یادداشت رایان گیگز درباره لیورپول؛ دوران حکمفرمایی لیورپول در راه است!

یادداشت رایان گیگز درباره لیورپول؛ دوران حکمفرمایی لیورپول در راه است!

وبسایت رسمی برنامه نود - رایان گیگز در یادداشتی درباره لیورپول، به نکات جالبی اشاره کرده است.

به گزارش وبسایت نود، رایان گیگز بازیکن افسانه ای منچستر یونایتد به تازگی یک یادداشت را برای Daily Telegraph نوشته و درباره لیورپول به نکات جالبی اشاره کرده که تقدیم حضورتان می شود.

شاید برای شما عجیب باشد که وقتی مسابقه فینال لیگ اروپا در ماه می گذشته را تماشا می کردم، ناخودآگاه دوست داشتم که تیم یورگن کلوپ پیروز شود نه به این خاطر که از تماشای موفقیت تیم لیورپول لذت ببرم. دقیقاً بر عکس، ماه ها داشتم به پیامدهای مسابقات فوتبال اروپایی فکر می کردم و این که حضور یا عدم حضور تیم ها در این مسابقات، چه تأثیری بر شرایط آنها در لیگ دارد.

من هوادار منچستر یونایتد هستم حتی بسیار پیش تر از آن که برای این باشگاه بازی کنم. در فاصله 33 مایلی شهر و در سالفورد بزرگ شدم. در آن زمان، لیورپول بهترین تیم در انگلیس و اروپا بود. سال ها به عنوان هوادار منچستر یونایتد زندگی کردم و پس از گذشت چند سال، دوره موفقیت یونایتد فرا رسید. هنوز هم می توانم بگویم که هیچ حسی بهتر از بازگشت از آنفیلد با دست پُر برای ما وجود ندارد.

هنگام تماشای مسابقه لیورپول و سویا داشتم به این موضوع فکر می کردم که اگر لیورپول در جام های اروپایی فصل بعد حضور نداشته و خریدهای خوبی را در تابستان انجام بدهد، آنها مدعی جدی قهرمانی لیگ برتر می شوند. یورگن کلوپ پس از یک سال حضور در آنفیلد، به خوبی با جو موجود و خواسته های هواداران این باشگاه آشنا شده و بازیکن ها نیز به سازگاری خوبی با روش بازی این مربی دست پیدا کرده اند. عدم حضور در مسابقات اروپایی باعث شده که همه حواس لیورپولی ها بر لیگ برتر متمرکز شود.

لوئیز فن خال که تجربه کار در فوتبال آلمان را دارد، به نکته جالبی اشاره می کرد. او می گفت که همه مربی های آلمانی در طول هفته، سخت مشغول کار و تلاش هستند تا تیم خود را از لحاظ تاکتیکی برای مسابقه آخر هفته لیگ (شنبه یا یکشنبه) آماده کنند. در صورت قهرمانی لیورپول در لیگ اروپا، آنها به لیگ قهرمانان اروپا راه می یافتند ولی یک باخت خوب! را تجربه کرده و با حضور در رتبه هشتم لیگ، هم اکنون مجبور نیستند که در وسط هفته ها به میدان بروند.

آنها بدون دغدغه برای مسابقه با کریستال پالاس آماده می شوند، همان تیمی که قهرمانی لیگ را در فصل 14-2013 از آنها گرفت. این فصل بیست و هفتمین فصلی است که از آخرین قهرمانی لیورپول در لیگ می گذرد که حتی از دوران 26 ساله ناکامی منچستر یونایتد در قهرمانی لیگ بین سال های 1967 تا 1993 نیز طولانی تر شده است. همین واقعیت به معنای افزایش فشار بر آنهاست.

من همیشه فکر می کردم که قبل از اولین قهرمانی لیگ با سر الکس فرگوسن، فشار هواداران بر روی تیم ما برای کسب عنوان قهرمانی بسیار بیشتر از هواداران لیورپول طی این سال ها بود ولی اکنون به این باور رسیدم که فقط یک بُعد قضیه را می دیدم. وقتی که دوران ناکامی در قهرمانی طولانی تر شود، بدترین پیامدش این است که بازیکن ها و هواداران باشگاه مدام از خود می پرسند که بالاخره این دوره به پایان خواهد رسید یا خیر!

لیورپول در فصل جاری دوباره محتوا پیدا کرد. تا پیش از اولین قهرمانی به همراه منچستر یونایتد در لیگ برتر، برای من، چنین عنوان ارزشمند و قرار گرفتن در کنار لیورپول که قهرمانی های بیشتری داشت، یک اتفاق شگفت انگیز محسوب می شد. به عقیده من، تکرار موفقیت های مداوم منچستر یونایتد در دهه های 1990 و 2000 میلادی یک کار دشوار است اما لیورپول صرفاً به دنبال کسب یک عنوان قهرمانی لیگ برتر نیست. آنها به دنبال دستاوردهای بیشتری هستند.

وقتی که تحت نظر فرگوسن بازی می کردم، همه مسابقات ما با لیورپول جزو مسابقاتی بود که می بایست پیروز می شدیم. او همیشه ما را به یاد آن روزهایی می انداخت که پایین تر از لیورپول قرار داشتیم و از همین حربه، به عنوان یک نیروی محرک و انگیزشی استفاده کرده و به بازیکن های خود می گفت که نمی خواهد که دوباره به آن روزها برگردند. ما همیشه در مقابل لیورپول خوب بودیم و آن را یک مسابقه کاملاً جدا از سایر بازی ها و فارغ از وضعیت تیم ها در جدول می دانستیم.

