نگاهی تحلیلی به بازی بایرن مونیخ-روستوف؛ یک مربی با پرستیژ و یک بایرن با پرستیژ تر!

نگاهی تحلیلی به بازی بایرن مونیخ-روستوف؛ یک مربی با پرستیژ و یک بایرن با پرستیژ تر!

وبسایت رسمی برنامه نود - بایرن مونیخ در نخستین گام از رقابت های لیگ قهرمانان اروپا به مصاف روستوف رفت و به یک برد نسبتاً راحت و کم دردسر در آلیانس آرنا دست یافت. با این که روستوف یک برنامه تدافعی بسیار قوی را در زمین پیاده می کرد، ولی در نهایت شکست بدی خورد و یاران سردار آزمون هرگز تهدیدی جدی برای دروازه مانوئل نویر نبودند.

به گزارش وبسایت نود، همان طور که انتظار می رفت، بایرن مونیخ توانست یک برد خوب را مقابل روستوف به دست بیاورد. کارلو آنچلوتی سرمربی بایرن در این بازی، چرخش اندکی را در تفکرات خویش ایجاد کرد. کارلتو ترجیح داد که به فیلیپ لام استراحت داده و به جای وی، از رافینیا در سمت راست خط دفاعی استفاده کند. رناتو سانچز نیز از روی نیمکت شاهد این بازی بود تا به تدریج، سازگاری بیشتری را با شرایط تیم جدیدش به دست بیاورد. بایرن تقریباً در کل دقایق بازی، تیم حاکم بر میدان بود.

کارلو آنچلوتی سرمربی بایرن مونیخ تلاش کرد که با انجام 4 تغییر در ترکیب اصلی تیمش، با قدرتمند ترین ترکیب ممکن به مصاف روستوف برود. به هر حال کارلتو تصمیم به نیمکت نشینی فیلیپ لام، فرانک ریبری، رناتو سانچز و ژابی آلونسو گرفت تا به جای آنها از رافینیا، یاشوا کیمیش، داگلاس کاستا و آرتورو ویدال استفاده کند. شاید رافینیا و ویدال بازیکن های متوسطی در بازی مقابل روستوف بودند اما بدون شک عملکرد کیمش و داگلاس کاستا را می توان یک عملکرد عالی و یا بی نظیر نامید.

نیمه اول: ساختار تدافعی محکم روستوف

نماینده روسیه همچون اغلب حریفان بایرن، هنگامی که به آلیانس آرنا سفر می کنند، اولین هدف خویش را خنثی سازی عملیات هجومی باواریایی ها قرار می دهند. استفاده از خط دفاعی در عرض بیشتر و همچنین هافبک های پر تعداد، جزو برنامه های روستوف بود. به هر حال از تیمی که اولین حضور خویش در لیگ قهرمانان اروپا را تجربه می کند، چه انتظاری می توان داشت که همچون بارسلونا یا دورتموند در آلیانس آرنا بازی بکند؟ استفاده از سیستم 2-3-5 توسط روستوف بدین معنا بود که آنها به این راحتی قادر به تغییر حالت از دفاع به حمله نیستند و علاقه ای هم به حمله ندارند. مقاومت خط دفاعی 5 نفره روستوف به رهبری سزار ناواس که همچون یک لیبرو بازی می کرد، حدوداً 30 دقیقه به طول انجامید و طبق معمول، سخت ترین کار برای تیم های قوی تر به ثمر رساندن گل اول است. وقتی بایرن مونیخ گل اول را درون دروازه روستوف قرار داد، انگار که کلیه پیچ و مهره های این تیم روغنکاری و موتور محرکه یاران آنچلوتی روشن شد. پنالتی لواندوفسکی بهترین هدیه برای باواریایی ها بود تا از شر بازی سردرگم خویش خلاص شده و پس از آن، حاکم مطلق بازی شدند. بایرن در آن دقایق از بازی، حدوداً 75 درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت.

 ناواس یک فضای اختصاصی در قلب خط دفاعی روستوف داشت و 4 مدافع دیگر این تیم در طرفین وی بازی می کردند. تحرک بالای 4 مدافع روستوف باعث شد که بال های بایرن در نیمه اول، کار دشواری داشته باشند و سزار نیز به دنبال ارسال پاس برای بازیکن های تهاجمی روستوف بود که وظیفه داشتند به طور قطری دویده و به قلب دفاع بایرن بزنند. در مجموع، برنامه های تدافعی روستوف برای نیمه اول بسیار عالی بود و از 25 توپ ارسالی یاران بایرن، فقط 3 توپ به مقصد رسید از جمله صحنه پنالتی روی لواندوفسکی و سپس سانتر عالی داوید آلابا که با ضربه تمام کننده توماس مولر در آخرین لحظات نیمه اول، گل دوم بایرن را به ارمغان آورد.

