گزارش ویژه؛ چرا 22 بازیکن به دنبال توپ می دوند ولی آلمان قهرمان می شود؟

گزارش ویژه؛ چرا 22 بازیکن به دنبال توپ می دوند ولی آلمان قهرمان می شود؟

وبسایت رسمی برنامه نود - تابستان 2017 را باید یکی از رؤیایی ترین ایام در تاریخ فوتبال آلمان دانست. فوتبال پویا و شکوفای آلمانی هم در رقابت های زیر 21 ساله های اروپا و هم در جام کنفدراسیون ها با عده ای از جوان های نه چندان مشهور، هنرنمایی کرده و به قهرمانی دست یافت. دلایل این موفقیت های مستمر فوتبال آلمان چیست؟

وقتی که تیم ملی آلمان در جام جهانی 1990 با پنالتی اندی برمه به قهرمانی دست یافت، به سال ها ناکامی خود خاتمه داد. فرانتس بکن باوئر قیصر فوتبال آلمان پُلی زد بین سال های طلایی اوایل دهه 1970 بالاخص جام جهانی 1974، همان تورنمنتی که تیم رؤیایی آلمان به لطف رهبری بکن باوئر درون زمین، به قهرمانی دست یافت. قیصر دو دهه بعد و این بار روی نیمکت تیم ملی کشورش، قهرمانی جهان را با نسلی متفاوت به ارمغان آورد. پس از قهرمانی در جام جهانی 1990، فوتبال آلمان وارد یک رکود بزرگ شد و ناکامی های پیاپی طی چند تورنمنت پیاپی به حدی رسید که برخی از کارشناس های فوتبال، لقب «مدرسه پیرمردها» را به تیم ملی آلمان دادند.

حذف تحقیر آمیز در یورو 2000 همچون سیلی محکمی بود که آلمانی ها را از خواب غفلت بیدار کرد. باشگاه های بوندس لیگایی شروع به کار تمام وقت و مدرن روی فوتبال پایه خود نموده و خیلی زودتر از حد تصور، دست رنج آن ها به ثمر نشست. تیم ملی آلمان از سال 2002 تاکنون، در کلیه تورنمنت های رسمی (به جز یورو 2004) به مرحله نیمه نهایی رسیده است. اگر چه بسیاری از کارشناس ها، حضور آلمانِ رودی فولر در فینال جام جهانی 2002 را اتفاقی می دانستند، اما استمرار موفقیت های مانشافت به همگان نشان داد که هیچ موفقیتی اتفاقی نیست.

موفقیت های فوتبال آلمان فقط به رده سنی بزرگسالان ختم نمی شود و مانشافت جوان نیز طی چند سال اخیر، به دو قهرمانی در رقابت های زیر 21 ساله های اروپا دست یافت. تیم جوانان آلمان که تا سال 2009 هیچ گاه طعم قهرمانی در اروپا را نچشیده بود، طی 8 سال اخیر دو بار به عنوان قهرمانی رسیده که آخرین قهرمانی همین چند روز پیش رقم خورد. فوتبال آلمان همه این دستاوردها را مدیون شکوفایی مجدد و نو گرایی باشگاه های بوندس لیگایی به ویژه بایرن مونیخ و بوروسیا دورتموند است. می توان این پرسش اساسی را مطرح کرد که چگونه تیم های ملی آلمان به این دو افتخار بزرگ در سال 2017 دست یافتند؟ چه عواملی در کسب موفقیت های تیم ملی آلمان و از همه مهم تر، استمرار موفقیت ها مؤثر هستند؟ چطور فوتبال آلمان، نه تنها از لحاظ کسب نتیجه بلکه از لحاظ سبک بازی و نوع فوتبال نیز دچار دگردیسی بزرگ شده است؟

برای ادامه این بحث لازم است که تیم های بزرگسال و زیر 21 ساله های آلمان را از یکدیگر تفکیک کنیم. یواخیم لوو سرمربی تیم ملی آلمان برای حضور در جام کنفدراسیون ها 2017، عملاً از تیم دوم خود استفاده کرد و با همان تیم به راحتی از سد حریفان گذشت. کمتر کسی تصور می کرد که تیم دوم آلمان به قهرمانی این تورنمنت دست یابد. لوو در کمترین زمان ممکن، از جوان های مستعد آلمانی یک تیم دیگر ساخت و آن ها را به مرز آمادگی و هماهنگی رساند تا چنین نمایش مقتدرانه ای را در روسیه به رخ حریفان بکشند. آلمان در شرایطی فاتح جام کنفدراسیون ها شد که تیم های مدعی دیگر همچون پرتغال، مکزیک و شیلی با تمام قوا پا به میدان گذاشته بودند. این قهرمانی بیان گر فاصله بین فوتبال آلمان با سایر کشورهای صاحب فوتبال است.

