به گزارش "ورزش سه"، از این 10 ضربه، 5 ضربه در چارچوب چلسی بود و یکی از این 5 ضربه، گلی بود که اریکسن زد. تاتنهام در نیمه دوم اما افت جسمانی شدیدی داشت و هرچند در پایان بازی، انطور که پوچتینو در مصاحبهاش با افسوس گفته بود، «همه امار نشان از برتری تاتنهام داشت»، اما برنده بازی چلسی بود.
سیتی اما مقابل چلسی، استمرار بیشتری در فاز حمله نشان داد؛ استمرار بیشتر، فرصتسازی بیشتر و البته وسواس بیشتر؛ وسواسی که در موقعیت اگرو در نیمه اول، یا در ضربهیی که دیبروین از یک متری به تیر افقی دروازه چلسی زد(این ضربه میتوانست بازی را دو بر صفر کند) روشن بود. در پایان این بازی، بازهم امار به سودِ حریف چلسی بود. ضربه به دروازه، 14 به 10 و یک تیر دروازه؛ یعنی همان ضربه دیبروین. آنچه چلسی را برنده بازی با سیتی کرد، نه برتری تاکتیکی، بلکه ایمان قویای است که در پیوند میان بازیکنان و کادرفنی چلسی ایجاد شده است.
گلهای دوم و سوم چلسی، ضربات دیهگو کاستا و ادین آزارد را به یاد بیاوریم؛ دو حرکت و دو ضربهیی که در آنها، باور کامل مهاجمان چلسی به فوتبالی که دارند بازی میکنند، روشن بود. در بعد فنی اما راههای ضربه زدن به ارایش 1-2-4-3 چلسی در 180 دقیقه اخیر روشن شده است. پوچتینو با طراحی «از بیرون به داخل»؛ بر اساس حداقل پاسها از کانالهای کناری به فضای جلوی سه مدافع میانی چلسی، بارها دروازه این تیم را تهدید کرد.
و سیتی در فاز حمله، برنامهاش ترکیبی بود از همان برنامه تاتنهام و البته ارسالهای بلند از سمت راست خودی، به تیر دوم؛ جایی که اسپلیکوئتا مدافع میانی سمت راست چلسی باید در دوئلهای هوایی شرکت کند. سیتی چند بار روی این برنامه، ایجاد موقعیت کرد و ناباس به عنوان یک وینگر کلاسیک، در ترکیب اصلی قرار گرفته بود تا همین برنامه اجرا شود.
نکته جالب این بود که سیتی روی اجرای مناسب این برنامه گل نزد اما روی یکی از سانترهای ضعیف ناباس که به منطقه نامناسب فرستاده شده بود، سیتی به گل رسید. هرچند اگرو در اواخر بازی با تکل وحشتناک روی پای داوید لوییز، کارت قرمز گرفت و چهار بازی محروم شد و فرناندینیو هم برای اصرار به زدن فابرگاس کارت قرمز گرفت؛ اما وقتی سوت پایان بازی زده شد، پپ گواردیولا دوید به داخل زمین، تا از بازیکناناش برای نمایشای که داشتند، تشکر کند. این یک سیگنال مهم بود؛ اینکه در آن لحظات ویژه، بازیکنان سیتی در اوج ناامیدی امیخته به خشمای که تکل اگرو تشدیدش کرده بود؛ بفهمند که سرمربیشان از نمایش آنان راضی است.
سیتی برای ادامه رقابت بر سر قهرمانی لیگ، نیاز به حفظ پیوند فنی و فکریای دارد که این روزها در اردوی چلسی برقرار است. و البته که این پیوند، در طول فصل، همیشه در یک حد و یک درجه خاص نمیماند. کنترل این پیوند، گاهی دشوارتر از شکل دادن مسائل فنی است، و موثر بر مسائل فنی.
شبی که مورینیو هرگز فراموشاش نمیکند
اول دسامبر 2014، مهمترین نقطه عطف فصل 2014-2015 برای مورینیو و چلسی بود؛ در یک شب سرد، تاتنهام با پوچتینو در استمفوردبریج 4 بر صفر چلسی را شکست داد. مورینیو و چلسی که تا پیش از آن بازی، صدرنشین مقتدر لیگ بودند و 10 امتیاز فاصله با سیتی داشتند و فوتبال هجومی بازی میکردند، شوک بزرگی خوردند. در آن فصل مورینیو به ندرت ترکیب 11 نفر اصلی خود را تغییر میداد و حتا در لیگ قهرمانان هم از همان 11 بازیکن اصلی خود استفاده میکرد.
پس از آن شکست، چلسی به تدریج فوتبالاش واکنشی شد؛ یک تیم نسبتا دفاعی که برای حفظ صدرنشینی، فوتبال دفاع-ضدحملهیی بازی میکرد. روز یکشنبه مورینیو و پوچتینو دوباره مقابل هم قرار میگیرند، در موقعیتی متفاوت. منچستریونایتد در 5 بازی گذشته فوتبال خوبی بازی کرده، اما در 4 بازی به تساوی رسیده است. یونایتد تیم ششم جدول است و با تاتنهام تیم پنجم جدول، 6 امتیاز فاصله دارد.
تاتنهام چهارشنبه شب در لندن با زسکا مسکو بازی کرد و اغلب بازیکنان اصلی تاتنهام به میدان رفتند. یونایتد هم با اغلب بازیکنان اصلی خود پنجشنبه شب در اوکراین مقابل زوریا قرار گرفت. در بازی یونایتد-تاتنهام فشار و شدت بازی در نیمه اول قطعا بسیار بالا خواهد بود. یونایتد و تاتنهام هر دو این روزها فوتبال خوبی بازی میکنند اما به دلایل مختلف از چهار تیم دیگر بالای جدول، فاصله گرفتهاند.
این بازیای است برای برگشتن به رقابت بر سر چهار رتبه اول جدول؛ بازیای برای امیدوار ماندن. چند دقیقه پس از توقف یونایتد مقابل اورتون، مورینیو مقابل خبرنگار اسکای اسپورت قرار گرفت و هرچند از دست دادن دو امتیاز دیگر، خشمگیناش کرده بود، اما تلاش کرد مقابل دوربین، نشانهیی از ناامیدی به رسانهها و بازیکنان تیماش منتقل نکند. جملاتی که مورینیو انتخاب کرد، این بود: «من تمرکزم فقط روی باکیفیت بازی کردن تیمام است. کاری که داریم انجام میدهیم و میخواهیم در آن پیشرفت هم بکنیم.»
فرزاد حبیباللهی/انالیزور تیم پرسپولیس و روزنامهنگار ازاد