لئوناردو ژاردیم، یا مورینیوی جدید؟

لئوناردو ژاردیم، یا مورینیوی جدید؟

وبسایت رسمی برنامه نود - لئوناردو ژاردیم به عنوان سرمربی موناکو در فوریه 2015 پا به ورزشگاه امارات گذاشت و در حالی که دیمیتار برباتوف مهاجم اسبق تاتنهام را نیز در اختیار داشت، یکی از تحقیر آمیز ترین ناکامی های آرسنال در تاریخ لیگ قهرمانان اروپا را رقم زد.

به گزارش وبسایت نود، لئوناردو ژادیم سرمربی پرتغالی موناکو توانسته نتایج خوبی را طی دو سال اخیر به دست بیاورد. وقتی که او دو سال پیش به همراه تیمش، پیروزی باورنکردنی 3-1 را مقابل آرسنال کسب کرد، بسیاری از اهالی فوتبال متعجب شدند. بسیاری از کارشناس های فوتبال این دستاورد را اتفاقی ندانسته و آن را به درک و هوشمندی بالای مربی پرتغالی تیم موناکو ربط دادند. اکنون و پس از گذشت دو سال، ثبات در نتیجه گیری باعث شده تا دیگر کسی شک نکند که ژاردیم یکی از باهوش ترین استراتژیست های فوتبال است و دانش بالایی در عرصه مربیگری و تاکتیک های مدرن فوتبال را یدک می کشد.

لئوناردو ژاردیم دو ماه تمام را کوشید تا با مطالعه دقیق بر روی برنامه های تاکتیکی شاگردان آرسن ونگر، راه پیروزی مقابل توپچی های مغرور را به دست بیاورد. مطالعات ژاردیم نشان می داد که بازیکن های آرسنال تمایل زیادی به ارائه بازی فیزیکی در نیمه دوم دارند. وی بر روی همین واقعیت تمرکز کرده و پلان تاکتیکی اصلی خود را بر همین اساس تعریف و اجرا نمود.

ژاردیم که زاده ونزوئلا است و ملیت پرتغالی دارد، در آن بازی معروف مقابل آرسنال از بازی «فوق فشرده» طی نیمه اول استفاده کرد تا انبوه فشارهای اجتناب ناپذیر آرسنال را در این نیمه خنثی کرده و از خستگی مفرط یاران حریف در نیمه دوم، نهایت استفاده را ببرد و ضربات مهلک را به آرسنال وارد نماید. وقتی که جفری کوندوگبیا برای موناکو گل زد تا شاگردان ژاردیم را 1-0 جلو بیاندازد، به طرز شگفت آوری موجب تحقق هر چه بهتر اندیشه های تاکتیکی و پلان مد نظر وی شد. همان طور که آرسنال بی محابا حمله می کرد، موناکو سعی در تملک توپ و استفاده از فضاهای خالی موجود در بین یاران حریف داشت.

ضدحملاتی از دیمیتار برباتوف و یانیک فریرا کاراسکو باعث شد تا موناکو به گل های بعدی دست یابد و حتی گل الکس آکسلید چمبرلین نیز افاقه نکرد تا رؤیای اروپایی آرسنال برای یک سال دیگر هم بر باد فنا برود. اگر چه آرسنال در مسابقه برگشت با حساب 2-0 پیروز شد اما یاران لئوناردو ژاردیم به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا صعود کردند که دستاوردی بزرگ برای باشگاهی همچون موناکو بود.

وقتی که لئوناردو ژاردیم در سال 2014 به عنوان جانشین کلودیو رانیری روی نیمکت موناکو نشست، اغلب هواداران باشگاه از این انتصاب خشنود نبودند اما دمیتری ریبولوفلِف سرمایه دار روس و سهام دار عمده باشگاه موناکو، آرزوهای بزرگی را در سر می پرواند که حتی فراتر از مرزهای فرانسه بود. درست در همان زمان یعنی سال 2011، پاریسن ژرمن به مدد دلارهای نفتی سرمایه دارهای عرب، مجدداً به یک غول در فوتبال فرانسه تبدیل شد. موناکو با خرید رادامل فالکائو، خامس رودریگز و ژائو موتینیو پس از صعود به لیگ یک فرانسه در سال 2013، اهدافی بلند پروازانه داشت. موناکو با تکیه به آن ستاره ها هم نتوانست با پاریسن ژرمنِ لورن بلان رقابت کند اما مسئولان باشگاه به جای ریخت و پاش، ترجیح دادند تا روی سیستم تیم های پایه ای خود سرمایه گذاری کنند.

