پایگاه خبری فوتبالی - ژابی آلونسو شبی را در مندیسوروسا پشت سر گذاشت که میتوان آن را سختترین آزمون دوران مربیگریاش دانست؛ شبی آمیخته با فشار، ترس و لحظاتی که هر ثانیهاش بوی پایان میداد.
به گزارش فوتبالی ، این فشار را میشد در رفتار او کنار زمین دید؛ در سکوتهای طولانی، نگاههای مضطرب و ژستهایی که دیگر شباهتی به آن مربی آرام و تحلیلگر همیشگی نداشت. او خوب میدانست که بدون پیروزی برابر آلاوس، جایگاهش روی نیمکت رئال مادرید بهشدت به خطر میافتد.
وقتی آلاوس به گل تساوی رسید، زمان برای آلونسو کشدار و طاقتفرسا شد. رئال دیگر آن تیم مسلط و کنترلکننده نبود و فوتبالش بیش از آنکه حاصل برنامهریزی باشد، به جنگی برای بقا شباهت داشت. گل رودریگو اما همهچیز را تغییر داد. واکنش آلونسو به این گل، فورانی از احساسات بود؛ مشتهای گرهکرده، فریادی از ته دل و جشن کسی که بار سنگینی را از دوش خود برداشته است. آن گل نه یک پیروزی کامل، بلکه خریدن زمان بود؛ فرصتی دوباره برای نفس کشیدن.
این برد مشکلات رئال را حل نکرد، اما ضربه نهایی را عقب انداخت. تیم از نظر انگیزه کم نگذاشت، اما ضعف در کنترل بازی و نبود انسجام تاکتیکی کاملاً مشهود بود. در این میان، درخشش امباپه با گلی باکیفیت و واکنشهای نجاتبخش کورتوا نقش کلیدی داشت. وینیسیوس و رودریگو نیز در لحظهای حساس، ناجیان سرمربی شدند؛ طنزی تلخ در شبی که میتوانست پایان یک مسیر باشد.
رئال مادرید فعلاً از بحران عبور کرده، اما زخمها همچنان بازند. ژابی آلونسو این شب را به عنوان یک بازمانده ترک کرد؛ مربیای که میداند در فوتبال، وقتی نتایج نمیآیند، صبر مفهومی شکننده است.
