ماه عسل ساوت گیت؛ مردی که برای دگرگونی آمده است

ماه عسل ساوت گیت؛ مردی که برای دگرگونی آمده است

وبسایت رسمی برنامه نود - تیم ملی انگلیس سرانجام پس از انتصاب گرت ساوت گیت به عنوان سرمربی دائمی، به میدان رفت و دو مسابقه را برگزار کرد.

به گزارش وبسایت نود، گرت ساوت گیت در نخستین حضور روی نیمکت «سه شیرها» به عنوان سرمربی دائمی، طعم تلخ شکست را در جریان یک بازی دوستانه به مناسبت خداحافظی لوکاس پودولسکی چشید. از قضا لوکاس پودولسکی در آخرین بازی ملی توانست یکی از زیباترین گل های خود با پیراهن تیم ملی آلمان را به ثمر رسانده و سپس با آهنگ فیلم گلادیاتور، از زمین بیرون رود. همین تک گل باعث شد تا انگلیس علی رغم ارائه یک بازی برتر، تن به شکست 1-0 بدهد.

گرت ساوت گیت این بازی را فرصتی دانست تا به چهره های کم تجربه تر فرصت میدان داده و آلترناتیوهای خود برای آینده را پیدا کند. مایکل کین، نیتان ردموند و جیمز وارد پراوز پس از درخشش در فصل جاری لیگ برتر، این فرصت طلایی را به دست آوردند. در حالی که هری کین غایب بزرگ اردوی سه شیرها بود، یک بار دیگر ارزش دله الی و آدام لالانا در این بازی مشخص شد هر چند که هر دو بازیکن، فرصت سوزی های زیادی کردند.

یکی از نکات جالب در بازی دوستانه با آلمان این بود که تیم ملی انگلیس برای اولین بار از سال 2006 و مسابقه با کرواسی در دوران مربیگری استیو مک کلارن، از سیستم 3-4-3 استفاده کرد. به نظر می رسد که ساوت گیت به دنبال ایجاد تغییرات اساسی در تیم ملی انگلیس است و این تغییرات نه تنها به ترکیب اصلی بلکه به چیدمان و فلسفه بازی این تیم نیز مربوط می شود. ساوت گیت به دنبال القای یک نگاه حرفه ای جدید و شاید رویکردی متفاوت در وجود شاگردانش است.

گرت ساوت گیت یک مربی انعطاف پذیر نشان داده و با تغییراتی که در ترکیب یا سیستم تیمش اعمال می کند از جمله استفاده از خط دفاع سه نفره، به دنبال یک «سیستم بی نقص و کامل» و استفاده از تمام دارایی های موجود می باشد. به عبارت دیگر، ساوت گیت می خواهد انعطاف پذیری را به این تیم تزریق کند. کریس اسمالینگ و گری کیهیل در این فصل تجربه بازی در خط دفاع 3 نفره را در باشگاه های خود داشتند و حالا در تیم ملی نیز، چنین چیزی را تجربه می کنند. استفاده از جیک لیورمور در ترکیب اصلی یک تصمیم بسیار جالب از ساوت گیت بود. نمونه های مشابه لیورمور در این مدت زیاد بوده و این مسئله حاکی از این واقعیت است که ساوت گیت تغییرات شگرفی را چه در طرز تفکر، چه در چینش و چه در فلسفه و حتی طرز نگاه بازیکنان خود جستجو می کند.

عدم دعوت از وین رونی نشان داد که شهرت و سابقه به تنهایی برای پوشیدن پیراهن تیم ملی انگلیس کافی نیست و معیارهای مهم تری همچون انگیزه، اشتها و تلاش بی وقفه لازم است. در واقع دایره تمرکز ساوت گیت از بازیکنان همیشگی و تیم های نخبه فراتر رفته و شامل همه بازیکنان شاغل در لیگ برتر می شود. مثلاً مایکل کین همان بازیکنی بود که توسط باشگاه منچستر یونایتد کنار گذاشته شد اما پیراهن برنلی را بر تن کرد و آن قدر تلاش کرد تا به تیم ملی رسید یا جیک لیورمور که پس از مرگ فرزندش، دچار اعتیاد به مواد مخدر شد اما پس از عبور از این مشکلات و حواشی، مدت ها با پیراهن هال سیتی تلاش کرد و به لیگ برتر بازگشت. عملکرد لیورمور در نیم فصل دوم و پس از انتقال به تیم وست بروم به اندازه ای متقاعد کننده بود که ساوت گیت، وی را شایسته پوشیدن پیراهن تیم ملی بداند. مایکل کین با نمایش خود در این دو بازی نشان داد که آلترناتیو خوبی برای گری کیهیل و جان استونز است. چه کسی تصور می کرد که جرمین دفو به تیم ملی بازگردد؟ او نه تنها برگشت بلکه در بازی مقابل لیتوانی نیز گلزنی کرد و صحه بر تصمیم ساوت گیت مبنی بر دعوت از خود به تیم ملی گذاشت.