از شما چه پنهان، وقتی که در آوریل 1992، یک مسابقه مانده به هفته آخر را در آنفیلد باخته و قهرمانی لیگ را از دست دادیم، به سمت رختکن می رفتم که یکی از هواداران لیورپول از من امضاء خواست. سپس همان کاغذ را جلوی من پاره پاره کرد و به صورتم نگاهی انداخت و گفت که منچستر یونایتد هرگز قهرمان لیگ نخواهد شد. من یک جوان 18 ساله بودم و امید داشتم که آن هوادار، تکه کاغذ امضاء شده مرا نگه دارد. این داستان بارها برای من یک درس ارزشمند بود.

در همین ماه، به عنوان کارشناس تلویزیونی پا به آنفیلد گذاشتم در حالی که یونایتد هم بازی داشت. واضح است که این ورزشگاه، همان محلی نیست که زمان زیادی از اوقات فراغت خویش را در آن سپری کرده باشم. برای اولین بار توانستم از جایگاه جدید آنفیلد بازدید کنم که بسیار جالب و تأثیرگذار بود. به نظر می رسد که آنها پس از سال ها، پا به همان مسیر تجاری و اقتصادی گذاشته اند که منچستر یونایتد طی چند دهه دنبال می کرده است.

می دانم که هرگز یک چهره محبوب در آنفیلد نخواهم شد اما باید بگویم که کادر فنی باشگاه لیورپول فارغ از تعصب های رایج باشگاهی، در کمال تواضع از من استقبال کردند و همین چیزهاست که به لیورپول اعتبار می دهد. شنیده بودم که قرار است با چوب و چماق از من و گری نویل در پارکینگ ورزشگاه استقبال کنند اما به شما تضمین می دهم که همه این تهدیدها متوجه گری [نویل] بود و نه من!

از روزی که استیون جرارد اینجا را ترک کرد، هیچ ستاره بزرگی در باشگاه لیورپول رؤیت نشده است. فیلیپه کوتینیو یک استعداد فوق العاده بوده و جوردن هندرسون به خوبی توانسته به سوی مقام کاپیتانی باشگاه قدم بردارد. جدایی جرارد باعث شد تا مسئولان باشگاه به فکر یافتن جانشین مناسبی برای او بیفتند. جدایی یک بازیکن فوق ستاره که همه توجهات معطوف اوست، همیشه هم برای یک باشگاه بد نیست.

چنین وضعیتی را در یونایتد تجربه کرده بودیم وقتی که روی کین در سال 2005 از جمع ما جدا شد. او به قدری برای ما مهم بود که انگار جای دو بازیکن در زمین بازی می کرد ولی پس از جدایی اش، تلاش باشگاه برای پر کردن جای خالی روی کین آغاز شد. شاید تفاوت اساسی در این مقایسه، به تفاوت دیدگاه باشگاه منچستر یونایتد باشد که همیشه برای یافتن گزینه های جدید، به بیرون از باشگاه چشم می دوزد. جرارد همیشه یک بازیکن برجسته در لیورپول محسوب می شد صرف نظر از این موضوع که چه کسی سرمربی این تیم است. اکنون که خبری از جرارد در لیورپول نیست، مرد اول لیورپول کسی نیست جز یورگن کلوپ.

نمی خواهم قابلیت های جرارد را انکار کنم زیرا او یک بازیکن بسیار عالی بود. هیچ کس بزرگ تر از سر الکس فرگوسن در باشگاه منچستر یونایتد نبود. البته هر باشگاهی روش های منحصر به فرد خود را دارد ولی می توان گفت که رویکرد باشگاه لیورپول تغییر یافته است. لیورپول در حال حاضر به گلزنی نیاز داشته که بتواند 20 گل را در هر فصل بزند. شاید سادیو مانه و دنیل استوریج به من اثبات کنند که در مورد آنها، اشتباه فکر کرده ولی برای تیمی که مدعی قهرمانی است، یکی از این دو بازیکن کافی خواهد بود. همه تیم هایی که اخیراً قهرمان شدند، چنین وضعیتی داشتند؛ جیمی واردی، دیگو کاستا، یحیی توره (که 20 گل را در فصل 14-2013 زد هر چند که سرخیو آگوئرو مهاجم کلیدی منچستر سیتی بود) و البته رابین فان پرسی.

همچنین در درون دروازه، آنها یک دروازه بان در حد بهترین دروازه بان های لیگ برتر را در اختیار ندارند ولی با گذشت زمان، ممکن است چنین وضعیتی دچار تغییر شود. برای اولین قهرمانی لیورپول در لیگ از دهه 1990 به بعد، آنها از من انتظار ندارند که چیزهای بیشتری را بگویم. سال ها پیش، آنها یونایتد را برای بازگشت به اوج به چالش کشیدند ولی ما توانستیم پس از گذشت 20 سال، تعداد قهرمانی های یونایتد در تاریخ لیگ را به 20 قهرمانی افزایش دهیم. هیچ یک از دوستان من در منچستر یونایتد علاقه ندارند که دوباره به همان مسیر گذشته (منظور برتری لیورپول نسبت به منچستر یونایتد) برگردیم.

رایان گیگز- Daily Telegraph

4464