همان طور که قبلاً اشاره کردیم، تیم ملی آلمان پس از قهرمانی در جام جهانی 2014، دچار افت گردید و بسیاری از ستاره های این تیم از فُرم ایده آل خود دور شدند. حاصل همین افت و شاید بی انگیزگی منجر به ناکامی مانشافت در یورو 2016 گردید و بسیاری از کارشناس ها نمایش شاگردان لوو را در مقایسه با دو سال پیش، ضعیف تر ارزیابی نمودند. شاید جام کنفدراسیون ها بهترین فرصت برای یواخیم لوو بود تا به تکمیل پروسه دگردیسی در شاکله تیم ملی آلمان بپردازد، پروسه ای که از حدود یک سال قبل شروع شده و ثمره آن را در جام کنفدراسیون ها به نحو احسن دیدیم.

وبسایت رسمی بوندس لیگا، 10 عامل اساسی در موفقیت های اخیر فوتبال آلمان در عرصه تورنمنت های ملی را چنین می داند:

اول- مربیگری: در هیچ کشور اروپایی به اندازه فوتبال آلمان، شغل مربیگری پُر طرفدار نیست. نام 34970 مربی فوتبال در آلمان ثبت شده در حالی که انگلستان فقط 2679 مربی دارد.

دوم- تمرکز روی جوانان: همه باشگاه های آلمانی شرکت در مسابقات، باید مجوز بگیرند. این مجوز هر سال به شرطی تمدید می شود که باشگاه ها دارای آکادمی بوده و فوتبال پایه را جدی بگیرند. وجود تیم های پایه یک امر حیاتی در زیست باشگاه های آلمانی بوده و نه رفع تکلیف

سوم- اعتماد به جوانان: باشگاه های آلمانی از دادن فرصت بازی به جوانان هیچ بیمی نداشته و به هر بازیکن مستعدی، این شانس بزرگ را اهداء می کنند. به عنوان مثال، بازیکن هایی مانند نیکلاس زوله، ماکس مایر، تیمو ورنر و ماکسیمیلیان آرنولد بیش از 100 بازی بوندس لیگایی را در کارنامه خود دارند در حالی که سن آن ها هنوز از 21 سال بیشتر نیست. کای هاورتس 17 ساله و تیلو کرر 20 ساله نیز نمونه های دیگری از این جوان گرایی مفرط در بوندس لیگا هستند.

چهارم- تخصیص اولویت به بازیکن های بومی: آمار نشان می دهد که 47% بازیکن های شاغل در بوندس لیگا 17-2016، بومی بوده و پتانسیل بازی برای تیم ملی آلمان را داشتند. در فصل گذشته لیگ برتر انگلیس، تنها 30% بازیکن ها بومی بودند.

پنجم- ایجاد رقابت برای حضور در ترکیب: یکی از ویژگی های مشترک اغلب باشگاه های آلمانی، ایجاد رقابت بین بازیکن های هم پُست است. همیشه آماده ترین بازیکن و کسی که بهتر باشد، در ترکیب اصلی قرار گرفته و نام ها برای حضور در ترکیب کافی نیست. شاید ماریو گوتسه بهترین مصداق برای این نکته باشد. در واقع آلمانی ها از تئوری چارلز داروین تحت عنوان «بقای مطلوب ترین غالب» استفاده می کنند و به همین دلیل، تیم ملی آلمان جای بهترینِ بهترین ها است.

ششم- تعطیلات زمستانی: یکی از بزرگ ترین چالش ها و مجادلات همیشگی در فوتبال آلمان به وجود تعطیلات زمستانی مربوط می شود. سال ها پیش، برخی از کارشناس ها معتقد بودند که تعطیلات زمستانی موجب افت و ناکامی فوتبال آلمان است ولی تجربه نشان داد که این تعطیلات یک ماهه بهترین فرصت برای بازیابی تمرکز و قوای روحی و جسمی بازیکن ها یا مربیان می باشد.