نیمه دوم: روستوف ریسک کرد و ناکام ماند

وقتی که روستوف در نیمه اول با شکست 2-0 به رختکن رفت، ترجیح داد که نیمه دوم را با ساختار متفاوتی به میدان برود. آنها خط دفاعی خود را 4 نفره کرده و تعداد بازیکن های هجومی بیشتری را در زمین قرار دادند که در نهایت نیز به آشفتگی بیشتر نایب قهرمان روسیه انجامید. روستوف با اتخاذ این سیستم، فضای بزرگی را به بایرن هدیه داد و تیم میزبان نیز به بی رحمانه ترین شکل ممکن از این هدیه استقبال کرد. عملکرد داگلاس کاستا و یاشوا کیمیش در نیمه دوم بسیار عالی بود. کیمیش که در دوران گواردیولا کاملاً در امور تدافعی محبوس و تا همین 10 روز قبل، حتی یک بار هم برای تیم ملی آلمان و بایرن مونیخ گل نزده بود، طی 3 بازی اخیر برای بایرن، 3 گل زده است. کیمیش برای اولین بار توانست «دو گله» ثبت کرده و توانایی های بالای خویش در امور تهاجمی را نیز به اثبات برساند. بازیکنی که خیلی کمتر در بایرن مونیخ مورد توجه قرار می گیرد، خوان برنات است. او برای جلوگیری از ریسک ادامه حضور متس هوملس در زمین، شاید به طرزی اجباری از جانب آنچلوتی در دقیقه 51 به زمین رفت و طی همین حضور در زمین، یک گل زد و یک پاس گل داد. بایرن با سیستم 3-3-4 به میدان رفت و حریفی را از پیش روی برداشت که واقعاً توانایی کمتری نسبت به قهرمان آلمان داشت.

نقش خط هافبک بایرن در این پیروزی قاطع

شاید نقطه اصلی برتری تاکتیکی بایرن مونیخ مقابل روستوف، قدرت فوق العاده خط هافبک باواریایی ها باشد. روستوف در میانه زمین کاملاً اسیر هافبک های بایرن بود و هرگز نتوانست یک ضد حمله را طراحی کند. عملکرد تدافعی خط هافبک بایرن نیز به اندازه عملکرد هجومی اش کامل و دقیق به نظر می رسید. هافبک های بایرن بسیار صبور بودند و در تلاش برای باز پس گرفتن توپ در منطقه دو سوم زمین، بسیار خوب عمل می کردند. 

تیاگو آلکانتارا، آرتورو ویدال و یاشوا کیمیش سه هافبکی هستند که در خدمت این اهداف قرار داشتند. این «سه تفنگ دار» توانستند 15 قطع توپ از کل 29 قطع توپ تیم حریف را انجام بدهند. یاران بایرن در تکل زنی هم بسیار خوب بودند و از 22 مورد، فقط 2 تکل ناموفق داشتند.

همان طور که مشاهده می کنید، اغلب تکل های موفق بایرنی ها در یک سوم میانی زمین به ثبت رسیده و جالب این که همین «سه تفنگ دار بایرن» در مجموع، 9 تکل زدند.

عملکرد بایرن روی هوا

یاران آنچلوتی هر چه که روی زمین خوب بودند، عملکرد آنها روی هوا نیز قابل ستایش است. بایرن در دفاع روی هوا نیز برتری محسوسی در مقایسه با روستوف داشت. بازیکن های بایرن در 15 مورد از 26 نبرد هوایی، موفق بودند.

بایرن مونیخ در هنگام رویارویی با ترافیک خط دفاعی 5 نفره روستوف، اقدام به ارسال های هوایی زیادی روی دروازه این تیم کرد. اغلب پاس های رو به جلوی بایرن به صورت قطری بود  و مدام توپ بین هافبک و یاران کناری، جلو یا عقب می رفت. 

بایرن 36 سانتر را روی دروازه روستوف فرستاد که فقط سانتر داوید آلابا تبدیل به گل شد (فلش زرد رنگ) هر چند که بیشترین بی دقتی در ارسال سانترها از سوی داگلاس کاستا بود.

نقش دو مدافع کناری در جناحین چپ و راست بایرن یعنی رافینیا و آلابا جالب توجه به نظر می رسید. آنها علاوه بر وظایف تدافعی، مجبور به ارسال پاس های بلند و سانتر به منظور تغذیه هافبک های کناری بایرن بودند.

عملکرد رافینیا:

عملکرد آلابا:

کیمیش؛ جواهری گمشده در قصر اف.سی هالیوود

هافبک دفاعی، مدافع وسط و یا مدافع راست؟ او دریایی از استعداد است. گاهی اوقات شبیه فیلیپ لام و گاهی اوقات شبیه توماس مولر (البته به تازگی، درجه مولری او از درجه لامی اش بیشتر است)، 3 گل طی 3 بازی اخیر برای بایرن و یک گل برای تیم ملی آلمان. کیمیش هم در هوا گل می زند و هم در زمین. به کیمیش لقب «آقای همه کاره» داده شده و حالا با وجود او، بایرن دیگر جای خالی ماریو گوتسه را احساس نخواهد کرد.

تیمی که با پرستیژ بود همچون مربی اش!

 هوادارهای بایرن هم پس از پایان دوران پپ گواردیولا، هم اکنون عصر جدید باشگاه محبوبشان را با کارلو آنچلوتی آغاز کرده اند و خیلی هم به این مربی با پرستیژ می بالند. حداقل با توجه به نمایش باواریایی ها در بازی مقابل روستوف، این هوادارهای مشتاق باید هم مغرور باشند و باید آنچلوتی را بهترین مربی دنیا بدانند اما هنوز مسیری طولانی تا پایان فصل باقی مانده است.

4464