پایگاه خبری فوتبالی- یک: پرس النصریها آنقدر سنگین بود که انگار با استقلال مشکل شخصی داشتند. یک خیمه همه جانبه از چپ و راست و عمق و هوا وجود داشت. در این فضا چارهای نمیماند جز اشتباهات کمرشکن فردی. اصلا به استقلال اجازه نمیدادند بازیاش شکل بگیرد.
دو: ترکیب استقلال به نسبت بازی رفت با دو تغییر مهم همراه بود، حضور زبیر به جای رضاوند مصدوم و حضور کوجو به جای آزادی. اتفاقا یکی از مشکلات استقلال همین نبود آرش رضاوند بود. بازیکنی که معمولا در انتقالها و قطع ارتباط تیم حریف، بازیکن بسیار بهتری به نسبت زبیر است.
سه: النصر عربستان خیلی خرج کرده ولی درست خرج کرده است. یک بازیکن بد در این تیم نمیبینید. هر بازیکنی هم به زمین میآید کیفیت خوبی دارد ولی این طرف در استقلال به نسبت خودش در سالهای گذشته کلی خرج کرده ولی خروجی آن چیزی است که میبینید. با همین بودجه بیش از هزار میلیاردی استقلال امسال میشد بسیار تیم بهتری بست که اینگونه دست و پا بسته بازی نکند. فقط خرج کردن مهم نیست، درست هزینه کردن خیلی مهمتر است.
چهار: تفاوت النصر در تهران و ریاض، شوری بود که کریس رونالدو به این تیم داده بود. اعجوبه چهل ساله جوری در این سن و سال و در آسیا انگیزه دارد که انگار در فینال لیگ قهرمانان اروپا برای رئال مادرید بازی میکند. کنار او انگار به بقیه ستارههای النصر سوخت موشک داده بودند.
پنج: سیدحسین حسینی سه گل خورد که روی اولی مقصر بود ولی ده تا هم گرفت. بازی دیشب پتانسیلی داشت فراتر از بازی العین استقلال که سید حسین اجازه نداد تعداد گلهای آنها از عدد سه فراتر برود. ولی گل اول النصر روی اشتباه سید و سیلوا، به سان یک خودکشی بود. استقلال بعد از گل اول، دیگر زنده نشد.
شش: مثلث خط حمله النصر: رونالدو، دوران و مانه! مثلث خط حمله استقلال: کوجو، کوشکی و احمدی! مقایسه کنید. واقعا چرا ما باید توقع داشته باشیم مقابل این تیم نتیجه بگیریم؟ اختلاف سطح در حد دو سه گل نیست. آنها رحم کردند و نیمه دوم خرس وسط بازی میکردند و به خودشان فشار نیاوردند.
هفت: پیولی در این بازی فشار بیشتر را گذاشت روی جناح راست استقلال و صالح حردانی را با پرس زیاد از جریان بازی خارج کرد. صالح که بسته شد رامین مجبور شد رو به تکروی بیاورد. ماحصل آن میشد پیشروی بیست سی متری و سپس لو رفتن توپ و ضدحمله النصر، اگر در بازی رفت مانه در جیب صالح بود، این بار برعکس بود.
هشت: با سرمایهگذاری عربستانیها عملا فوتبال باشگاهی ایران در آسیا مقابل آنها حرفی برای گفتن ندارد. مدام باخت و در نهایت شاید بعد از چند باخت یک مساوی بشود از آنها گرفت. با این فرمول، اصل رقابت نابرابر است و نمیشود نتیجه گرفت. آنها از نظر امکانات و سختافزار هم خیلی پیشرفت کردهاند. جالب است اینجا در ایران اصلا کک کسی هم نمیگزد و به هیچ کس بر هم نمیخورد. میآیند ایران بلکه نبازیم و مساوی بگیریم میرویم عربستان و زیارتی هم میکنیم بلکه سنگین نبازیم!
نه: به بوژوویچ ایراد خاصی نمیشود گرفت، بضاعت استقلال همین است که میبینید. تیمی که اصلا برای رقابت با چنین تیمهایی بسته نشده و در لیگ برتر هم حرفی برای گفتن ندارد. دیشب میثاقی به درستی اشاره کرد که استقلال برای مقابله با تیمهایی مثل النصر و الهلال بازیکن بزرگ و بینالمللی میخواهد که دست و پایش نلرزد. عدهای میگویند چرا سال قبل میثاقی چنین اعتقادی نداشت و چیز دیگری میگفت. واقعا سال قبل استقلال با کدام پول میخواست بازیکن بزرگ بگیرد؟ ولی امسال با ثروت هلدینگ میشد خیلی تیم بهتری بست. البته از نقش مثلث معروف نکونام، سمیعی و شهریاری هم در پدید آوردن این شرایط غافل نشوید. از برکناری مدیرعامل تیم صدرنشین لیگ در اردیبهشت ۱۴۰۳ تا بستن یک تیم نامتوازن از نظر فنی و مالی!
ده: سال ۱۴۰۳ با از دست رفتن لیگ بیست و سوم برای استقلال شروع شد، در لیگ بیست و چهارم هم فعلا رتبه استقلال دورقمی است. تیمی که دربیها را باخت، از آسیا اوت شد و بیشترین باخت تاریخ باشگاه در آن ثبت شد. تیمی که بیشترین هزینه را کرد و کوهی از مدیر و سرمربی و بازیکن داشت و مدام در حال تغییر بود. سالی به این سیاهی در تاریخ استقلال نبوده است. سال سقوط، سال غم، سال ماتم و شکست. عوامل این فجایع البته شناخته شده هستند. چه داخل هلدینگ، چه داخل باشگاه و چه داخل تیم!
گزارش از پیمان خنافری/ پایگاه خبری فوتبالی