داستان جالبی از اولین روز حضور سوارس در بارسلونا وجود دارد.
به گزارش کاپ،برای لوئیس سوارس، این یاغی اروگوئهای همیشه هم اوضاع اینچنین بر وفق مراد نبوده است.
کافی است به داستان اخیرا فاش شده از او درباره دردسرهای رسیدن به همسرش و ترک زادگاهش را بخوانید!
لوئیس سوارس، ستاره اروگوئهای بارسلونا در اولین روز حضور در بارسلونا و وقتی به قصد دیدن دختری به نام سوفیا ترک وطن کرده بود، حال بسیار بدی داشت و مدام گریه میکرد.
برادر او با اعلام این موضوع از آن دورانی حرف زد که به اتاق لوئیس رفت و به او گفت به جای گریه باید برای اولین حضور در لباس بارسلونا آماده شود.
آغاز قصه
سوارس در منطقهای فقیر نشین در پایتخت اروگوئه رشد کرد و به گفته معلمانش شاگرد ضعیفی شناخته میشد چون بیشتر اوقات به فکر دختری در آن سوی شهر بود؛ دختری به سوفیا که در خانواده ثروتمند در فاصله 24 کیلومتری پایتخت اروگوئه زندگی میکرد و پدر ومادرش را به علت طلاق دور از هم میدید. ورشکستگی پدر سوفیا، باعث مهاجرت آنها به بندر بارسلون شد. سوارس ناامیدی نمیشناخت. او برای رسیدن به دختر مورد علاقهاش به فکر کرایه یک خانه در بندر بارسلون افتاد.
مهاجم بارسلونا از آن دوران خاطرات خاصی دارد: سرانجام خانه را یافتم. به سوفیا گفتم به بارسلون میآیم. یک پیراهن سفید به تن داشتم و دیگر هیچ. پرواز تاخیر داشت و من سوفیا را ندیدم. در بارسلون جایی را نمیشناختم. به همین دلیل چند روز سرگردان بودم. بالاخره پس از چند روز عمه سوفیا، آدرسی برایم پست کرد و من و سوفیا 15 روز جذاب را کنار هم گذارندیم. مانند توریستها در سطح شهر پرسه میزدیم. ورزشکاه نوکمپ را از بیرون دیده بودم اما چون پول کافی نداشتم، نمیتوانستم داخل ورزشگاه بروم.
خانواده سوارس
سالها بعد سوارس به هلند رفت تا در خرونینخن و آژاکس بازی کند اما این بار خبری از ناراحتی و اشک نبود چون سوفیا قول داده بود منتظرش بماند و سرانجام وقتی سوارس در لیورپول چهره شد، به وعدهاش عمل کرد و حالا این 2 در محل زندگی خانوادگی سوفیا کنار 2 فرزند به نامهای دلفینا و بنجامین زندگی شاد و قدرتمندانهای دارند.