حمیدرضا صدر به پیروزی منچستریونایتد در زمین آرسنال پرداخته، به نبردی دیوانه آسا...
اعداد بی اهمیت شده بودند و ارقام چیزی را بازگو نمی کردند. مهم نبود آرسنالی ها سی و سه شوت راهی دروازه منچستر یونایتد کرده اند و دو بار توپ را کوفته اند به تیر دروازه. مهم نبود آرسنالی ها 655 پاس را جابجا کرده اند و منچستری ها فقط 222 پاس را. مهم نبود هفتاد و پنج درصد اوقات توپ را در اختیار داشته اند و دوازده ضربه کرنر نواخته اند. مهم این بود در نبرد جنون آسایی که چهل و یک شوت دروازه ها را نشانه رفته بودند، آرسنال در خانه اش 3-1 زانو زده بود، شکست خورده بود. رکورد صد در صدی خانگی اش پایان یافته بود. آنها سرانجام در بازی های لیگ از ژانویه، نزدیک به یک سال، که 1-2 برابر واتفورد در خانه زانو زده بودند. زانو زده بودند و روزهای سیاه مورینیو با منچستریونایتد برابر شش تیم بزرگ لیگ پایان یافته بود.
آخرین باری که یونایتد در این میدان آرسنال را به زانو درآورده بود سه سال پیش بود، همان بعد از ظهری که وین رونی با پیراهن سرخش آتشبازی کرد. مورینیو اتوبوسش را آورده بود، ولی نه برای پارک کردن، نه برای سپری کردن زمان طولانی. مردان او این بار طی حمله های مستقیم برق آسای شان بی ترحم بودند، نیشدار و قاطع. آنها برای اولین بار در این فصل آن چه مورینیو می خواست را در لیگ پیاده کردند: زدن گل های زودهنگام و سپس روی آوردن به دفاع صبورانه و هوشیار ماندن برای زدن نیش های بعدی. یونایتد برخلاف دیدار با لیورپول، تاتنهام و چلسی ظاهر شده بود، اهمیتی به "تیم برتر" بودن نمی داد. شده بود "تیم زهرآگین تر".
بازی با اشتباهات نابخشودنی کوشینلی و مصطفی که کمی بعد با روحیه ای شکسته تعویض شد - به دو گل والنسیا و لینگارد طی یازده دقیقه انجامید. آرسنال شده بود همان آرسنالی که دروازه اش را با خودویرانگری به آتش می کشد. همان آرسنالی که بازیکنانش کودکانه تسلیم می شوند. طی به ثمر رسیدن آن دو گل پاس بی هدف پر مرتساکر و اهمال گرانیت گاکا برابر اورتون را به یاد آوردیم، پاس مصیبت بار گاکا برابر استوک را که در هر دو دیدار به گشوده شدن دروازه آرسنال انجامید. به یاد آوردیم و پرسیدیم" اینها نشانه های بیماری آرسنال هستند یا بازتابنده شیوه بازی توپچی ها که لغزش های مرگبار طی جابجایی های سریع اجتناب ناپذیر است؟"
در چنین قابی جمع بندی کارنامه آرسنالی ها در دیداری که هم خوب بودند و هم شکننده ترکیب دوگانه ای پیدا کرد. چنان که سانچز و اوزیل در دو قطب دور از هم جای گرفتند. سانچز بیش از هر بازیکنی توپ را از دست داد: سی و چهار بار و اوزیل بیش از هر بازیکنی در میدان پاس ارسال کرد: صد و هفت پاس.
در عین حال برای توصیف یا تفسیر شکست آرسنال می توان به رخدادهای آخر بازی روی آورد. پلان ب ونگر با اخراج پوگبا و ده نفره شدن یونایتد چه بود؟ روی آوردن قابل پیش بینی به الیور ژیرو در آن پانزده دقیقه باقیمانده؟ ژیرو فقط شش بار توپ را لمس کرد و توپی را روانه دروازه نکرد و از همه مهم تر توپی برایش سانتر نشد. توپچی ها بازی برابر یوناتید ده نفره را با ژیرو، لاکازت، سانچز، رمزی، ایووبی و ولبک به پایان بردند، با شکست.
در صف منچستری های لینگارد بعد از ظهر دلپذیری را با زدن دو گل سپری کرد... ولی آن بعد از ظهر به او تعلق داشت، به " DDG "، به داوید دخیا. توپ پانزده بار قاب دروازه " DDG " را نشانه رفت و سنگربان اسپانیایی یونایتد چهارده بار توپ را دفع یا مهار کرد. رکوردی که او را کنار ویتو مانونه دروازه بان ساندرلند برابر چلسی در 2014 و تیم کرول دروازه بان نیوکاسل برابر تاتنهام در 2013 در مهار توپ ها از زمانی جمع آوری آمار در لیگ برتر - از سال 2003 - قرار داد. مهار توپ با ضربه لاکازت و آن دو دفع پیاپی در نیمه دوم حیرت آور بودند. سوت پایان را که به صدا درآوردند مورینیو او را "بهترین سنگربان جهان" خواند و ونگر نمایشش را "خارق العاده".