به گزارش "ورزش سه" و به نقل از ایران ورزشی ، ویژگی ضربات جونینیو تغییر مسیر ناگهانی توپ بود که کار دروازهبان حریف را بسیار سخت میکرد. او در مصاحبهای ویدیویی با سایت روزنامه اکیپ راز این مهارت را بازگو کرده و آن را مدیون ساعات فراوان تمرین میداند.
جونینیو میگوید: «در زندگی اعتقادی به شانس ندارم. فقط به تلاش و تمرین اعتقاد دارم. اگر کاری را دوست دارید باید از صمیم قلب برای آن تلاش کنید. تمرین زیاد کاری میکند که در لحظات حساس بازی ذهن و بدن شما میداند که باید چه کار کند.»
رمی ورکوتر، دروازهبان وقت لیون که همراه این برزیلی در تمرین ضربات ایستگاهی بود، میگوید: «این کار برای او خیلی حساب شده بود. همیشه به وضعیت بدنش و مسافت دورخیزش دقت میکرد.»
جونینیو اضافه میکند: «تکرار زیاد به من اعتماد به نفس میداد. با خودم میگفتم اگر خیلی تمرین کنم، دلیلی ندارد موفق نشوم. وقتی در واسکودوگاما بازی میکردم یک بازیکن ثابت ضربات ایستگاهی را نمیزد. چند بازیکن بودیم که سنمان تقریبا یکی بود، به هم احترام میگذاشتیم و ضربات را بین خودمان تقسیم میکردیم. وسط هفته که بازی نداشتیم، بعد از پایان تمرین تیم میماندیم و تا وقتی هوا روشن بود، تمرین ضربات ایستگاهی میکردیم. گاهی لازم میشد که ما را از زمین بیرون کنند. این رویه برای من طبیعی بود. وقتی به لیون آمدم بازیکن خاصی ضربات ایستگاهی را نمیزد. من وسط هفته میماندم و 30 تا 40 دقیقه این ضربات را تمرین میکردم.»
ورکوتر درباره تمرینات جونینیو در لیون میگوید: «در شروع ضرباتش نوسان زیادی داشت، ولی حس میکردیم که او این استعداد را دارد. بعد از مدت کوتاهی دقت ضربات او بالا رفت. مثلا از 10 ضربه 8 تا در چارچوب بود و 6 تا گل میشد. او فقط به این فکر میکرد که ضربهاش گل شود و در تمریناتش خیلی جدی بود. قبل و بعد از تمرین شوخی میکردیم، ولی در آن دقایق همه چیز جدی بود. انگار ما در یک مسابقه رسمی بودیم.»
جونینیو میگوید: «وقتی به لیون آمدم با مشکل غیرمنتظرهای روبهرو شدم. به هر ورزشگاهی میرفتیم، با یک توپ بازی میکردیم (در آن سالها لیگ فرانسه از توپ رسمی استفاده نمیکرد). ما یک هفته با توپهای خودمان تمرین میکردیم و روز مسابقه با توپ جدیدی بازی میشد. تصمیم گرفتیم با توپ حریف بعدیمان تمرین کنیم.»
ورکوتر اضافه میکند: «او دقت دیوانهواری به جزییات داشت. او با ژوئل باتس (مربی دروازهبانهای لیون) دروازهبان حریف را آنالیز میکرد. میدانست که او قدکوتاه یا قدبلند است! سریع است یا کند؟ روی هوا بهتر است یا روی زمین؟ مسیر توپ را پیشبینی میکند یا نه؟ جوان است یا پیر؟ او بافت توپ را هم مطالعه میکرد: سبک است یا سنگین؟ بازتاب نور روی آن چطور است؟ زمین لغزنده است یا نه و میتواند از ریباند توپ استفاده کند؟ او استاد این کار بود و فکر همه چیز را کرده بود.»
جونینیو توضیح میدهد که در جریان تمرین متوجه شد این جزییات میتواند تاثیر زیادی روی نتیجه نهایی داشته باشد: «ضربات مختلف را تمرین میکردم. با روی پا و داخل پا. اگر شدت ضربه زیاد بود و توپ بالا میرفت، دفعه بعد شدت آن را کم میکردم. یا برعکس اگر ضربه برای دروازهبان شدت کافی نداشت، ضربه بعدی را محکمتر میزدم. وقتی زیاد تمرین کنید ملکه ذهن شما میشود، در اوج حساسیت بازی هم میتوانید ضربه مناسب را انتخاب کنید. در یکی از تمرینات گرگوری کوپه (دروازهبان وقت لیون) گفت که مهار این ضربات تقریبا غیرممکن است. اگر دروازهبان تلاش کند آن را بگیرد، کارش تمام است و فقط باید آن را دفع کند.»
ورکوتر میگوید: «دروازهبانانی که مقابل ضربات جونی قرار گرفته بودند، میگفتند حتی وقتی در مسیر توپ هستید، ممکن است تغییر جهت دهد. پاهای او کمی پرانتزی و کوتاه بود و خیلی محکم به توپ ضربه میزد. توپ مسیر حرکت مواجی داشت و حتی وقتی در مسیر توپ بودید، ممکن بود در آخرین لحظه تغییر مسیر دهد. او این را میدانست و از آن به خوبی استفاده میکرد.»
جونینیو درباره مسیر حرکت توپ در زمان ضرباتش اضافه میکند: «توپهایی که کمتر پیچ میخوردند، تغییر جهت بیشتری داشتند. توپهایی که بیشتر میچرخیدند در مسیر مشخصی حرکت میکردند و غافلگیری زیادی برای دروازهبان نداشت. پس خیلی مهم بود که به توپ کات ندهم. باید به زیر توپ ضربه میزدم که توپ اوج بگیرد و نزدیک دروازه فرود بیاید. رمز موفقیت تنها استعداد و تمرین زیاد بود. هیچ چیز دیگری وجود نداشت. باید حالت مناسب همیشه در ذهنتان باشد.»
ورکوتر که سالها روی نیمکت لیون مینشست، میگوید: «او از تمام کسانی که در طول هفته در تمرینات به او کمک میکردند، تشکر میکرد. وقتی گل میزد حواسش بود که به سمت نیمکت بیاید و شادیاش را تقسیم کند. از ژوئل باتس تشکر میکرد و من را بغل میکرد. حالا که آمار فوقالعاده او را میبینم، افتخار میکنم که با یکی از بهترین کاشتهزنها یا شاید بهترین کاشتهزن تاریخ تمرین کردم.»