هفتم- تکنیک هیچ ربطی به شرایط فیزیکی بازیکن ندارد: وقتی به گذشته های دور باز می گردیم، به یک تفکر اشتباه در فوتبال آلمان پی می بریم که طی سال های اخیر اصلاح شد. آلمانی ها قبلاً به بازیکن های کوچک اندام بهاء نمی داده و جثه فیزیکی آن ها را مناسب فوتبال حرفه ای نمی دانستند اما در فوتبال مدرن امروز، جثه بازیکن هیچ ارتباطی با تکنیک، هوش تاکتیکی و جاگیری ندارد. بازیکن هایی با جثه مشابه یاسوا کیمیش، سرژ نابری و مکس مایر قبلاً به ندرت وارد تیم ملی می شدند.

هشتم- ثبات تاکتیکی: یکی از جنبه های کلیدی فوتبال آلمان در رده های پایه، اجبار مربیان به آموزش سیستم 1-3-2-4 است. یواخیم لوو سرمربی آلمان اصرار زیادی به این سیستم داشته و به همین دلیل، باشگاه های آلمان موظف به آموزش آن به کلیه بازیکن های آکادمی هستند. اگر ثبات مربیگری و تاکتیکی روی نیمکت آلمان وجود نداشت، چنین اتفاقی هرگز رخ نمی داد.

نهم- ذهنیت: بسیاری از تیم های اروپایی دارای «شخصیت قهرمانی» هستند ولی آلمان بیش از همه آن ها، به روحیه و ذهنیت قهرمانی مشهور است. یکی از دلایل این ذهنیت قوی بازیکن ها، وجود ورزشگاه های مملو از تماشاگر بوده زیرا آن ها از بدو جوانی با جو بحرانی و شرایط مسابقه آشنا می شوند. بوندس لیگا دارای بیشترین میانگین تماشاگر در لیگ های معتبر اروپایی است. به صفحات رسمی باشگاه های آلمانی در شبکه های مجازی سر بزنید تا زمین های تمرین مملو از تماشاگر را ببینید. بازیکن های بوندس لیگایی هر روز بین هواداران خود زندگی می کنند.

دهم- برنامه ریزی: مهم ترین ویژگی بارز فوتبال آلمان به اصل برنامه ریزی مربوط می شود. یواخیم لوو حتی برای حضور در جام جهانی 2014 برزیل، دستور ساخت یک کمپ تمرینی را در باهیا داد و این کمپ با یک برنامه ریزی دقیق طی مدت کوتاهی به مرحله بهره برداری رسید. بازیکن ها به جای حضور در اتاق های جداگانه یک هتل، در این کمپ تمرینی به طور دسته جمعی زندگی کرده و روحیه تیمی آن ها تقویت شد. در سفرهای طولانی تیم ملی آلمان مثل سفر سه ساعته به قزاقستان، یواخیم لوو برای جلوگیری از به هم ریختگی کارکرد بدن شاگردان خود، دستور داد تا وعده های غذایی آن ها را بر اساس ساعت آلمان سرو شود. این نظم و برنامه ریزی آلمانی است که شامل همه چیز حتی وعده غذایی بازیکن ها نیز می گردد.

تیم ملی زیر 21 ساله های آلمان نیز تحت هدایت اشتفان کونتس به قهرمانی دیگری در قاره اروپا دست یافت. اغلب بازیکن های این تیم علی رغم جوانی، از تجربه بسیار بالایی در بوندس لیگا برخوردار بوده و به هیچ وجه کم تجربه و گمنام نیستند. کارخانه بازیکن سازی فوتبال آلمان، هر روز چند استعداد ناب رو تحویل دنیای فوتبال می دهد و بهترین الگو برای همه کشورها است. دوباره به یاد جمله مشهور گری لینکر می افتیم که می گفت «22 بازیکن درون زمین به دنبال توپ می دوند اما در نهایت، آلمان پیروز می شود!» بحث راجع به فوتبال آلمان بسیار زیاد بوده که باز هم به آن خواهیم پرداخت.

4464