باشگاه موناکو برای تحقق این هدف، هیچ گزینه ای را بهتر از ژاردیم 42 ساله نمی دانست. ژاردیم با این که سن و سال زیادی نداشت و همچون هم وطن خویش ژوزه مورینیو، هرگز در سطح بالایی بازی نکرده بود، اما تجربه زیاد در عرصه مربیگری، پشتوانه بزرگ این مرد پرتغالی محسوب می شد. عدم حضور ژاردیم در بالاترین سطح فوتبال به عنوان بازیکن، یک نوع مزیت برای او بود و سبب گشت تا وی از 27 سالگی به عرصه مربیگری وارد شود. اولین تجربه مربیگری ژاردیم، حضور در باشگاه کاماچا در شهر مدیرا به عنوان دستیار بود.

او پس از 2 سال کار به عنوان دستیار و 5 سال به عنوان سرمربی، هدایت تیم چاوس را بر عهده گرفت و این تیم را به دسته اول لیگ پرتغال آورد. بیرامار، اسپورتینگ براگا و المپیاکوس مقاصد بعدی ژاردیم بود تا این که وی به عنوان سرمربی اسپورتینگ پرتغال انتخاب شد. ضعیف ترین نتایج تاریخ باشگاه اسپورتینگ در فصل 13-2012 و حضور در رتبه هفتم جدول باعث گردید تا لئوناردو ژاردیم جانشین ژوسوالدو فریرا شود. ژاردیم به محض ورود به اسپورتینگ، مجدداً این باشگاه ریشه دار و محبوب پایتخت پرتغال را به جمع مدعیان بالای جدول بازگرداند. او اعتماد به نفس دوباره ای را به رگ باشگاه تزریق کرد و اسپورتینگ در آن فصل پس از بنفیکا، به نایب قهرمانی رسید و به مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا نیز راه یافت.

ارائه بازی های خوب و نتایج معقول، زدن گل های بیشتر، جوان گرایی و تولید نسل جدیدی از استعدادهای جوان پرتغالی موجب گردید تا یک نقطه عطف عمده در دوران مربیگری لئوناردو ژاردیم شکل بگیرد. وی 7 بازیکن از آکادمی باشگاه اسپورتینگ یعنی روی پاتریشیو، سدریک سوارز، آدریان سیلوا، ویلیام کاروالیو، آندره مارتینز، ویلسون ادواردو و کارلوس مانه را پرورش داد که اغلب آنها در قهرمانی تیم ملی پرتغال در یورو 2016 نیز نقش مهمی را ایفا کردند.

ویلیام کاروالیو به عنوان هافبک تخریبی و رهبر میانه میدان در تیم تحت هدایت ژاردیم، نقش مهمی را بر عهده گرفت در حالی که پیش از حضور این مربی، طی 18 ماه حضور قرضی در لیگ بلژیک، عملاً یک بازیکن فراموش شده، لقب گرفته بود. کاروالیو یک هافبک خشن، تکل زن و فاقد اندیشه های هجومی است اما او در پلان ژاردیم، وظیفه تصاحب توپ از یاران حریف، بازیخوانی و رساندن توپ به بازیکن های خلاق هم دسته را بر عهده داشت. پرورش و استفاده از استعدادهای ناب آکادمی باشگاه اسپورتینگ، عامل اصلی استخدام ژاردیم در این باشگاه بود. این وظیفه دشوار از عهده هر مربی بر نمی آید اما ژاردیم لیاقت خود را در اسپورتینگ به اثبات رساند و اکنون در موناکو نیز مأموریتی مشابه دارد.

