نقل قول‌هایی از کتاب زندگینامه یوهان کرویف

نقل قول‌هایی از کتاب زندگینامه یوهان کرویف

وبسایت رسمی برنامه نود - 

در حالیکه هنوز کتاب زندگینامه اسطوره هلندی بارسلونا به طور رسمی منتشر نشده است، اما برخی منابع بخش‌هایی از این کتاب را منتشر کرده اند.

به گزارش وبسایت نود، زمانی که اسطوره فوتبال هلند متوجه شد که از بیماری سرطان رنج می‌برد، انتشار کتاب زندیگینامه‌اش به یکی از آرزوهایش تبدیل شد، وی این کتاب را به کمک روزنامه نگار هلندی، یاپ د گروت نوشت. در حالیکه هنوز این کتاب به صورت رسمی منتشر نشده است، اما طبق گفته برخی منابع، مواردی چون تیم منتخب کرویف و جلوگیری کردن وی از فروش پپ گواردیولا منتشر شده است، با هم نگاهی خواهیم داشت به بهترین بخش‌های این کتاب.

در مورد نگاه کردن فوتبال همراه با پدرش:

بازی دو بازیکن را خیلی دوست داشتم، یکی دی استفانو که می‌دانست چگونه دفاع حریف را باز کند تا فضای مناسبی مقابل هم تیمی‌هایش قرار بگیرد و دیگری فاس ویلکس که دریبل زن فوق العاده‌ای بود.

در مورد فوتبال بازی کردن در خیابان:

همه چیز از بازی در خیابان‌ها شروع شد، آنجا بود که به این مسئله فکر کردم که چگونه از دل معایب نکات مثبت را استخراج کنم، از پیاده روهایی که در آن‌ها مانع وجود داشت، برای تمرین یک - دو استفاده می‌کردم. یاد گرفتم زمانی که روی زمین فوتبالی به زمین بخورید، زخمی خواهید شد پس بنابراین تلاش خواهید کرد در زمین بازی زمین نخورید.

در مورد شور و حرارت و علاقه‌اش به اعداد:

اعداد برای من بسیار جالب هستند و من را مسحور می‌کنند. با همسرم دنی در تاریخ دوم دسامبر ازدواج کردم، 14=12+2 شماره ای که می‌پوشم، علاوه بر آن سالی که ازدواج کردم سال 68 بود، بنابراین با کل این تاریخ می‌تواند دو بار عدد 14 را ساخت. همچنین کرویف در 68 سالگی در گذشت. (14=6+8)

در مورد بیس بال:

بازی بیس بال نکات بسیار جذابی از فوتبال را به من آموزش داد. زمانی که باید بدون دید کافی توپ پرتاب شده را دریافت کنید به من یاد داد تا چگونه دید کاملتری در زمین داشته باشم. این دو ورزش شباهت‌های بسیاری با یکدیگر دارند، سرعت، شتاب، تعادل، آگاهی از فضا و مکان، پیش بینی بازی و ...

در مورد فرزندش:

یوردی سختی‌های زیادی را متحمل شد و به همین دلیل است که امروز به یک مرد خاص تبدیل شده است. او همیشه با مشکلاتی دست و پنجه نرم کرده است، بخاطر این مشکلات برخی مردم از سندروم یوردی کرویف صحبت می‌کنند.

در مورد تلاش برای ربودن او توسطط آدم ربایان در سال 1977:

در خانه بسکتبال تماشا می‌کردم که زنگ خانه به صدا در آمد، وقتی در را باز کردم اسلحه ای روی سر من قرار دادند و من را به زمین انداختند. همه خانواده ام در خانه بودند و هیچ کاری از دستمان بر نیمی‌آمد، آن‌ها چیزهایی دزدیدند و رفتند.

در مورد از دست دادن نیمی از دارایی‌هایش، 6 میلیون دلار سرمایه گذاری فاجعه بار:

تبدیل به کار آفرین شده بودم و این یکی از بزرگترین درس‌هایی بود که در زندگی آموختم، یک دندگی من همه چیز را از بین برد و تمام دارایی‌ام از دست رفت.

در مورد نونز، رئیس وقت بارسلونا که او را به عنوان مربی استخدام کرد:

انتخاب من به عنوان مربی یک تصمیم سیاسی بود، این قضیه را قبل از اینکه قرار داد را امضا کنم می‌دانستم اما همه چیز را به طور شفاف معین کردم، برای مثال تنها کسی که اجازه داشت تیم را هدایت کند من بودم، نه هیچ بازیکن و نه هیچ مربی دیگری این اجازه را نداشت. هیچ وقت با نونز ارتباط گرم و صمیمانه ای نداشتم.

در مورد ساندرو راسل:

راسل چیزی از فوتبال نمی‌دانست، او زمانی که دستیار لاپورتا بود، بخاطر دوستی که با اسکولاری در شرکت نایک داشتت، قصد داشت رایکارد را اخراج کند و اسکولاری را جانشین او کند، آن زمان به لاپورتا گفتم که این مسخره بازی را کنار بگذارد.

در مورد استعفایش از مدیریت افتخاری بارسا:

 لاپورتا من را به عنوان رئیس افتخاری بارسا انتخاب کرد اما بعد از اینکه راسل جانشین او شد از رسانه ها متوجه شدم که رئیس افتخاری باشگاه برای او هیچ ارزشی ندارد، بنابراین سریعا استعفا دادم.

در مورد بوسکتس:

او مربی خوبی خواهد شد همانطور که گواردیولا تبدیل به مربی فوق العاده ای شد. او تلاش بسیاری کرد و با تلاش بسیاری که داشت به این جا رسید.

تیم منتخب:

کرویف در تیم منتخبش به طرز عجیبی از هیچ یک از بازیکنانی که در حال حاضر به فوتبال مشغول هستند استفاده نکرده است، حتی لیونل مسی در تیم منتخب او جایی ندارد، او همچنین خودش را نیز در ترکیب تیم قرار نداده است و انتخاب گواردیولا در ترکیب این تیم بسیار معنادار است.

1899