یکی از نکات مهم، بازگشت جیمی واردی به روزهای اوج است. واردی که در فصل جاری، هر چند ماه یک بار برای لستر سیتی گل می زد، طی 5 بازی اخیر توانسته 4 گل حساس را به ثمر برساند. جیمی واردی در بازی مقابل آلمان به مارکوس رشفورد و جرمین دفو ترجیح داده شد اما در بازی بعد مقابل لیتوانی که یک مسابقه رسمی در چارچوب رقابت های انتخابی جام جهانی 2018 بود، این بار نوبت به درخشش جرمین دفو 34 ساله رسید که پس از 4 سال، مجدداً پیراهن سه شیرها را بر تن کرد و گل زد. برای ساوت گیت علاوه بر ارتقاء جوانان مستعد در تیم ملی، احیاء بازیکنان با تجربه تر و افزایش انگیزه آنها نیز مهم است و او با دعوت از دفو و میدان دادن به او، چنین پیامی را به کل بازیکنان انگلیسی ارسال کرد همان طور که وین رونی را به علت عدم آمادگی خط زد.

ساوت گیت در جریان بازی با لیتوانی، با اتخاذ یک تصمیم به جا و عقب کشاندن جرمین دفو، پاداش خود را گرفت و دفو توانست گل اول انگلیس را در ومبلی به ثمر برساند. تعویض سرمربی سه شیرها نیز طلایی بود و به میدان فرستادن جیمی واردی به جای جرمین دفو باعث شد تا مهاجم لستر سیتی، اوج آمادگی خویش را با یک گل دیگر به همگان نشان دهد. پاس گل آدام لالانا در صحنه گل دوم، بسیار ستودنی بود.

آدام لالانا یکی از مهم ترین بازیکنان انگلیس طی دو بازی اخیر بود. حرکات پا به توپ او در کناره زمین، بلای جان تیم های حریف شده و او را تبدیل به یکی از کلیدی ترین مهره های ساوت گیت کرده است. ستاره لیورپول نه تنها در بازی دوستانه مقابل آلمان، بلکه در دیدار با لیتوانی نیز عملکرد خوبی داشت. دله الی همان بازیساز مطلوب گرت ساوت گیت بوده که به طور بالقوه، قادر به ایجاد انسجام تیمی بوده و بازیکنی در بالاترین کلاس جهانی است. اهمیت الی برای ساوت گیت به قدری زیاد بوده که روس بارکلی را در هر دو بازی با آلمان و لیتوانی روی نیمکت گذاشت. این مسئله حاکی از اهمیت ویژه دله الی بوده هر چند که ساوت گیت هنوز هم توجه زیادی به بارکلی و استعداد ناب او دارد.

حالا دیگر هسته اصلی تیم ملی انگلیس را تاتنهامی ها (دله الی، هری کین، اریک دایر، دنی رُز و کایل واکر) تشکیل می دهند و شاید دیگر اثری از تئو وولکات یا وین رونی را شاهد نباشیم. البته باید عملکرد الکس آکسلید چمبرلین به ویژه در ارسال پاس ارتقاء یابد یا جردن هندرسون جانشین جیک لیورمور شود. به هر حال کلاس کار هندرسون بسیار بالاتر از لیورمور است همان طور که در دفاع چپ نیز، دنی رُز یک گزینه بسیار شایسته تر از رایان برتراند محسوب می شود.

ادی جونز مربی تیم ملی راگبی انگلیس معتقد است که معجزه رخ نمی دهد مگر این که مسئولیت های شخصی توسط بازیکنان، مهم انگاشته شود. مأموریت و شاید چالش اساسی گرت ساوت گیت این است که بازیکنان جوان خود را به درجه ای از تعهد روحی و روانی در مسیر جام جهانی 2018 برساند تا پوشیدن پیراهن تیم ملی را بر پول و یا زرق و برق فوتبال باشگاهی ترجیح دهند. شاید برای کلیه مربیان اخیر تیم ملی انگلیس، نتیجه گیری در مسابقات مقدماتی یورو یا جام جهانی هرگز یک چالش محسوب نشده و احتمالاً ساوت گیت نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود.

آن چه که اهمیت دارد، عملکرد «سه شیرها» در مرحله پایانی تورنمنت به ویژه از دور یک هشتم نهایی به بعد است. ساوت گیت باید چشمه جوشان استعدادهای جوان انگلیسی را بر انگیخته ساخته و آنها را تبدیل به بازیکنانی کند که قابلیت بازی در تورنمنت های بزرگ را داشته باشند. ماه عسل ساوت گیت و تیم ملی به زودی پایان رفته و موعد روزهای دشوار فرا می رسد، همان روزهایی که او و تیمش به طور واقعی، محک خواهند خورد.

برگرفته از مجموعه یادداشت های پل هِیوارد سردبیر ورزشی روزنامه تلگراف

4464