انگار که ما با حسرت ها و افسوس ها آفریده شده ایم. گویی ناف نسل ما را با سوز و آه و حسرت بریده اند.
امروز روز تولد ناصر حجازی است.٢٣ آذرماه مردی به دنیا که فوتبال آسیا بعدها به او افتخار کرد. مردی که اگر امروز در کنارمان بود تازه 67 سالش شده بود.
آیا این ماجرای تلخ جای حسرت و افسوس ندارد؟
چرا نسل ما باید به این زودی یکی از چهره های کم نظیرش را از دست بدهد؟ حجازی جای چه کسی را در این فوتبال تنگ کرده بود؟
امروز برای مردی کیک تولد می گیریم و شمع برایش روشن می کنیم که باید خودش می بود و سالم و سرحال،کیک تولدش را می خورد.
اینهاست که جای آه و سوز دارد. ناصر حجازی اگر امروز بود استقلال و فوتبال ایران یکی از مردان مسلم و بی همتای خود را داشت.
داغ رفتن ناصرخان عزیز را هیچ جوره و هیچ رقمه نمی شود جبران کرد. این حسرت تا ابدالدهر همراه فوتبال ایران خواهد ماند.
کاش ناصر خان بود؛ نه به خاطر این که فوتبال ایران به او نیاز دارد.
کاش حجازی بود تا ما از گرمای وجودش در زندگی بهره مند می شدیم. کاش او بود تا این چهره خوش تیپ را فقط نگاه می کردیم.
نگاه کردن حجازی هم از این نسل دریغ شد؛عجب نسل بیچاره ای هستیم. عجب نسل بیچاره ای.
*آرتین زهرابی