جهانی شده. با این وصف اعداد و پیروزی ها سوی دیگری هم داشته اند و آن بچه ها هم همیشه مهربان نبوده اند.
بوفون روزگاری در توصیف طرفداران گفته بود "شیفتگان فوتبال اهمیتی نمی دهند حال و بارت چطوره. برای شان یک بازیکن فوتبال هستی، یک معبود. هرگز جلو نمی آیند و نمی پرسند: هی حالت خوبه؟" بوفون یک بار از آنها پرسیده بود "می دونید بزرگی محوطه شش قدم چقدر است؟ نمی دونید. صد متر مربع. اندازه یک آپارتمان دو اتاق خوابه. اندازه یک کافه. خدا می دونه چه حجمی دارد. نمی دونید و نمی خواهید هم بدونید". نگاه او به طرفداران در سال 2000 وقتی پارما بود ترکیب تلخی گرفت. پیراهنی پوشید که رویش یکی از شعارهای نئو فاشیست ها را نوشته بودند "Boia chi molla ": "مرگ بر خائن ها". او پس از فینال لیگ قهرمانان 2017 هم که یووه برابر رئال مادرید خرد شد نتوانست زبان به انتقاد از طرفداران یووه باز نکند: "در فوتبال هم پیروزی هست و هم شکست، و مهم این است از شکست ها چیزی بیاموزید".
قصه زندگی اش فقط پیروزی نبوده. شکست در سه فینال لیگ قهرمانان 2003 و 2014 و 2017 به او تعلق داشته. همین طور بازی در سری ب برای یووه. در کنار همه اینها دروازه بان بوده و از دروازه بان ها با تعداد گل هایی که خورده یاد می کنند و نه توپ هایی که مهار کرده. با این وصف در یووه ای که نه اجازه شکست خوردن دارید و نه نزول کردن دوام آورد و مرد شماره یک مربیانش باقی ماند: مارچلو لیپی، کارلو آنچلوتی، فابیو کاپلو، دیدیه دشان، آلبرتو زاکرونی، لوییجی دل نری، آنتونیو کونته و ماسیمیلیانو آلگری.
نمی خواست دروازه بان شود، نمی خواست برود ته زمین و از دور دویدن سایرین را نگاه کند. ولی دنیایش با تماشای بازی های کامرون در جام جهانی 1990 بهم ریخت. دوازده ساله بود و بازی توماس انکونو درون دروازه کامرون از او آدم دیگری ساخت. زمانی که برای تیم پرتیکاتا، یکی تیم های اقماری اینتر، در میانه میدان بازی می کرد و می خواست شبیه مارکو تاردلی و نیکولا برتی شود. به قول خودش هر بچه ای به گل زدن فکر می کرد، نه گل خوردن و او هم می خواست گل بزند و از شادی بپرد هوا. ولی توماس انکونو انگاره هایش را بهم ریخت. مشت های جانانه انکونو که توپ را از دروازه اش دور می کرد او را به هیجان آورد، شیرجه هایش، خونسردی بی حصرش. او هم دروازه بان شد و هم بعدها نام پسرش را گذاشت لوییز توماس.
بوفون به گرانبهاترین عنصر خانواده بوفون از نسلی به نسل دیگر روی آورد، به دست ها. افراد خانواده بوفون همیشه دستان و بازوان قوی داشته اند. پدرش وزنه بردار بود، مادرش رکورد دار هفده ساله پرتاب دیسک ایتالیا و خواهرش یک والیبالیست حرفه ای. پسرعموی پدربزرگش هم لورنزو بوفون سنگربان بزرگ میلان دهه پنجاه چهار بار قهرمان سری آ شده و در جام جهانی 1962 هم درون دروازه ایتالیا ایستاده بود. بوفون نمی توانست دست هایش را نادیده بگیرد. نمی توانست دروازه بان نشود. دست هایش او را کشاندند در قاب دروازه.
فصل 97-1996 دروازه بان اول پارما شد. فصلی که پارما پس از یووه در سری آ دوم شد و پا به لیگ قهرمانان گذاشت. دریافت فقط هفده گل در بیست و هفت بازی همه را به سوی او برگرداند. فصل بعد ضربه پنالتی رونالدو نازاریو مهاجم اینتر را مهار کرد تا طرفداران پارما او را "سوپر من" بخوانند. در چهارمین فصلش در پارما قهرمان جام یوفا و جام حذفی شد. نوزده ساله بود که در پاییز 1997 برای اولین بار در زمینی برف زده با پیراهن ایتالیا برابر روسیه بازی کرد. جیانلوییجی پاگلیوکا مصدوم شد و او درون دروازه ایستاد. توپ را پس از ضربه دمیتری آلنیچف مهار کرد تا ایتالیا راهی جام جهانی 1998 شود.
بوفون سنت دروازه بانان بزرگ ایتالیایی را پی گرفته بود. شوت گیر معرکه ای که بیرون کشاندنش از دروازه آسان نبود. سنگربانی که معمولا روی خط دروازه ایستاده و اصراری به جلو آمدن ندارد. مغلوب کردنش از دور دشوار است و برای نزدیک شدن به او باید با مدافعان قلدر ایستاده برابرش را پشت سر بگذارید. در عین حال او در عصری درون دروازه ایستاد که توپ ها با تغییر جنس شان سریع تر حرکت می کردند. در عصری که متوقف کردن مهاجم درون جریمه به هر شکلی منجر به اعلام ضربه پنالتی یا دریافت کارت قرمز می شد.
یوونتوس در 2001 برایش پنجاه و یک میلیون یورو به پارما پرداخت. او راهی تورین شد و جای ادوین فن درسار را گرفت. یوونتوس به اسطوره دینو زوف می بالید و تکرار افسانه زوف محال به نظر می رسید، ولی بوفون عصر طلایی زوف را تکرار کرد. با همان تداوم و با همان فراز و نشیب ها. زوف بارها سری آ را فتح کرد و دو بار در فینال جام باشگاه های اروپا مغلوب شد. بوفون هم بارها قهرمان سری آ شد و در سه فینال لیگ قهرمانان زانو زد. زوف به عنوان کاپیتان جام جهانی 1982 را بالا برد و در قهرمانی ایتالیا نقش اساسی بر عهده گرفت. بوفون هم جام جهانی 2006 را با دریافت فقط دو گل فتح کرد: یکی گل به خودی کریستین زاکاردو و یکی ضربه پنالتی زیدان. ایتالیا هم بدون او قهرمان نمی شد.
حمیدرضا صدر