وبسایت رسمی برنامه نود - فوتبال ایتالیا مختص به چند تیم نیست و بسیاری از رقابت ها به واسطه مسائل تاریخی یا منطقه ای، به داخل ورزشگاه های ایتالیا کشیده شده است. ادامه داستان فوتبال ایتالیا...
به گزارش وبسایت نود، هنگامی که در اروپا راجع به یک دربی مهم ایتالیایی صحبت می کنند، بسیاری از مردم سریعاً به یاد دربی دلا مدونینا (میلان- اینتر) و یا دربی ایتالیا (اینتر- یوونتوس) می افتند اما حقیقت این است که داخل کشور ایتالیا، اوضاع کاملاً متفاوت بوده و دربی برای ایتالیایی ها دارای معانی متغیری می باشد. برای مردم ایتالیا که اغلب افرادی احساساتی هستند، یک حادثه کوچک مانند یک ضربه پنالتی نیز می تواند مسیر تاریخ را تغییر داده و موجبات عشق یا نفرت را فراهم بیاورد. اگر چه برای مردم شهر میلان، هیچ چیز جذاب تر از دربی دلا مدونینا نیست، اما هر یک از هواداران میلان یا اینتر علاوه بر باشگاه همشهری، با برخی باشگاه های دیگر نیز حس رقابت دارند.
جام جهانی 1990 ایتالیا؛ انتقام مارادونا از ایتالیایی ها در ناپل
جام جهانی 1990 در ایتالیا برگزار می شد. دیگو مارادونا در آن روزها به همراه ناپولی در سری آ می درخشید ولی این بار باید به جای پیراهن ناپولی، پیراهن تیم ملی آرژانتین را در خاک ایتالیا بر تن می کرد. مسابقه افتتاحیه جام جهانی 1990 بین تیم های آرژانتین و کامرون در ورزشگاه سن سیرو برگزار شد. شمالی های ایتالیا از جمله هواداران میلان از مارادونا متنفر بودند و هنگامی که ابرستاره ناپل مشغول گرم کردن پیش از شروع بازی مقابل کامرون بود، به شدت توسط میلانی های حاضر در سن سیرو هو شد.
ایتالیایی ها در آن بازی به تشویق تیم ملی کامرون پرداختند و شیرهای رام نشدنی نیز با پیروزی 1-0 مقابل یاران مارادونا، نخستین شگفتی جام را خلق کردند. البته دیگو مارادونا سه هفته بعد انتقام سختی از ایتالیایی ها گرفت. دست تقدیر چنین بود که مارادونا در ورزشگاه سن پائولو بندر ناپل به مصاف ایتالیایی ها برود و آلبی سلسته را با پیروزی در ضربات پنالتی مقابل آتزوری، برای دومین بار پیاپی به فینال جام جهانی برساند. در آن شب، کاپیتان تیم ملی آرژانتین در ورزشگاه سن پائولو ناپل از میزبان ایتالیایی اش پذیرایی کرد و حکم میهمانی را داشت که از میزبان هم، میزبان تر بود. چه حال و هوایی داشتند مردم ناپل در آن شب، مردمی که نمی دانستند باید تیم ملی کشورشان را تشویق کنند یا قهرمان تیم محبوبشان را! آن شب تابستانی، شب انتقام مارادونا بود از میلانی هایی که در شروع جام، او را هو کرده بودند.
فوتبال ایتالیا یعنی شور، یعنی شعف!
اگر گمان کرده اید که هواداران میلان فقط با جنوبی های ناپل کُری خوانی دارند، سخت در اشتباهید. اوایل دهه 1990، تقابل تیم های میلان و رم در مرحله نیمه نهایی کوپا ایتالیا (جام حذفی) با حضور 80000 تماشاگر پُر شور در ورزشگاه سن سیرو برگزار شد. میلان یک ضربه پنالتی را در اواخر بازی خراب کرد و آن مسابقه را به رم باخت. پس از بازی، درگیری تماشاگران در بیرون ورزشگاه سن سیرو بسیار عجیب و وحشتناک بود. یک طرف هوادارانی که سنگ پرتاب می کردند و طرف دیگر، نیروهای پلیس که با اسلحه، سپرهای محافظ و باتون حضور داشتند. تعدادی از هواداران جوان و ناراضی میلان در حالی که صورت های خود را با دستمال پوشانده بودند، سنگ و اشیاء مختلفی را به سوی پلیس پرتاب می کردند. این تظاهرات چند ساعت ادامه یافت و بازتاب بسیار گسترده ای در رسانه های ایتالیایی داشت.
فوتبال برای رسانه های ایتالیایی یک امر حیاتی و غیر قابل چشم پوشی بوده و هست. برنامه های شبانگاهی برای تحلیل بازی ها و گل های مسابقات از زوایای مختلف، بررسی نکات داوری از جمله آفسایدها و حتی لب خوانی یک پدیده متداول در برنامه های ورزشی تلویزیون های مختلف ایتالیا است. داورها، بازیکنان، مربیان و تیم ها شرایط بسیار حساس و دشواری را تحمل کرده و هر لحظه این احتمال وجود دارد که روی لبه تیغ رسانه ها قرار بگیرند. برخی تیم ها با چند تساوی پیاپی، وارد بحران می شوند و مربیان خود را اخراج می کنند. علاوه بر یک برنامه تخصصی فوتبال تحت عنوان «Il processo del lunedì» که از سال 1980 به طور منظم و دوشنبه شب ها از تلویزیون سراسری ایتالیا شروع به پخش کرد، همواره تلویزیون های محلی در مناطق مختلف این کشور وجود دارند که به طور دقیق تر روی تیم های همان منطقه متمرکز شده و کلیه اخبار مربوطه را پوشش می دهند.