وقتی که ستاره هایی همچون خامس یا فالکائو از موناکو رفتند و تیم پر طمطراق دوران رانیری تبدیل به یک تیم جوان و کم ستاره در دوران ژاردیم شد، اغلب هواداران باشگاه موناکو چنین سیاستی را حاکی از عدم بلند پروازی و خساست باشگاه دانستند اما حقیقت، چیز دیگری بود. باشگاه موناکو به دنبال اهداف بلند مدت است و ژاردیم نیز به اندازه کافی، جسارت و بلند پروازی دارد. البته در ابتدای حضور وی در موناکو، برخی از کارشناس های فوتبال فرانسه از جمله پیره منز به شدت از او انتقاد کرده و بازی یاران ژاردیم را خسته کننده دانستند.

شروع بد ژاردیم با موناکو در نخستین فصل، تبدیل به یک پایان خوش در همان فصل شد و موناکو نه تنها به رتبه سوم لیگ بلکه به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا رسید. ژاردیم نه تنها از جدایی ستاره های بزرگ تیمش نترسید، بلکه در همان فصل توانست ستاره های جدیدی همچون آنتونی مارسیال، یانیک فریرا کاراسکو، جفری کوندوگبیا، برناردو سیلوا، ایمن عبدالنور و لایوین کورزاوا را رو کند. حتی با جدایی این ستاره ها نیز، هیچ خدشه ای به اهداف و مسیر ژاردیم وارد نشد. موناکو به جای ارائه یک فوتبال هجومی و تماشاگر پسند توانست به یک تیم قوی و چغر تبدیل شود که طی 8 بازی نیز هیچ گلی دریافت نکرد. حالا دیگر موناکو تیمی است که سخت گل می خورد و سخت می بازد.

دومین فصل حضور ژاردیم در موناکو نیز با رتبه سوم به پایان رسید اما فروش این ستاره ها باعث گردید تا این مربی پرتغالی، به یک انقلاب تاکتیکی روی بیاورد و به سراغ فوتبال هجومی تری بود. بازگشت رادامل فالکائو و والیِر ژرمن به موناکو و خرید کمیل گلیک دفاع وسط لهستانی، بنجامین مندی دفاع چپ مارسی و جبرئیل سیدیبه دفاع راست و پیشرفت زودهنگام تیموئه باکایوکو، زمینه های این انقلاب تاکتیکی را فراهم آورد. جبرئیل سیدیبه با این که یک مدافع راست است اما علاقه زیادی به مشارکت در کارهای هجومی داشته و حضور وی باعث شد تا فابینیو به پست هافبک دفاعی منتقل گردد.

نتایج موناکو در فصل جاری لیگ قهرمانان اروپا و لیگ فرانسه مؤید موفقیت های ژاردیم است. 75 گل زده طی 25 مسابقه لیگ یک فرانسه حاکی از جور شدن قطعات پازل تاکتیکی لئوناردو ژاردیم می باشد. ژاردیم هنوز هم به فلسفه اصلی مربیگری اش یعنی پرورش استعدادهای جوان خیانت نکرده و کیلیان امباپه ملقب به «تیری هانری جدید» تنها یک مُشت از خروار است.

به نظر می رسد که صبوری باشگاه و خود ژاردیم طی دو فصل گذشته به ثمر نشسته و امسال نوبت برداشت میوه است. ژاردیم یک مربی شجاع بوده که هرگز از بازی تهاجمی هراس به دل راه نمی دهد، روی مهارت های تکنیکی و آمادگی بدنی شاگردان خود در تمرینات تأکید می ورزد. او هرگز به یک سیستم خاص وابسته نبوده و از چیدمان های متفاوتی استفاده می کند و اندیشه های وی کاملاً با چارچوب های باشگاه و البته بازیکنانش سازگار شده است.

بدون شک باید لئوناردو ژاردیم را یکی از بهترین مربیان نوین در فوتبال اروپا دانست که شایستگی هدایت تیم های درجه یک را در وجود خود دارد. برخی وی را «ژوزه مورینیوی جدید» می دانند. موناکو باید در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا به مصاف منچستر سیتی برود. تقابل لئوناردو ژاردیم با پپ گواردیولا به عنوان دو مربی پیشروی اروپایی بسیار جذاب خواهد بود. مطمئناً در آینده، از ژاردیم بیشتر خواهیم شنید.

(Matt Gault  (thesefootballtimes

 4464