وب سایت رسمی برنامه نود- مهمانی هایشان و دور همی هایشان تبدیل به مسابقات کشتی فامیلی می شود.قالیچه ای میان خانه های سقف شیروانی شهرشان می شود تشک کشتی .
می روند و سرشاخ می شوند مقابل چشمان پدر و مادرهایشان. می برند بادی به غبغب پدرشان می افتد، شکست که می خورند می روند و گوشه ای سر در گریبان می برند و فکرِ مهمانی بعدی در سرشان رژه می رود. عشق کشتی که باشی اینچنین می شود. نصف کاروان اعزامی کشتی آزاد به رقابت های ریو از جویبار است. می روند تا پرچم ایرانشان را برافراشته کنند. می روند تا وقت بازگشت به شهرشان قلمدوش عاشقان کشتی شهرشان شوند. از میدان کشتی شهر تا سر محله.
آخ که چه لذتی دارد برای مردم شهر دیدن قهرمانانشان. پهلوانانشان در بزرگترین آوردگاه جهان حریف را تا میدان کشتی شهر فتیله پیچ می کنند و با یک پای مصدوم می روند روی تشک تا چشم ها را خیره کنند.
و چه لذتی دارد دعای یک ملت یک کشور پشت هیبت ورزیده ات باشد .جای همه مان خالی .همین چند روز جویبار پایتخت کشتی جهان است و البته مورد توجه اما پس از المپیک چه می شو.د؟آیا سالن کشتی شش هزار نفری جویبار دوباره راه اندازی می شود ؟مگر می شود نصف تیم ملی ات جویباری باشد و شهر یک سالن کشتی درست و درمان نداشته باشد؟ آقایان مسئول.چشمان این مردم به دستان شماست. همانطور که چشمان شما به دستان قهرمانان این شهر است.
یادداشت از رضا یونسیان