برای ایتالیایی ها به جز فوتبال سرزمین چکمه، شاید مسابقات در سایر نقاط از جمله انگلیس دارای اهمیت ویژه ای نباشد. طی چند سال اخیر که فوتبال ایتالیا نسبت به سایر کشورهای صاحب فوتبال قاره اروپا دچار افول و رکود شده، هنوز هم بسیاری از کارشناس های فوتبال معتقدند که مربیان ایتالیایی و مسابقات سری آ از لحاظ تاکتیکی بسیار پیچیده تر عمل می کنند. هنوز هم بسیاری از مربیان بزرگ شاغل در فوتبال باشگاهی اروپا از جمله کارلو آنچلوتی، آنتونیو کونته، کلودیو رانیری، روبرتو مانچینی و روبرتو دی متئو از سرزمین چکمه می آیند.
وقتی که فاجعه هیسل در سال 1985 رخ داد، برای بسیاری از مردم اروپا به ویژه ایتالیایی ها، تصویر جالبی از انگلیسی ها در ذهن باقی نماند جز واژه «هولیگان ها». در آن زمان، حضور بازیکن های انگلیسی در فوتبال ایتالیا بسیار دشوار به نظر می رسید. باشگاه میلان در مورد همکاری با بازیکنان انگلیسی، تجربه ای ناگوار و یا بهتر بگوییم، چیزی در حد فاجعه داشت. البته در این میان، ری ویلکینز و جو جوردن استثناء بودند و دوران کوتاه حضور دیوید بکام در سن سیرو نیز اگر چه از شکوه چندانی برخوردار نشد، اما قابل احترام به نظر می رسد. به طور کلی از نظر ایتالیایی ها، فوتبال در کشور انگلیس یک فوتبال متکی به توپ های هوایی است و بازیکن هایی که از تکنیک بالایی برخوردار نیستند.
کالچو= کاتناچو + فانتاسیستا
از نظر بسیاری از ایتالیایی ها، هنوز هم سری آ بهترین لیگ در کل دنیا محسوب می شود. شاید این ادعا در دهه های 1980 و 1990 و حتی اوایل قرن 21 تا حدود زیادی درست بود اما متأسفانه طی دهه گذشته، فوتبال باشگاهی ایتالیا از مسیر همیشگی خارج شد. اگر چه هنوز هم باشگاه های ایتالیایی از لحظ تاکتیکی، دفاعی و بازیکن های خط دفاعی و دروازه بان جزو بهترین ها هستند، اما در حال حاضر، نمی توان سری آ را با قاطعیت به عنوان بهترین لیگ فوتبال دنیا معرفی کرد.
در فوتبال ایتالیا، برد یا باخت مسئله مرگ یا زندگی است. اگر شما یک بازیکن مدافع باشد و یک مهاجم، توپ را از شما عبور بدهد، شما نباید اجازه بدهید که خودش نیز از شما عبور کند. همان ضرب المثل معروف در فوتبال که «اگر توپ رفت، خودش نباید برود!»
«خطای تاکتیکی» هنوز هم یکی از کلید واژه های فوتبال ایتالیا است و بازیکنان خط دفاعی علاقه زیادی به استعمال کلامی و عملی از آن دارند. گلزنی در فوتبال ایتالیا با وجود چنین سیستم های دفاعی پیچیده، همواره دشوار بوده است. ایان راش گلزن مادرزاد ولزی، پس از سال های موفق در لیگ انگلیس و گل های متعددی که به ثمر رساند، طی دوران حضور در یوونتوس فقط 7 گل را درون دروازه حریفان قرار داد. در فوتبال ایتالیایی، کمترین فضا برای اجرای فوتبال فانتزی یا به قول خودشان «فانتاسیستی» وجود دارد. البته این بدان معنا نیست که ایتالیایی ها هرگز بازیکنان فانتزی نداشته اند. کافی است به خاطر بیاورید اوج «فانتاسیستا» را با جان فرانکو زولا، بنیتو کاربونه، پائولو دی کانیو، الساندرو دل پیرو، فرانچسکو توتی، آندریا پیرلو و سباستین جووینکو.
شاید بزرگ ترین نماد «فانتاسیستای ایتالیایی»، روبرتو باجو ملقب به بودای کوچک باشد که پس از ترک یوونتوس در سال 1995، علاوه بر پوشیدن پیراهن دو باشگاه بزرگ شهر میلان، در تیم های کوچکی همچون بولونیا و برشا هم بازی کرد. به راستی که فوتبال ایتالیا همواره پیچیده بوده است. گاهی از دل یک «کاتناچو»ی زمخت و بی روح، یک «فانتاسیستا»ی پُر از شور و شعف و دلدادگی پدید می آید. بله! این است فوتبال ایتالیا، کالچو!
داستان کالچو، تاریخ فوتبال ایتالیا ادامه دارد...
4464