به گزارش فوتبالی و به نقل از ایرنا، «گودرز حبیبی» یکی از بهترین بازیکنان استقلال در دهه ۴۰ محسوب میشود که در اوج جوانی فوتبال را کنار گذاشت.
او حرفهای جالبی را بر زبان آورد.
چه زمانی استقلالی شدید؟
حضور من در تیم اصلی استقلال به سال ۴۰ بر میگردد؛ البته پیش از آن در باشگاه افسر که مدیریت آن را عباس کردنوری بر عهده داشت بازی میکردم، افسر تیم دوم استقلال بود.
حضور شما در بزرگسالان توسط چه کسی رقم خورد؟
مرحوم علی داناییفرد هدایت استقلال را بر عهده داشت، تیم افسر بازی داشت. من جوانی ۱۷ ساله بودم که عملکرد خیلی خوبی داشتم و توانستم نظر او را جلب کنم؛ درخشش من باعث شد تا وی پیشنهاد حضور در تیم بزرگسالان را بدهد و این یک افتخار بزرگ برای من محسوب میشد.
اولین جملهای که علی داناییفرد به شما گفت را به خاطر دارید؟
او گفت تو جوان هستی و روزهای خوبی را پیش رو خواهی داشت. او جمله دیگری را نیز بر زبان آورد...
چه جملهای؟
گفت اگر فکر میکنی ممکن است راه خودت را گم کنی از همین جا (محل تمرین استقلال) به خانه برگرد.
جواب شما به او چه بود؟
من گفتم آمدهام به استقلال تا پیشرفت کنم و میخواهم به فوتبالیست مطرحی تبدیل شوم. به طور حتم به هدف خودم خواهم رسید و در این راه به کمکهای شما احتیاج دارم.
دوران حضور شما در استقلال چطور گذشت؟
با فراز و نشیبهای زیادی همراه بود. روزهای خوب و بدی داشتم که هر کدام از آنها خاطرات زیادی را برایم رقم زده است. من عاشق استقلال بودم و تا زمانی که پیراهن این تیم را بر تن داشتم با جان و دل برای آبیپوشان بازی کردم. شاید اتفاقاتی میافتاد اما هیچگاه ناراحت نشدم.
در فینال جام باشگاههای آسیا به جای شما بازیکن کمکی آوردند، شما در آن روزها فیکس بودید اما در بازی نهایی مسعود معینی بازی کرد؟
به هر حال این تصمیمی بود که گرفته شد.
از این اتفاق ناراحت نشدید؟
هدف ما موفقیت استقلال بود و مسعود معینی در آن مسابقه گل برتری استقلال را به ثمر رساند و توانستیم قهرمان بزرگترین و مهمترین تورنمنت باشگاهی قاره آسیا شویم. من یادم میآید پس از اینکه بازی تمام شد اولین نفری بودم که به سمت مسعود معینی رفته و به او بابت گلش تبریک گفتم، او را در آغوش گرفتم. ما همین حالا دوستان صمیمی و خوبی با یکدیگر هستیم.
از پرسپولیس پیشنهاد داشتید اما نرفتید؟
من با هماهنگی مسوولان باشگاه استقلال مدت کوتاهی به پیکان رفتم. این دوره زیاد طول نکشید چرا که باشگاه پیکان بعد از ۶ ماه منحل شد. وقتی این اتفاق رخ داد مدیر باشگاه گفت ما تو و علی پروین را برای پرسپولیس میخواهیم اما من عذرخواهی کردم و جواب دادم «من برای این آمده بودم یک فصل بازی کنم و بعد به استقلال بروم نه اینکه راهی تیم دیگری شوم.»
از این تصمیم پشیمان نیستید؟
هرگز. خون من آبی است و تا آخر عمرم از اینکه بازیکن استقلال بودهام به خودم افتخار میکنم.